//
کد خبر: 45011

ای موگرینی ندیده ها

هر چقدر با خودمان کلنجار رفتیم دیدیم نه نمی شود، باید برایشان یک سازی بنوازیم شاید آوازش از دور خوش باشد!

صبح که به سر کار رسیدیم و کامپیوتر مبارک را، همان رایانه را روشن کردیم، کار هر روزمان است دیگر، می جوریم تا سوژه ای و بهانه ای برای نوشتن چند سطر حرف و حدیث؛ چشمتان روز بد نبیند، چشممان به چند قطعه صور قبیحه افتاد! که نخست دستانمان را گذاشتیم بر روی چشممان اما از لای انگشتان شروع کردیم به دید زدن عکس های ناجور!

 

یک قطعه عکس هم نبود که، پشت سر هم گرفته بودند و آن را منتشر تا مردم هم ببینند و فیض ببرند، از دست این عکاسان خلف! کلمه فیض را نوشتم به یاد این شعر حافظ علیه الرحمه افتادم که «فیض روح القدس ار باز مدد فرماید دیگران هم بکنند آنچه مسیحا می کرد»

 

فی الحال این بیت زیبای حافظ شیرین سخن به چه خاطر به یادمان آمد و آن را نوشتیم، خدا عالم است! اما نه! صبر کنید به گمانم که بی ارتباط با بیت اول شعر نباشد، آخر مجبور شدیم سری به کل غزل لسان الغیب بزنیم و چقدر هم آسان کرده این علامه گوگل! این رب و کمپوت های آسان باز شو را که دیده اید، به همان اندازه آسان!

 

اما آن بیت که حضرت حافظ فرموده؛

سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد

وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد

 

حافظ آن بیگانه را خوب آمده است، اما شما گمان مبرید که جام جم خودمان را طلب کرده است ها!

 

همین را می گفتم، خودتان قبول زحمت فرموده مغز مبارک را به کار انداخته و ربطش را پیدا کنید، کار سختی نیست از آن مغز کمی کار بکشید، بلایی سرش نمی آید!

 

این همه نوشتیم یادمان رفت سوژه را! ای بابا حتماً الان با خودتان میگویید این چه آدم خنگی است که هنوز چند سطری ننوشته قافیه را از یاد برده، اما آن صور قبیحه را مگر می شود فراموش کرد؟!

 

اصلاً همه مردم ایران بیایند یک کاری کنند، یک قطعه از آن صور ناجور را «آگراندیسمان» کنند و به دیوار خانه هایشان بکوبند محکم! جایی که همگان بتوانند هر روز صبح که از خواب ناز بیدار شدند، چشمشان به جمال آن صور روشن شود!

 

آی مردم شما دیگر ما را فحش کاری مان نکنید، اصلاً چرا عصبانی می شوید، عکس هایش را که خودمان هم منتشر کردیم. همین هاست که می بینید.

 

چند تن از نمایندگان فخیمه پارلمان، از خود رفتاری را در کردند که همگان را خوش آمد!

 

عکس ها گویا است، شاید هم نیازی به این همه روده درازی ما هم نداشت و وقت شما مخاطب کم حوصله و بی صبر را هم نمی گرفت.

 

ای موگرینی ندیده ها! ای بی تاب های خارجی ندیده! والا ما هم نمی دانستیم که نمایندگان شخیص پارلمانمان تا این اندازه از خود بی خود شدن بلدند برای انداختن عکس یادگاری؟ یا للعجب!

 

وای بر ما! اصلاً به این فکر کرده اید که علیا مخدره سرکار خانم فدریکا موگرینی که از دیار ایتالیا به ایران آمده، با خود چه می اندیشد؟!

 

اصلاً به ما چه که به چه می اندیشد! به هر چه می اندیشد، به اندیشه ما که نمی اندیشد؟ اصلاً خودمان به چه می اندیشیم؟! عزت زیاد، زیاده عرضی نیست. از اتاق سردبیر فریادی به گوش می رسد نعره وار که بس است دیگر تمامش کن ببینم چه خزعبلاتی نوشته ای؟

 

اینا را هم یواشکی دوباره می گویم برایتان، عکس، قاب دیوار و صبح زیبا را یادتان نرود.

 

می خواستیم بیشتر بنویسیم، این سردبیرمان نگذاشت دیگر، دلمان پر بود از اینها، دلمان را صابون زده بودیم که یک کیسه ای به تن اینها بکشیم تا اینقدر شأن موگرینی را پایین نیاورند!!!

 

این را هم بنویسم و زود بروم، به موگرینی چه بگوییم آخر که وزیر زن نداریم؟!

 

 

منبع: اتاق خبر 24