روایت علی عزیزپور از نقطه صفر تا امروز - مدیریت برند نیلوفر آبی
گاهی یک سفر، مسیر زندگی را عوض میکند. سفر علی عزیزپور به تایلند، جرقه تولد صنعتی بود که کسی در ایران به آن باور نداشت. او از تجربهای شخصی، حرکتی ملی ساخت و صنعت اسپا را از سوءتفاهم به رسمیت رساند.
گلناز شاکری؛ در سرزمینی که بسیاری از کسبوکارها سالها میان دیوانسالاری و تردید گرفتار میمانند، گاهی افرادی پیدا میشوند که بهجای انتظار، دستبهکار میشوند. علی عزیزپور از همین جنس کارآفرینان است؛ مدیری که با جسارت، هوشمندی و پشتکار، از دل هیچ، صنعتی تازه در ایران پدید آورد.
او نهتنها پایهگذار نخستین مرکز رسمی ماساژ و اسپا در کشور بود، بلکه با تلاش مداوم برای استانداردسازی، آموزش و قانونگذاری، راهی ساخت که دیگران نیز بتوانند با اطمینان قدم در آن بگذارند.
در روزگاری که حتی شنیدن نام ماساژ برای بسیاری با ابهام همراه بود، علی عزیزپور مسیر اعتمادسازی و آموزش را برگزید. او آرام آرام توانست ذهنها را تغییر دهد و مفهومی فرهنگی و درمانی را به صنعتی اقتصادی و حرفهای تبدیل کند.
جرقه از تجربهای در شرق آسیا
آغاز ماجرا به سفر علی عزیزپور به تایلند بازمیگردد. سفری که زندگی کاری او را تغییر داد. او در آنجا با صنعت اسپا به معنای واقعی آن آشنا شد؛ ترکیبی از مهارت، علم، سنت و درمان. ماساژ در تایلند تنها یک خدمت تفریحی نبود، بلکه بخشی از نظام سلامت مردم بهشمار میرفت.
بازگشت او به ایران با شگفتی همراه بود. در کشوری که هیچ آموزش رسمی و مجوز مشخصی برای این حرفه وجود نداشت، تصمیم گرفت بهجای منتظر ماندن، خودش نخستین گام را بردارد.
علی عزیزپور میگوید:
«جرأت آغاز از صفر نداشتم، اما احساس مسئولیت داشتم. وقتی دانشی را میبینی که میتواند به سلامت مردم کمک کند، نمیتوانی بیتفاوت بمانی.»
چرا کیش نخستین مقصد بود؟
کیش، برای علی عزیزپور نه فقط یک انتخاب، بلکه یک استراتژی بود. ساختار اداری مناطق آزاد، به او اجازه میداد مسیر قانونی را سریعتر طی کند. در تهران، راه بسته بود، اما در کیش، امید وجود داشت. او طرحی جامع برای راهاندازی مرکز ماساژ با الگوگیری از کشورهای جنوب شرق آسیا تهیه کرد.
مدیران منطقه آزاد کیش با این استدلال که چنین مرکزی میتواند به رونق گردشگری کمک کند، طرح او را پذیرفتند. در سال ۱۳۸۷ نخستین مجوز رسمی اقتصادی برای یک مرکز تخصصی ماساژ صادر شد و نیلوفرآبی متولد شد نقطهای که امروز آن را «آغاز صنعت اسپا در ایران» مینامند.
اما دریافت مجوز، آغاز مسیر بود. علی عزیزپور برای یافتن نیروی متخصص مجبور شد از مرزها فراتر رود. او نخستین گروه ماسورهای حرفهای تایلندی را جذب کرد و با پیگیری شبانهروزی توانست مجوز اقامت و اشتغال آنان را بگیرد. با این گام، خدمات نیلوفرآبی آغاز شد و به سرعت به نماد کیفیت و آرامش تبدیل گشت.
ورود به پایتخت؛ از تجربه محلی تا مرجع ملی
پس از تثبیت در کیش، نوبت به گسترش در تهران رسید. اما اینبار، اعتبار برند نیلوفرآبی مسیر را هموار کرد. گردشگران، ورزشکاران و چهرههای شناختهشدهای که در کیش تجربه خوشایندی داشتند، حالا بهنوعی سفیران غیررسمی برند شده بودند.
فدراسیون پزشکی ورزشی از علی عزیزپور دعوت کرد تا در تدوین سرفصلهای آموزشی ماساژ ورزشی همکاری کند. این همکاری موجب شد وزارت ورزش نیز وارد عمل شود و مسیر رسمیتیافتن مراکز ماساژ تخصصی در کشور آغاز شود.
علی عزیزپور این دوران را نقطه عطف میداند:
«از یک مرکز کوچک در کیش به مرحلهای رسیدیم که نهادهای رسمی کشور برای تعریف استانداردها با ما مشورت میکردند. این یعنی صنعت در حال تولد بود.»
