۷۴ جسد در سد کرج؟ ماجرا چیست؟
در روزهایی که شبکههای اجتماعی به میدان تاختوتاز شایعات بدل شدهاند، خبر جعلی «کشف 74 جسد در سد کرج» مثل جرقهای کوچک، شعلهای از اضطراب و بیاعتمادی در میان مردم افروخت. شایعهای که نه سندی داشت و نه منبعی، اما با از همه سدهای اطلاعرسانی عبور کرد.
در روزهایی که کمآبی، کاهش ذخایر سدها و عقبنشینی آب دریاچهها به دغدغهای ملی بدل شده، ناگهان خبری شوکآور فضای مجازی را فراگرفت: «با خشک شدن سد کرج تاکنون پیکر 74 نفر پیدا شده است!»
خبری که مثل شعلهای ناگهانی در فضای مجازی زبانه کشید، احساسات عمومی را تحریک کرد و در کمتر از چند ساعت به تیتر صدها کانال و صفحه غیررسمی بدل شد.
تیتر سنگین، تکاندهنده و به ظاهر مستند بود. تصویری هم ضمیمهاش شده بود؛ طرحی از صفحه یک روزنامه محلی با لوگوی «پیام سپیدار» و پاراگرافی پر از ادعا. کاربران نگران، بیدرنگ آن را بازنشر کردند، برخی رسانههای غیررسمی نیز بدون بررسی صحتوسقم خبر، آن را به تیتر نخست صفحات خود بردند. ظرف چند ساعت، خبر جعلی از گروههای خانوادگی واتساپ تا کانالهای تلگرامی محلی دستبهدست شد و سد کرج، که سالها مایه حیات و زیبایی البرز بود، به ناگاه در ذهن مردم به مکانی رازآلود و ترسناک بدل شد.
اما حالا و پس از بررسی دقیق مراجع رسمی، روشن شده است که این خبر نهتنها صحت ندارد، بلکه ساخته و پرداخته ذهنهایی است که از هر بحرانی برای ضربهزدن به اعتماد عمومی بهره میبرند.
اما واقعیت چه بود؟
داستان از آنجا آغاز شد که تصویری جعلی از صفحه اول روزنامهای محلی در فضای مجازی منتشر شد؛ تصویری که با مهارت دستکاری شده و تیتر ساختگی «کشف 74 پیکر در سد کرج» روی آن درج شده بود. ساعتی بعد، کاربران بیآنکه منبع را بررسی کنند، این تصویر را بازنشر کردند و موجی از اضطراب و سوءظن در شبکههای اجتماعی شکل گرفت.
چند ساعت بعد، اداره کل پزشکی قانونی استان البرز رسماً وارد ماجرا شد و قاطعانه اعلام کرد: هیچ موردی از کشف جسد در محدوده سد امیرکبیر به این مرکز تحویل نشده است. همزمان، شرکت آب منطقهای البرز نیز با زبانی روشنتر، از بیاساس بودن خبر گفت و تأکید کرد که تمامی عملیات پایش و بهرهبرداری سد در وضعیت عادی و ایمن قرار دارد. کارشناسان فنی مستقر در محل، هیچ نشانهای از چنین ادعایی مشاهده نکردهاند، اما ضربه نهایی را روزنامهای زد که نامش برای جعل خبر استفاده شده بود. «پیام سپیدار» در اطلاعیهای رسمی، تکذیب کرد که چنین مطلبی منتشر کرده باشد و تأکید کرد: تصویر منتشرشده در فضای مجازی دستکاریشده و ساختگی است. ما هرگز مطلبی با محوریت کشف پیکر در سد کرج ننوشتیم. هدف، تشویش اذهان عمومی و بیاعتبارسازی رسانههای داخلی است.
