دلباختگی زن جوان کار دستش داد/ او عاشق مرد همسایه شده بود/ ماجرای نقشه شرم آورچه بود؟

 چندی قبل زنی به شعبه نهم بازپرسی دادسرای امور جنایی رفت و از مردی که مدت‌ها در همسایگی‌شان زندگی می‌کرد شکایت کرد. او به بازپرس عظیم سهرابی گفت او پسر خردسالش را ربوده است. این زن گفت: بعد از جدایی از شوهرم همراه پسر خردسالم و مادرم در یک خانه زندگی می‌کنیم. در طبقه بالای خانه ما مردی تنها زندگی می‌کرد که مدام با او دچار اختلاف و درگیری بودیم. او اما بعد از مدتی خانه‌اش را به زنی که با فرزندش زندگی می‌کرد اجاره داد و خودش از آنجا رفت. بعد از رفتن مرد همسایه مشکلات‌مان کمتر شده بود تا اینکه ناگهان پسرم ربوده شد و با توجه به اختلافاتی که با مرد همسایه داشتم گمان می‌کنم او دست به این کار زده است.

به‌دنبال این شکایت مرد همسایه به اتهام کودک‌ربایی بازداشت شد اما ادعا کرد از این ماجرا بی‌اطلاع است. در همین حال مأموران پلیس با انجام تحقیقات پی بردند که پسر خردسال در خانه یکی از اقوام مادرش در شهرستان است و اصلا ربوده نشده است. در شرایطی که به‌نظر می‌رسید شکایت این زن درخصوص ربوده شدن فرزندش ساختگی است متهم آزاد و زن جوان به دادسرا احضار شد.

او که فهمیده بود نقشه‌اش لو رفته است درباره انگیزه‌اش از طرح ماجرای آدم‌ربایی گفت: با وجود اختلافاتی که با مرد همسایه داشتم اما به او علاقه‌مند شده بودم و دوست داشتم با او ازدواج کنم اما او از آنجا رفت و زنی جوان و فرزندش به‌عنوان مستأجر به آنجا آمدند. کمی بعد هم فهمیدم که مرد همسایه به مستأجرش علاقه دارد و می‌خواهد با او ازدواج کند. به‌همین دلیل نقشه آدم‌ربایی ساختگی به ذهنم رسید تا با این کار مرد همسایه را تحت‌فشار بگذارم تا با من ازدواج کند اما خیلی زود نقشه‌ام لو رفت.

براساس این گزارش با برملا شدن ماجرای آدم‌ربایی ساختگی بازپرس پرونده برای این زن قرار قانونی صادر کرد.