سخنی با حاج غلامرضا امیری؛ ۴ دلیل مهم برای منصرف نمودن او از شهرداری کرمانشاه

نادر دارستانی؛ مهندس آرش رضایی شهردار سابق کرمانشاه، با استعفاء از مسئولیتی که بر عهده داشت، خود را از زیر تیغ انتقاداتی که چند وقتی بود از سوی رسانه ها بر او بی محابا تاخته می شد، رها نمود تا فارغ از هر گونه انتقادی و با خیالی راحت تر به برنامه های خود خارج از شهرداری بپردازد.

شورای شهر در همان جلسه ای که با استعفای رضایی موافقت نمود، حامد لعل بخش را به سرپرستی شهرداری کرمانشاه منصوب نمود، کسی که در دوران تصدی مدیریت آرش رضایی با او نامهربانانه برخورد شد و چند ماهی در حاشیه بود تا این که شورای شهر، در این شرایط خاص که شهرداری با مشکلات عدیده ای دست به گریبان می باشد، او را بر مسند سرپرستی گمارد تا او با توجه به تجاربی که بر عهده دارد، بحران های پیش رو را پشت سر بگذارد.

اما یک نکته عجیب و غیر قابل هضم در همان روز استعفاء و انتخاب  سرپرست شهرداری کرمانشاه به گوش رسید که هنوز برای اینجانب و خیلی از کسانی که دستی بر آتش دارند و شناخت کافی از اعضاء و روند انتخاب شهردار دارند، کمی گیج کننده می باشد!

براساس شنیده های غیر رسمی و یا بعبارتی شفاهی و در حاشیه جلسه شورا، این گونه اعلام گردیده که حاج غلامرضا امیری عضو با سابقه شورای اسلامی شهر کرمانشاه، تنها گزینه شهرداری خواهد بود که بزودی از در جلسه رسمی شورا مطرح و با نظر موافق همه اعضای شورای شهر کرمانشاه انتخاب خواهد شد.

اما خیلی ساده باید باشیم که بپذیریم انتخاب شهردار در کرمانشاه تا این حد به راحتی و بدور از حاشیه صورت خواهد گرفت و این یک نکته مبهم در خصوص این پیشنهاد می باشد که در این مطلب قصد ندارم به آن ورود نمایم و تنها  روی سخنم به حاج غلامرضا امیری می باشد و دوست دارم نکاتی را به این دوست خوبم که سالها به ایشان ارادت دارم یادآوری کنم، شاید تلنگری دوستانه باشد به تصمیمی که او گرفته است .

اینجانب با توجه به شناختی که از ایشان در طی سالها دوستی دارم، چهار دلیل برای موفق نشدن او در مسند شهرداری کرمانشاه را ذکر میکنم که امیدوارم ایشان با کمی تعمق به آنها توجه نماید.

1- حاج غلامرضا امیری در طی سالهای گذشته و در ادواری که بعنوان نماینده مردم در شورای اسلامی شهرکرمانشاه حضور داشته، نشان داده است که همواره در دفاع از حقوق موکلین خود، کوتاه نیامده و ناظر برعملکرد شهردار و مدیران شهرداری پیگیر مشکلات بوده و منافع شخصی را بر منافع مردم ترجیح نداده و صدایش هر روز رساتر از قبل بوده است.

 2- دومین دلیل اعتماد مردم به ایشان بوده که در طی ادوار گذشته آراء خود را در صندوق به نام ایشان ریخته اند و دلیلی ندارد او الان بخواهد به اعتمادی که این مردم به او داشته اند بی توجه باشد چرا که مردم دوست دارند او بعنوان یک فرد فعال و پیگیر، هم چنان دنبال مطالبات آنها باشد.

3- حاج غلامرضا امیری دارای یک روحیه پرسشگر بوده و تجربه دوستی با ایشان نشان داده که او از مواضع خود به راحتی کوتاه بیا نیست و چون سالها از جایگاه شورا، ناظر برعملکرد شهردار بوده است، همیشه نگاهی مطالبه گر از مدیران شهرداری داشته و الان حضور او در جایگاه شهرداری که باید جواب گو باشد در تضاد می باشد و روحیات او می گوید او می تواند یک فرد ناظر خوبی باشد تا یک فرد پاسخگو و تعامل کننده با اعضای شورایی که هر یک خواسته های خاص خود را دارند و شک نداشته باشید اخلاق ایشان تحت هیچ شرایطی در این زمینه تغییر نخواهد کرد.

4-  و اما آخرین دلیل این می باشد که موکلین بی شماری داشته که خواسته های متفاوتی در طی سالهای گذشته از ایشان داشته اند و او همواره پیگیر حقوق از دست رفته آنها بوده است که خیلی از کارها به دلیل این که شهردار یا نخواسته یا شرایط انجام آن به هر دلیلی فراهم نشده، از قبل باقی مانده است و او در پاسخ به موکلین از عدم همراهی شهردار در این زمینه صحبت کرده است، الان این حجم از مطالبات او را با مشکل بسیاری مواجه خواهد ساخت که شک نداشته باشید نه راه پس برایش میگذارند نه راه پیش و این می تواند یک آفت بزرگ بر سر راه او باشد که شاید دوستان بسیاری که در طی این سالها عاشقانه او را دوست داشتند را از او دور نماید و شاید در انتخابات بعدی خود را نشان بدهد.

جان کلام اینکه حاج غلامرضا امیری را اگر دوست داریم، باید از این مسیر که در پیش گرفته است دور کنیم چرا که او می تواند یک عضو تاثیرگذار و یک دوست خوب و همراه در پیگیری مطالبات محقق نشده مردم باشد و سوزاندن او در این مقطع زمانی، ظلمی است که طی سالهای گذشته کرمانشاهیان در حق نیروهای موثر خود داشته اند که حداقل امیدواریم در مورد ایشان، این چنین نشود.