ردپای معاندین در جعل خبر
در ادامه، روزنامه پیام سپیدار ـ رسانهای که تصویر جعلی به نام آن منتشر شده بود ـ اطلاعیهای رسمی صادر کرد و خبر مذکور را «کاملاً ساختگی» دانست. این روزنامه توضیح داد: «در هیچ شمارهای، چنین مطلبی منتشر نشده است. تصویر دستکاریشده و هدف آن، تشویش اذهان عمومی و تخریب اعتبار رسانههای داخلی بوده است.»
تحلیلگران رسانهای معتقدند چنین شایعاتی بخشی از یک الگوی آشناست؛ الگویی که از «خلأ اعتماد عمومی» و «ضعف سواد رسانهای» مردم سوءاستفاده میکند. در واقع، دشمنان داخلی و خارجی سالهاست که تلاش میکنند از کوچکترین موضوعات اجتماعی و طبیعی، بحرانی رسانهای بسازند تا مخاطب ایرانی را در طوفان بیاعتمادی غرق کنند.
این نخستینبار نیست که فضای مجازی، بستری برای جولان اخبار جعلی میشود. در جامعهای که عطش خبر و هیجان بالاست، هر تیتر تکاندهندهای میتواند ذهنها را به خود مشغول کند؛ بهویژه وقتی موضوع به آب، سد یا مرگ انسانها مربوط باشد. ترکیب «خشکسالی» و «جسد» برای هر ذهنی هولناک است و همین هراس، موتور محرک انتشار شایعه میشود.
هشدار مقام استانداری البرز
ماجرای انتشار شایعه کشف 74 جسد در سد امیرکبیر، دیگر صرفاً یک «دروغ رسانهای» نیست؛ این ماجرا امروز به یکی از نمونههای قابلتأمل در بررسی جنگ شناختی و رسانهای علیه افکار عمومی تبدیل شده است. قدرتالله سیف، معاون سیاسی، امنیتی و انتظامی استانداری البرز، در واکنش به این خبر ساختگی، صراحتاً اعلام کرد: برخی رسانههای معاند و کانالهای خبری خارج از کشور با هدف تخریب اعتماد مردم به نهادهای داخلی، چنین شایعهای را طراحی و منتشر کردهاند.
به گفته این مقام مسئول، ماجرای اخیر تنها یک «شایعه گذرا» نبود؛ بلکه نمونهای از عملیات روانی برنامهریزیشدهای است که هدفش القای بیثباتی، پنهانکاری و بیاعتمادی به نهادهای رسمی است. سیف تأکید میکند: «ما این موضوع را از اساس تکذیب میکنیم زیرا هیچگونه واقعیتی در پس این ادعا وجود ندارد.»
اما اهمیت سخنان او در تأکید بر پیامدهای اجتماعی و روانی چنین شایعاتی است. وقتی خبرهای جعلی از کانالهای ناشناس منتشر میشود، مردم در مواجهه با سکوت یا تأخیر نهادهای رسمی دچار تردید میشوند؛ این تردید، همان بستر اصلی جنگ روانی دشمن است.
او میگوید: تکذیب رسمی این خبر باید بهصورت گسترده اطلاعرسانی شود تا نگرانیهای احتمالی مردم برطرف شود و اعتماد عمومی آسیب نبیند.
شایعهای که از مرز روان مردم گذشت
اما فراتر از اصل تکذیب، ماجرا یک هشدار جدی دارد: فاصلهی میان خبر تا شایعه، حالا به اندازهی یک تصویر دستکاریشده است. در دوران «فتوشاپ و هوش مصنوعی»، جعل تیتر و ساخت خبر ظاهراً رسمی، تنها چند دقیقه زمان میبرد؛ اما اثر اجتماعی آن میتواند سالها باقی بماند. بیاعتمادی عمومی به رسانهها، کاهش اعتبار نهادهای رسمی، و تشویش روانی مردم از پیامدهای مستقیم چنین پدیدههایی است.
