تمام روزهایم سیاه بود و هیچ روزنه امیدی نداشتم.به فکر راهی بودم تا بتوانم خودم را از آن جهنمی که پدرم باعث و بانی اش بود، خلاص کنم.منتظر بودم تا در فرصت مناسب نقشه خود را عملی کنم...
تمام روزهایم سیاه بود و هیچ روزنه امیدی نداشتم.به فکر راهی بودم تا بتوانم خودم را از آن جهنمی که پدرم باعث و بانی اش بود، خلاص کنم.منتظر بودم تا در فرصت مناسب نقشه خود را عملی کنم...