آزاده‌صمدی به چالش‌سطل زباله پیوست و از حامیان خود نیز دعوت کرد به این کارزار بپیوندند.

درد را از هر طرف که می‌خوانی درد است، درست مثل قصه پرغصه‌ی آن کودکی که صبح تا شام از سطل زباله‌ای به سطل زباله دیگر کوچ می‌کند، زیر بار نابرابری و تحقیر کمر خم کرده و از کمترین حقوق انسانی محروم مانده است.

او که بر شانه‌های نحیف و کودکانه‌اش، کوله‌بار اندوه را به دوش می‌کشد. لابه‌لای زباله‌های بازیافتی‌اش را اگر خوب بگردی آثار بی‌مسئولیتی و بی‌کفایتی برخی از ما را خواهی دید. آری چنین است؛ «خوبان در این معامله تقصیر می‌کنند»

دعوت که همیشه نباید برای مهمانی‌ باشکوه و مجلل باشد، نمی‌میریم اگر یکبار هم دل به دریا بزنیم و خود را به ضیافت غمگین کودکان بی‌پناه این شهر برسانیم.

میان خبرهای زرد و سیاست‌زده این روزها چرخیدم، هیچ مسئولی، هیچ نماینده‌ای به چالش سطل زباله پویش #بدسرپرست‌تنهاتراست» و #پریناز_ایزدیار پاسخ مثبت نداد.

خیالی نیست، دیرزمانی است پذیرفته‌ایم خودمان باید به داد هم برسیم. ما که بی‌خیال این کودکان بی‌پناه نشده‌ایم، ما  که به دیدن رنج #کودکانزباله‌گرد عادت نکرده‌ایم، ما به  #چالشسطلزباله می‌پیوندیم تا اقرار کنیم که در فاجعه‌ی پدیده زباله‌گردی کودکان، همه مقصر و مسئولیم، تا به همشهریان خود یادآوری کنیم تفکیک زباله از مبدا چقدر می‌تواند دست استثمارگران را از سر این کودکان معصوم کوتاه کند.

ما باید به این لشکر کم سن و سال اندوه ثابت کنیم به دیدن رنج‌شان در سطح این شهر پر از دود و گوگرد عادت نکرده‌ایم و نمی‌کنیم. درست که ما نه تصمیم گیرنده‌ایم نه سیاست‌گذار، اما همدرد که می‌توانیم باشیم‌. اگر شما هم با این کودکان همدرد هستید با انتشار این پوستر به این کارزار بپیوندید.