کارشناسان ارتباطات میگویند: شایعه زمانی مؤثر میشود که جامعه آمادگی باور آن را داشته باشد. در اینجا، نگرانی عمومی از خشکشدن سدها و بیآبی، بستری روانی برای پذیرش یک «دروغ بزرگ» فراهم کرده بود. شایعهسازان دقیقاً بر همین احساسات سوار شدند تا از بحران آب، بحران اعتماد بسازند.
دادستانی کرج با تشکیل پرونده قضایی علیه منتشرکنندگان این ادعای دروغ، گام مهمی در بازگرداندن آرامش و اقتدار رسانهای برداشت. اما نباید فراموش کرد که برخورد قضایی، تنها بخشی از راهحل است؛ بخش دیگر، ارتقای سواد رسانهای جامعه است. تا زمانی که مخاطب، هر عکس و تیتر را بیچونوچرا باور کند، شایعهسازان همیشه پیروز خواهند بود.
جنگ شناختی در عصر خبرهای سریع
تحلیلگران رسانهای بر این باورند که دشمن امروز برای تضعیف ثبات اجتماعی، دیگر نیازی به جنگ سخت ندارد. کافی است با چند تصویر جعلی و تیتر احساسی، ذهن مردم را تسخیر کند. شایعه کشف جسد در سد امیرکبیر، دقیقاً از همین جنس بود: بهرهبرداری از عطش جامعه برای «خبر داغ»، بدون نیاز به هیچ سند یا منبع رسمی. چنین موجهایی بهسرعت در بستر شبکههای اجتماعی تکثیر میشوند، اما آثار روانیشان دیرتر از هر بحران طبیعی یا اقتصادی التیام مییابد.
سیف در پایان سخنانش تأکید کرد: انتشار شایعات بیاساس میتواند موجب نگرانی در جامعه شود، بنابراین لازم است رسانهها با اطلاعرسانی صحیح و دقیق از گسترش اخبار نادرست جلوگیری کنند.
این جمله ساده، در واقع هشداری عمیق به همه ماست؛ چراکه اعتماد عمومی نه با ساخت سد و جاده، بلکه با صداقت در اطلاعرسانی ساخته میشود. هر بار که شایعهای تکثیر میشود و دروغی به لباس خبر درمیآید، بخشی از این اعتماد فرومیریزد.
از سد امیرکبیر تا سد اعتماد
روایت این روزهای البرز، تنها درباره یک خبر جعلی نیست؛ بلکه درباره «سدی» بزرگتر است که باید از آن محافظت کنیم: سد اعتماد ملی.اگر این سد ترک بخورد، هیچ اطلاعیه و تکذیبی نمیتواند جلوی سیل بیاعتمادی را بگیرد.امروز بیش از هر زمان دیگر، کشور نیازمند تقویت پیوند میان مردم و رسانههای رسمی است؛ پیوندی که با «صداقت در خبر»، «سرعت در واکنش» و «روشنگری در روایت» تقویت میشود.
روایت سد امیرکبیر، تنها داستان یک خبر دروغ نیست؛ بلکه نمونهای از «جنگ روایتها» در عصر رسانههای بیدروازه است. جایی که هر کاربر میتواند در چند ثانیه، موجی از باور غلط را به راه اندازد. در چنین فضایی، وظیفه رسانههای رسمی نه صرفاً «تکذیب»، بلکه «تبیین» است؛ یعنی باید به مردم آموخت که هر خبری را باور نکنند، هر تصویری را نپذیرند و هر تیتر پرهیاهویی را، سند واقعیت ندانند.
سد امیرکبیر در طول دههها، حافظ آب و جان میلیونها نفر بوده است؛ اما این بار، خودش قربانی عطش جامعه برای «هیجان خبری» شد. روایت دروغین کشف 74 جسد در دل این سد، شاید روزی از یادها برود؛ اما اثرات روانی و رسانهای آن، تا مدتها باقی خواهد ماند.
برای ورود به کانال تلگرام فرتاک نیوز کلیک کنید.