کشیش جدید با ظاهری ساده و فقیرانه، ایمان واقعی مردم را به چالش میکشد.
حکایتی که نشان میدهد چگونه طمع و بیصبری، انسان را از روزی حلال محروم کرده و به سوی حرام میکشاند.
این حکایت، گواهی است بر اهمیت توکل و رضایت از زندگی.
گاهی برای حل یک مشکل بزرگ، باید ابتدا به سراغ ریشه آن برویم. حکایت چاه آلوده، مثالی روشن از این موضوع است.
داستانی از مجنون که نشان میدهد عشق واقعی چگونه چشم عاشق را از هر چیزی جز معشوق میبندد.
حکایتی آموزنده از شیخ ابوسعید که نشان میدهد انساندوستی و کمک به دیگران، از هر عبادتی بالاتر است.
خیلی وقت ها نعمت هایی را که در اختیار داریم را نمی بینیم چون به بودن با آنها عادت کرده ایم...
ایاز، غلام سلطان غزنوی، هر روز سری به اتاقش میزد که قفل محکم داشت؛ اما درباریها به گمان یافتن گنج پنهان، قفل را…
انوشیروان در میانه شکار به مردی بینوا و ناامید برخورد میکند که از سرنوشتش گله دارد. گفتوگوی آنها جرقه تغییری بزرگ…