از کسبوکار تا قانونگذاری؛ نهادسازی به سبک علی عزیزپور
یکی از بخشهای کمتر دیدهشده در کارنامه علی عزیزپور، نقش او در شکلگیری ساختارهای قانونی و آموزشی این صنعت است.
او با سازمان فنی و حرفهای کشور وارد مذاکره شد و طرح درسهای جامع را برای آموزش رسمی ماساژ تدوین کرد. نتیجه، تصویب رشته «کاربر ماساژ» به عنوان یکی از مهارتهای رسمی کشور بود.
این تصمیم مسیر را برای تربیت نیروی کار متخصص ایرانی هموار کرد و بهتدریج، ماساژ از یک حرفه حاشیهای به شغلی معتبر و قانونی بدل شد.
به باور علی عزیزپور، بدون قانون و آموزش، هیچ صنعتی دوام ندارد. او میگوید:
«اگر هدف فقط سود باشد، مسیر کوتاه است. اما اگر هدف ساختن زیرساخت باشد، آینده از آنِ شماست.»
عبور از سوءبرداشتها با اخلاق حرفهای
در فرهنگی که سالها واژه «ماساژ» با قضاوت نادرست همراه بود، علی عزیزپور تصمیم گرفت با شفافیت و اخلاق، ذهنها را تغییر دهد. او میگوید:
«اعتماد نهادهای رسمی فقط با مدرک و مستندات بهدست میآید. باید نشان بدهی که نیتت توسعه است، نه سوءاستفاده.»
تمام مراکز نیلوفرآبی تحت نظارت دقیق و با مجوزهای رسمی فعالیت میکنند. ماسورهای خارجی دارای پروانه رسمیاند و نیروهای ایرانی در کنار آنها آموزش میبینند. همین شفافیت، کلید موفقیت علی عزیزپور بود و موجب شد صنعت ماساژ به جای حاشیه، در مسیر حرفهایگری قرار گیرد.
آموزش، مهمترین میراث نیلوفرآبی
علی عزیزپور همیشه تأکید کرده که هدفش فقط راهاندازی مرکز نبوده، بلکه تربیت نسلی حرفهای است. با ایجاد سرفصلهای رسمی و همکاری با نهادهای آموزشی، صدها ماسور ایرانی آموزش دیدهاند و اکنون در مراکز مختلف فعالیت میکنند.
به گفته او، حضور ماسورهای تایلندی در کنار نیروهای ایرانی، فرصتی برای تبادل تجربه و افزایش استانداردهاست. امروز تیم نیلوفرآبی با بیش از ۱۱۰ نفر، یکی از بزرگترین مجموعههای فعال در این صنعت است؛ مجموعهای که بر پایهی آموزش، تخصص و اخلاق استوار مانده است.
دستاوردی فراتر از برند
وقتی از علی عزیزپور درباره بزرگترین موفقیتش سؤال میشود، پاسخ میدهد:
«امروز دیگر هیچکس برای گرفتن مجوز یا آموزش ماساژ مجبور نیست از صفر شروع کند. مسیر وجود دارد. این یعنی ما ساختیم تا دیگران راحتتر بروند.»
نیلوفرآبی فقط یک برند تجاری نیست؛ یک سیستم است. سیستمی که قوانین، آموزش و ساختار حرفهای را برای صنعتی تازهمتولد فراهم کرد. مسیری که با پشتکار علی عزیزپور آغاز شد و حالا به زیربنایی برای رشد نسل جدید کارآفرینان تبدیل شده است.
نگاهی به آینده
اکنون که صنعت اسپا در ایران به رسمیت شناخته شده، علی عزیزپور افقهای تازهای را دنبال میکند: توسعهی آموزشهای تخصصی، ارتقای کیفیت خدمات و معرفی ماساژ ایرانی به عنوان بخشی از میراث فرهنگی و درمانی کشور.
او معتقد است هر صنعتی زمانی ماندگار میشود که بر سه پایه استوار باشد: دانش، قانون و اخلاق. این سهگانه همان ستونهایی است که نیلوفرآبی بر آن بنا شده و همچنان پابرجاست.
جمعبندی
راهی که علی عزیزپور پیمود، راهی معمولی نبود. او وارد مسیری شد که قانونی نداشت و با تلاش، قانون را ساخت. وارد صنعتی شد که آموزش نداشت و آموزش نوشت. وارد بازاری شد که بیاعتماد بود و اعتماد آفرید.
امروز، هر کسی که بخواهد در ایران وارد صنعت ماساژ شود، بر پلههایی قدم میگذارد که علی عزیزپور سالها پیش ساخته است.
او ثابت کرد که میتوان از یک «لذت شخصی» یک «صنعت ملی» ساخت صنعتی با استاندارد، آموزش و قانون؛ و این همان میراثی است که نام علی عزیزپور را برای همیشه در تاریخ صنعت سلامت ایران ماندگار کرده است.