//
کدخبر: ۲۶۴۱۲۴ //

من، تو، ما، پدر رومینا و ....

من، تو، ما، پدر رومینا و ....

دکتر عباس امان الهی؛این روزها بسیاری متعصبانه برعلیه تعصب فریاد می زنند و همه جا واکنش به حادثه دردناک قتل رومینا است(این حساسیت اجتماعی بسیار قابل احترام است و روشنگر)این فراز و فرودها را هر چند وقت یکبار درباره یک موضوع در جامعه می بینیم. اتاق مشاوره ما پر از تجربه های این چنینی است که ریشه در باورها و تعصب ها دارند البته با شدت متفاوت، از همسری که نباید در مغازه قیمت چیزی را بپرسد، دختری که نباید بخندد، زنی که لاک زدن ناخن هایش جرم بزرگی است تا دختری که به دلیل رابطه اش خود را در آستانه مرگ می بیند و یا پسری که به دلیل جو فرهنگی جرات پیگیری مورد تجاوز قرار گرفتنش را ندارد. باورها و کلیشه های جنسیتی و جنسی. باورهایی که در عمق وجود ما ریشه زده اند و تبدیل به فرهنگ شده اند و ما خیلی سطحی گاه بر علیه آنها شعار می دهیم.

دو تجربه:

 در یک پژوهش در ابتدا از دانشجویان پرسیده بودم که اگر شرایط فراهم شود حاضرید صیغه کنید؟ درصد بسیار بالایی جواب بله داده بودند. در قسمت های پایانی از آنها پرسیده شد واکنش شما به صیغه کردن خواهرتان چه خواهد بود؟ واکنش ها جالب بود: از غلط می کند تا می کشمش؟

در یکی از کارگاه های درمان اختلالات جنسی که همه صحبت از حق طبیعی افراد برای تغییر جنسیت صحبت می کردند یک سوال پرسیدم؟ امشب که به خانه می روید برادرتان می گوید می خواهم تغییر جنسیت بدهم واکنش شما چیست؟ پاسخ ها باز هم بر خلاف شعارهای این چنینی فضای مجازی بود.

باورهای عمیق فرهنگی و تعصب ها از یک طرف و کنترل اجتماعی شدید از طرف دیگر این پیام را به ما می دهد که این داستان همچنان ادامه خواهد داشت. در اتفاق رومینا هم نقش باورهای متعصبانه و ترس از کنترل اجتماعی و واکنش های اطرافیان را به سادگی می بینیم هر چند نمی خواهم نقش آزادی و انتخاب پدر رومینا را نادیده بگیرم.

اما در این فضای هیجانی شاید بهتر باشد چند نکته را به یاد داشته باشیم.

1- هر چند بسیاری از زنان و دختران ما از حقوق اولیه شان به دور مانده اند، اما تعصب های ما همه اش مردانه نیستند من در درون اتاق مشاوره آرزوی مرگ کردن خانمی را برای خواهرش که به دنبال تغییر جنست بود دیدم؛ چسبیدن خانمی را به باورهای متعصبانه زمانی که به نفعش بود تجربه کردم، من در کار با زوج ها خانم هایی را که زمان نیاز به آزادی، بر علیه باورهای سنتی می تاختند و در زمانی که به نفعشان بود شعار پیروی از سنت می دادند مشاهده کردم؛ من شاهد بخشش همسری بیوفا توسط شوهرش بودم اما خواهر و مادرش اصرار بر بیرون کردن او از خانه داشتند؛ من با مادری حرف زدم که از داشتن رابطه متعدد پسرش حمایت می کرد؛ در فرایند کار با مراجعان دارای اختلالات جنسی بسیاری از این باورها را در هر دو جنس دیدم که می توانم کتابی از باورها و تعصب های غلط و ویران کننده هر دو جنس بنویسم که تیشه بر ریشه زندگی می زدند و ..... باورها و تعصب ها البته با میزان متفاوت در هر دو جنس وجود دارند واکنش مبتنی بر جنسیت راه را بر روی اصلاح و رشد می بندد. کبوتر رهایی و آزادی دو بال برای پرواز می خواهد برای رهایی هر دوبال تلاش کنیم هر چند ممکن است یک بال با طناب های محکم تری بسته شده باشد.

٢_ خودمان را بررسی کنیم اگر ما در این موقعیت ها قرار بگیریم چه می کنیم، تعصب های ما کدامند؟ گاه با خودم می اندیشم آیا ما همان چیزهایی را که به مراجعانمان/دیگران توصیه می کنیم حاضریم خودمان هم تجربه کنیم و حتی نزدیکتر آیا به میزانی که رفتار بر علیه تعصب ها را برای دخترانمان می خواهیم با همان دید به همسرانمان هم نگاه می کنیم؟ تضادهای زیادی در این زمینه در جامعه می بینیم که نشانگر شعارزدگی، درونی نکردن و اعتقاد درونی نداشتن به این شعارهاست. زمانی که پای خودمان و منافعمان در میان باشد شاید نگاه ما متفاوت شود. اما زمانی که درباره دیگران حرف می زنیم بسیار راحت تر موضعی متفاوت اتخاذ می کنیم.

3-شاهراه رسیدن به جامعه ی بدون تعصب افزایش آگاهی جامعه است. افزایش آگاهی اول برای خودمان و بعد کمک برای افزایش آگاهی جامعه. من به عنوان مشاور، روانشناس، معلم، پدر، مادر و ....چه نقشی در افزایش آگاهی جامعه ام دارم؟ بدون شک معلمان می توانند اثرگذارترین انسان ها در این مسیر باشند. این روزها در فضای مجازی نوشته های از افراد مختلف در مورد کار با خانواده ها، ازدواج، خیانت و .. می خوانم که در اولین نگاه می مانم این افراد با چه جراتی روبروی این مراجعان نشسته اند. فردی که آگاه بودن را لازمه دادن آگاهی نمی داند چگونه می خواهد چراغ راه جامعه اش باشد شاید او هم اسیر تعصب های جاهلانه خویش است.

4-ما نیاز به لوایح و قوانینی برای حمایت از همه اعضای خانواده داریم، منع خشونت های خانگی، حقوق کودکان و نوجوانان و ... باید نقش خود برایایت و مطالبه گری در این حوزه ها را فراموش نکنیم.

5- فرایند رشد و تغییر فرهنگی فرایندی تدریجی است و انقلاب های ناگهانی اتفاق نمی افتد. بیایید همه باهم در حد توانمان با احترام به ارزشهای فرهنگی، برای رشد آگاهی جامعه مان و رها شدن از باورها و تعصب های غلط کمک کنیم، هر کس به اندازه توان خویش.

مشاور خانواده و ازدواج، اختلالات جنسی- عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز و هیات رییسه انجمن مشاوره ایران.

 

 

برای ورود به کانال تلگرام فرتاک نیوز کلیک کنید.
آیا این خبر مفید بود؟
کدخبر: ۲۶۴۱۲۴ //
ارسال نظر
 
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان
اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان