//
کد خبر: 220001

در حاشیه فضای عجیبی که بعد از بازی ایران و کامبوج به‌وجود آمده

فوتبال ورزش پرمخاطبی است و عموم مردم به خودشان حق می‌دهند به طور آزادانه در مورد اتفاقات این پدیده جذاب اظهارنظر کنند.

 فوتبال ورزش پرمخاطبی است و عموم مردم به خودشان حق می‌دهند به طور آزادانه در مورد اتفاقات این پدیده جذاب اظهارنظر کنند. در این تردیدی نیست؛ همانطور که شکی نیست نمی‌شود میلیون‌ها هوادار را «همسان‌سازی» کرد و همه را راضی و خشنود نگه داشت. در عین حال اما انگار بخشی از جامعه ما به غرولند و ابراز نارضایتی «اعتیاد» پیدا کرده است. اگر اخبار بعد از بازی اخیر تیم ملی برابر کامبوج را مرور کرده باشید، این مساله را بهتر درک می‌کنید. به این چند مثال دقت کنید و انصاف بدهید که آیا این حجم از ناخشنودی دایمی، طبیعی است یا نه.

یک- اگر برابر کامبوج کم گل می‌زدیم، بحث ضعف فنی تیم به وجود می‌آمد و خیلی‌ها سوال می‌کردند چرا این بازی تدارکاتی خوب برای «تمرین گلزنی» را از دست دادیم یا چرا ویلموتس قدرت خط حمله‌اش را امتحان نکرد یا چرا مهاجمان کارهای ترکیبی را مرور نکردند و هزار چرای دیگر، اما حالا که زیاد گل زده‌ایم، یک عده شاکی شده‌اند که چرا احترام میهمان ضعیف را نگه نداشتیم و چرا دست به تحقیر کامبوج زدیم. کدام تخقیر برادر؟ اساسا معلوم نیست چرا برخی اینقدر اصرار دارند نتایج مسابقات فوتبال را به «غرور ملی» ربط بدهند. آقا بازی است دیگر؛ یک تیم می‌برد، یک تیم می‌بازد. به همین راحتی. چرا اینقدر فلسفی‌اش می‎کنید دیگر؟

دو- اگر برابر کامبوج با ترکیب اصلی به میدان نمی‌رفتیم، یک عده غر می‌زدند که با توجه به کمبود بازی‌های تدارکاتی، پس چه زمانی نوبت به هماهنگی بازیکنان و پیاده‌سازی تاکتیک‌های ویلموتس می‌رسد؟ حالا که با تیم اصلی بازی کرده‌ایم، یک عده می‌گویند این میدان آسان جای بازی دادن به جوانان و محک زدن استعدادهای نو بود. در همین راستا یکی از پیشکسوتان معزز بعد از بازی گفته‌اند: «تیم ملی از بازی با کامبوج بهره لازم را نبرد.» باور کنید!

سه- اگر زنان در این بازی هم مثل همه سال‌های گذشته پشت درهای ورزشگاه باقی می‌ماندند، یک عده معترض می‌شدند که این چه وضعی است و چرا مشکل به این کوچکی حل نمی‌شود یا چرا زنان حداقل در مسابقات ملی نباید حامی تیم ملی کشورشان باشند، حالا هم که چند هزار نفر از آنها به داخل راه داده شده‌اند، سیل دیگری از غرولندها شروع شده است. فقط تیتروار بخوانید؛ چرا تعدادشان اینقدر کم بود؟ چرا دورشان فنس کشیدید؟ چرا روبروی جایگاه را به آنها ندادید؟ چرا تلویزیون تصویر بسته از آنها نشان نداد؟ چرا در بازی‌های لیگی نمی‌توانیم از این کارها بکنیم؟ چرا در شهرستان‌ها این امکان فراهم نیست؟ چرا این دستاورد را به نام خودتان می‌زنید، در حالی که صفر تا صدش با فشار فیفا انجام شد؟ یا اصلا چرا اینقدر در این مورد بزرگنمایی می‌کنید و آیا دغدغه اجتماعی اصلی کشور این است؟ خلاصه بازار غرغر همچنان داغ است؛ بدون اینکه بفهمیم این فقط یک گام اول بوده، با همه کم وکاستی‌هایی که شروع هر پروژه‌ای می‌تواند داشته باشد. از آن لذت ببرید، بی‌آنکه در موردش غلو کنید یا گند قصه را بالا بیاورید. این یک اتفاق خوب، با شعاع محدود و مشخص بود، همین. اینقدر به هر مناسبتی ناله نکنید رفقا!