چرا مغزتان در شرایط سخت فریاد میزند با کسی حرف بزن!
در میانه روزهایی که با اخبار نگرانکننده، فشارهای روانی و آیندهای مبهم مواجهایم، یک توصیه ساده اما حیاتی از زبان روانشناسان مکرر شنیده میشود: حرف بزنید.

اما چرا باید در این شرایط که برخی ترجیح میدهند ساکت بمانند و در خود فرو بروند، به گفتوگو و بیان احساسات پناه ببریم؟ آیا حرف زدن واقعا میتواند روان ما را نجات دهد؟
فشار روانیتان را تخلیه کنید
وقتی درباره احساسات حرف میزنیم، در واقع فشار روانی انباشتهشده در درونمان را تخلیه میکنیم. احساساتی مثل ترس، غم، یا عصبانیت اگر سرکوب شوند، ممکن است به شکل اضطراب، افسردگی یا حتی مشکلات جسمی خود را نشون دهند. صحبت کردن کمک میکند این انرژی هیجانی به جای فرو رفتن، از بدن و ذهن بیرون برود.
در واقع سکوت در برابر احساساتی مثل ترس، غم یا عصبانیت، مثل انباشتن دود در یک اتاق بسته است. شما شاید صدایی درنیاورید، اما فضا بهتدریج مسموم میشود. در نهایت یا باید پنجرهای باز کرد یا منتظر انفجار بود.»
تحقیقات متعدد در روانشناسی، بهویژه در شاخههایی، چون رواندرمانی گفتوگومحور، نشان میدهند که بیان احساسات نهتنها تخلیه هیجانی ایجاد میکند، بلکه فرایند پردازش شناختی مغز را هم تسهیل میکند.
وقتی احساسات با کلمات بیان میشوند
در پژوهشی که توسط «لیبرمن و همکاران» در دانشگاه UCLA انجام شد، مشاهده شد افرادی که احساسات منفی خود را بیان میکنند، کاهش فعالیت در آمیگدال (مرکز پردازش ترس در مغز) را تجربه میکنند. در مقابل، بخشهایی از قشر پیشپیشانی مغز (که با تصمیمگیری و منطق مرتبط است) فعالتر میشوند.
نتایج این مطالعات به زبان ساده یعنی وقتی ترسهایمان را به زبان میآوریم، ذهن از حالت بقا و اضطرار خارج میشود و به حالت تحلیل، پذیرش و مدیریت نزدیکتر میشود.
گفتوگو درباره احساسات باعث میشود خودمان را بهتر بشناسیم. وقتی احساسات را به کلمات تبدیل میکنیم، در واقع آنها را دستهبندی و تحلیل میکنیم. این فرایند آگاهی ما را از وضعیت درونیمان بالا برده و کمک میکند واکنشهایمان منطقیتر و کنترلشدهتر باشند.
احساس حمایت و تعلق
یکی دیگر از ابعاد کلیدی حرف زدن درباره احساسات، ایجاد حس تعلق و حمایت اجتماعی است. انسان ذاتاً موجودی اجتماعیست. وقتی با کسی درباره ترسهایمان صحبت میکنیم، متوجه میشویم که تنها نیستیم. زمانی که احساس کنیم کسی ما را میفهمد یا به ما گوش میدهد، هورمونهایی مثل اکسیتوسین ترشح در بدنمان ترشح شده و باعث احساس امنیت و آرامش میشوند. این ارتباطات انسانی، بهویژه در دورانهای بحرانی، یکی از مهمترین عوامل افزایش تابآوری روانی (Resilience) هستند.
چطور تابآوری روانیمان را افزایش دهیم؟
بیان احساسات، نوعی «بازسازی» است. روانپزشکان تأکید میکنند که اگر ما احساسات سرکوبشدهمان را رها نکنیم، این هیجانات ممکن است بعدها به شکل علائم روانتنی (مثل سردرد، بیخوابی، تپش قلب یا مشکلات گوارشی) خود را نشان دهند.
حرف زدن از غم، مثل گریه کردن، نه نشانه ضعف بلکه نشان یک ذهن سالم است که اجازه میدهد درونش زنده بماند. صحبت کردن با دیگران باعث میشود ذهن ما از حالت درونگرای شدید و نشخوار فکری فاصله بگیرد و درک گستردهتری از موقعیت پیدا کند، این موضوع باعث افزایش قدرت سازگاری با شرایط سخت شده و ما را از فرو رفتن در حالت بیپناهی بیرون میکشد.
بیان احساسات با صداقت، باعث شکلگیری روابط عمیقتر و اصیلتر میشود. وقتی در یک رابطه فضای امنی برای بیان احساسات وجود داشته باشد طرفین میتوانند حمایت روانی متقابل دریافت کنند و این حمایت، خودش منبع مهمی از سلامت روان است.
صحبت کردن درباره احساسات الزاما به معنی تخلیه تمام جزئیات در جمع نیست. گاهی کافیست با یک دوست، مشاور، یا حتی نوشتن در دفتر شخصی، احساساتتان را به رسمیت بشناسید. جملاتی ساده مثل:
«احساس میکنم خیلی خستهام.»
«این شرایط منو میترسونه.»
«نمیدونم چطوری باید کنار بیام.»
همین جملات ساده میتوانند آغازی برای احیای روانی ما باشند.
برای ورود به کانال تلگرام فرتاک نیوز کلیک کنید.