بازگشت به زندگی پس از مرگ: وعدهای که با ۲۰۰ هزار دلار ممکن میشود
این شرکت سه آمبولانس ویژه طراحی کرده که، بلافاصله پس از مرگ، برای شروع فرایند انجماد به محل اعزام میشوند. هدف اصلی، حفظ بدن در دمای بسیار پایین با امید به بازگرداندن فرد به زندگی در آینده است
یک شرکت نوآور آلمانی با بهرهگیری از «فناوری انجماد زیستی» که به «کریونیکس» (cryonics) یا «سرمازیستی» معروف است، مدعی شد که میتواند انسان را پس از مرگ به زندگی بازگرداند؛ وعدهای که در مرز باریک علم، خیال و جنون ایستاده است.
در حالی که منتقدان این مدعا را خیالی بیپایه و بیاساس میخوانند موسسان این شرکت آلمانی معتقدند آینده از آن کسانی است که جسارت سفر به قرنهای بعد را داشته باشند، حتی اگر در حال حاضر در تابوتی یخزده در سوئیس به خواب رفتهاند.
شرکت آلمانی «تومارو.بیو» (Tomorrow.Bio) نخستین آزمایشگاه انجماد زیستی در اروپاست و خدمات انجماد زیستی را با هزینهای معادل ۲۰۰ هزار دلار ارائه میدهد. این شرکت سه آمبولانس ویژه طراحی کرده که، بلافاصله پس از مرگ، برای شروع فرایند انجماد به محل اعزام میشوند. هدف اصلی، حفظ بدن در دمای بسیار پایین با امید به بازگرداندن فرد به زندگی در آینده است؛ ادعایی که در مرز میان نوآوری پزشکی و علم تجربی قرار دارد.
امیل کندزیورا، بنیانگذار شرکت و پژوهشگر پیشین سرطان ، پس از آنکه به این نتیجه رسید که روند درمان سرطان ناکافی و کند است، به حوزه فناوری انجماد زیستی روی آورد. هرچند نخستین مرکز انجماد زیستی نیم قرن پیش در میشیگان افتتاح شده است، این فناوری هنوز در مرحله بحثبرانگیزی قرار دارد. با این حال، کندزیورا تاکید میکند که استقبال از این حوزه در حال گسترش است. این شرکت تاکنون سه یا چهار نفر و پنج حیوان خانگی را منجمد کرده و حدود ۷۰۰ نفر دیگر هم برای دریافت این خدمات ثبتنام کردهاند. «تومارو.بیو» قصد دارد فعالیتش را در سال ۲۰۲۵ در سراسر ایالات متحده گسترش دهد.
بهگزارش سرویس جهانی بیبیسی، تاکنون هیچ مورد موفقی از احیای انسان پس از انجماد زیستی ثبت نشده است، اما به فرض موفقآمیز بودن این روش، خطر آسیبهای شدید مغزی همچنان مطرح است. پروفسور کلایو کوئن، متخصص علوم اعصاب در کینگز کالج لندن، این فناوری را فاقد پشتوانه علمی کافی میداند و آن را «مضحک» توصیف میکند. به گفته او، ادعاها درباره نقش نانوتکنولوژی یا نقشهبرداری عصبی در پر کردن شکاف میان نظریه و عمل، بیش از آنکه مبتنی بر شواهد باشد جنبه تبلیغاتی دارد.
بهرغم این انتقادها، شرکت «تومارو.بیو» به توسعه فعالیتهایش ادامه میدهد. پس از تایید پزشک مبنی بر ورود بیمار به روزهای پایانی عمر، شرکت تیم عملیات را برای اجرای فرایند انجماد اعزام میکند. این اقدام بلافاصله پس از اعلام رسمی مرگ آغاز میشود. نمونههای نادر توقف و راهاندازی مجدد قلب در دمای بسیار پایین الهامبخش این فرایند بوده است. ازجمله مورد آنا باگنهولم در سال ۱۹۹۹، که پس از دو ساعت ایست قلبی در جریان یک حادثه، در سرمای نروژ به زندگی بازگشت.
فرایند انجماد زیستی با کاهش تدریجی دمای بدن به زیر صفر آغاز میشود، اما هدف اصلی منجمد کردن بدن نیست، بلکه حفظ ساختار آن از این طریق است که محلولهای ضد انجماد جایگزین مایعات درون بدن شود. کندزیورا توضیح میدهد که انجماد مستقیم باعث تشکیل بلورهای یخ در بافتها و درنتیجه تخریب سلولی میشود. برای پیشگیری از این آسیب، محلول حاوی دیمتیل سولفوکسید (DMSO) و اتیلن گلایکول، ترکیباتی مشابه با مواد ضدیخ، جایگزین کل آب بدن میشود.
پس از این مرحله، بدن با منحنی سرمایشی خاصی ابتدا بهسرعت تا دمای منفی ۱۲۵ درجه سانتیگراد و سپس بهتدریج تا منفی ۱۹۶ درجه سرد میشود. در این دما، بدن به مرکز ذخیرهسازی در سوئیس منتقل میشود، جایی که امکان نگهداری در وضعیت پایدار و ثابت برای مدت نامحدود وجود دارد. هدف اصلی این است که بدن در شرایطی حفظ شود که بتوان آن را در آینده، در صورت پیشرفت علم پزشکی، احیا کرد. کندزیورا معتقد است که در نهایت مهم نیست این بازگشت چه زمانی ممکن شود، در پنجاه، صد یا هزار سال آینده، زیرا در این دما میتوان بدن را برای مدت بسیار طولانی بدون تغییر نگه داشت.
