//
کد خبر: 434904

چرا بعضی زودتر و بعضی دیرتر می‌میرند؟

همۀ حوادث و پدیده‌‏های جهان، مطابق ارادۀ ازلی و قضاوقدر الهی صورت می‌گیرند. قضاوقدر نیز به این تعلق گرفته که هر موجود یا پدیده‏ای از راه علل و اسباب خاص خودش به وجود بیاید یا ازبین‌برود. مرگ نیز طبق ناموس خلقت و نظام علّی و معلولی رخ می‌دهد.

در کتاب «پرسمان معاد» و در جواب این سوال آمده است: 

سؤال: بسیاری از مردم، از افتادن در بستر و خواری و خفت ناشی از آن هراس دارند. چه کنیم که در بستر نیفتیم و مرگ راحتی داشته باشیم؟ علت افتادن در بستر، از نظر روایات و ائمه اطهار (ع) چیست؟

در میان عوام معروف شده که عاقبت‌به‌خیری در این است که انسان هنگام مرگ در بستر بیماری نباشد. این سخن، درست نیست؛ زیرا چه بسا افتادن در بستر بیماری، کفارۀ گناهان و موجب آمرزش و ارتقاء درجۀ انسان نزد خداوند باشد.

ازسوی‌دیگر، این سخن بیانگر آن است که هیچ‌کس دوست ندارد مایۀ دردسر اطرافیانش شود. بنابراین، عاقبت‌به‌خیری همانا تأمین سعادت اخروی است و این سعادت در گرو انجام اعمال خالصانه است.

هرچه انسان در برابر پروردگار خاضع‌تر باشد، نزد او محبوب‌تر است، اما درک اینکه واقعاً به چنین موفقیت ارزشمندی نائل شده یا نه، نه‌تنها آسان نیست، بلکه به مصلحت او هم نیست؛ زیرا موجب غرور، خودداری از التجا به درگاه خدا و مانع کسب فیوضات بیشتر می‌شود.

آدمی همواره باید خود را در حالت خوف و رجا نگه‌دارد، در پی کسب رضای حق تعالی باشد و در این راه از خداوند مدد بجوید و به اهل بیت‌ علیهم السلام نیز متوسل شود.

رضایت از حکم خدا یکی از مقامات معنوی است و اگر کسی به این مقام برسد، به «تسلیم» و «تفویض» رسیده است. در چنین حالتی، بنده با آرامش و وقار فراز و نشیب‌های زندگی را پشت‌ سر می‌گذارد و چون همیشه به یاد خداست، سختی‌ها را زیبایی می‌بینند.

 

سؤال: چرا بعضی زودتر و بعضی دیرتر می‌میرند؟

 

همۀ حوادث و پدیده‌‌های جهان، مطابق ارادۀ ازلی و قضاوقدر الهی صورت می‌گیرند. قضاوقدر نیز به این تعلق گرفته که هر موجود یا پدیده‌ای از راه علل و اسباب خاص خودش به وجود بیاید یا ازبین‌برود. مرگ نیز طبق ناموس خلقت و نظام علّی و معلولی رخ می‌دهد.

به‌طورکلی، مرگ دو نوع است: یکی، اجل مسمّی و دوم، اجل معلّق.

نوع اول همان اجل طبیعی است؛ یعنی مطابق با نظام خلقت، عوامل زیستی هر موجود زنده‌ای پس از یک‌ دوره زندگی رو به زوال می‌گذارد تا روزی که عمر او به سر رسد.

مراد از اجل معلق، مرگ‌ زودرس است که بر اثر تصادف یا بیماری و... رخ می‌دهد. هر دو گونه اجل به اراده و مشیت الهی وابسته است و طبق قضاوقدر الهی فرامی‌رسد.

نکتۀ مهم این است که اعمال اختیاری انسان نیز از اسباب و مشیات این عالم و جزیی از قضاوقدر الهی است که در بسیاری از پدیده‌های عالم، نقش فاعلی به خود می‌گیرد. پس، انسان می‌تواند با اعمال و رفتار خود، سرنوشت خویش را تعیین کند و یکی از اموری که رفتار انسان در تعیین آن تأثیر دارد، مرگ است.

انسان می‌تواند با رعایت اصول بهداشتی عمر خود را به حد طبیعی و واقعی برساند. علاوه‌براین، بعضی از گناهان (مانند قطع‌رحم و ظلم) یا کارهای خیر (چون احسان و صله‌رحم و صدقات) نیز در تأخیر و تقدیم مرگ مؤثر است، ولی در نهایت، مرگ طبق سنت قضاوقدر رخ می‌دهد و خداوند از ازل می‌داند که هرکس با توجه به اعمال خوب یا بد خود چه نوع اجلی خواهد داشت.