دو بازرگان بر سر نیم دینار ساعتها بحث کردند، اما آنچه در پایان این حکایت روشن شد، ارزشی فراتر از پول داشت.
عارفی که در جستجوی دیدار حق بود، در بازار مسگران به درسی بزرگ رسید.
ماجرای سادهای که نشان میدهد همه چیز در دست خداوند است
راز ۲۰۰ دینار پنهان شده و عاقبت تلخ آن!
پادشاهی برای یافتن عروس شایستهای برای پسرش، آزمونی عجیب ترتیب داد.
حکایت شگفتانگیز چهار برادر، ماجرای آفرینشی است که با هنر و ایمان در هم آمیخته است.
کشاورز برای مرد جوان شرطی گذاشت که به ظاهر ساده به نظر میرسید، اما آیا همه چیز همانطور بود که به نظر میرسید؟
حکیم و دختر لجباز، ماجرای دختری است که از ناحیه لگن آسیب می بیند ولی اجازه نمی دهد کسی به او دست بزند تا درمانش کند تا…
این حکایت ساده اما پرمغز، ارزش اندیشیدن به عواقب پیش از عمل را به یاد میآورد.
آورده اند که مردی پیوسته در جستجوی مکر زنان بود و او مردی فاضل و دانشمند بود و همیشه احتیاط می کرد تا از زنان دور باشد…