فکر بازگشت به زندگی پس از مرگ برای بسیاری چیزی میان توهم و ترس است. کندزیورا تایید میکند که تاکنون هیچ مورد موفقی از احیای انسان پس از انجماد زیستی وجود ندارد و حتی شواهد تجربی در حیوانات نیز محدود است. برای مثال، هرچند پژوهشگران موفق شدند با استفاده از محلولهای مومیاییکننده مغز موش را حفظ کنند، این فرایند زمانی انجام شد که قلب حیوان هنوز فعال بود و درنتیجه به مرگ حیوان منجر شد، نه احیا.
با این حال، کندزیورا بر این باور است که مقابله با انجماد زیستی، عمدتا ناشی از ناآشنایی ذهنی با مفهوم احیای پس از مرگ است؛ همانطور که بسیاری از فناوریهای پزشکی مانند عمل پیوند قلب، پیش از فراگیر شدن غیرعادی جلوه میکردند. او به موارد موفقی مانند انجماد و احیای کرمهای آزمایشگاهی (C. elegans) و آزمایش سال ۲۰۲۳ در دانشگاه مینهسوتا اشاره میکند که در آن کلیه موشها تا ۱۰۰ روز منجمد و سپس با موفقیت پیوند زده شدند. از نظر او، دلیل اصلی کندی پیشرفت در این حوزه، اندازه محدود و کمبود سرمایهگذاری است، چراکه بسیاری از ایدههای بالقوه، صرفا به این دلیل که تاکنون آزموده نشدهاند، هنوز به مرحله اجرا نرسیدهاند.
بهرغم این خوشبینیها، نگاه علمی غالب به انجماد زیستی همچنان بدبینانه است. این فناوری تنها بخشی از صنعت در حال رشد «افزایش طول عمر» است که اغلب با شعار زندگی طولانیتر همراه با سلامت بهتر معرفی میشود. با این حال، بسیاری از راهکارهای این حوزه فراتر از توصیههای رایج مانند تغذیه مناسب و ورزش منظم، پشتوانه علمی محکمی ندارند. پروفسور کلایو کوئن ازجمله منتقدان سرسخت انجماد زیستی است و آن را ترکیبی از سوءبرداشت درمورد زیستشناسی، فیزیک و مرگ میداند. به گفته او، پس از ایست قلبی، روند تجزیه سلولی بلافاصله آغاز میشود، و حتی اگر بدن بهدقت هم منجمد شده باشد، فرایند تخریب بلافاصله پس از گرمشدن دوباره فعال خواهد شد.
پروفسور کوئن بر این باور است که منطقیتر است که به جای تمرکز بر احیای کامل انسان، بر «کرایوژنیکس» (Cryogenics) یا «سردشناسی» متمرکز باشیم: یعنی نگهداری طولانیمدت از بافتها و اندامها در دمای بسیار پایین، با هدف استفاده در پیوندها یا درمانهای آینده. از نظر او، این مسیر از پشتوانه علمی بیشتری برخوردار است. با این حال، برخی پژوهشگران و پزشکان حوزه احیای قلبیـریوی معتقدند راهکار افزایش عمر میتواند از احیای انسان پس از مرگ هم عبور کند. برای مثال، در سال ۲۰۱۲، یکی از بیمارستانهای پیشرو در نیویورک، با تمرکز بر مراقبتهای دقیق پس از ایست قلبی، موفق شد نرخ بقا پس از احیای بیماران را به ۳۳ درصد افزایش دهد، آماری که دو برابر میانگین رایج در آمریکا و بریتانیاست.
در کنار ملاحظات علمی، دغدغههای اخلاقی هم پیرامون انجماد کامل وجود دارد. اجساد مشتریان این شرکت در یک بنیاد غیرانتفاعی در سوئیس نگهداری میشوند، و به گفته کندزیورا، این بنیاد حفاظت بلندمدت از آنها را تضمین میکند. با این حال، پرسشهای حلنشدهای باقی میماند: اگر در آیندهای دور، بازماندگان یا نهادهای آن دوران با جسدی منجمد روبهرو شوند که دههها یا قرنها پیش به امانت گذاشته شده، تکلیف مسئولیت اخلاقی، حقوقی یا حتی احساسی در قبال آن چه خواهد بود؟ پاسخ روشنی برای این پرسشها وجود ندارد.
هواداران انجماد زیستی امیدوارند تا زمان احیای افراد، درمان بیماریهای مرگبار کشف شده باشد، هرچند هیچ تضمینی برای موفقیت وجود ندارد و حتی احتمال مرگ دوباره بلافاصله پس از احیا مطرح است. هزینه بالای این فرایند نیز بحثبرانگیز است و ممکن است موجب نارضایتی خانوادهها شود که آن را نوعی قمار فناورانه میدانند. با این حال، کندزیورا آزادی انتخاب فردی را مهمتر از دیگر ملاحظات میداند و هزینه ۲۰۰ هزار دلاری را در مقایسه با خرجهای لوکس سالهای پایانی عمر منطقی میشمارد.