افشا شده از حادثه دردناک مرگ کودکان در گرجستان؛ فقط برای 65 میلیون تومان ارز دولتی!

 قطعا با رسانه ای شدن مرگ دو کودک در رودخانه گرجستان حالا بهتر از این ماجرا و ابعاد تاریک آن مطلع هستید، چرا که با فشار رسانه ای و اقداماتی که از سوی مظنونین صورت گرفت، بیشترین تلاش ممکن برای جلوگیری از پخش این ماجرا انجام شد، اما زخم عمیقی که خانواده های داغدار در آن می سوختند باعث شد تا صدای مظلوم کودکانشان به گوش ملت ایران برسد.

دیگر کار از تاسف خوردن گذشته است و فقط باید حسرت خورد؛ حسرت دو کودکی که در رویای حضور در باشگاه های پرسپولیس و استقلال چمدان هایشان را بستند و دست آخر با کیت سفید کفن به خانه بازگشتند! این زهر کشنده  سود و منفعت طلبی در این فوتبال است که سالهاست بر قلبمان چون یک غده سرطانی ریشه دوانده هر ساله قربانیان خاص خود را می گیرد.

به طور خلاصه و کاملا موجه، این آکادمی گمنام یزدی، فقط برای دریافت ارز دولتی دست به برگزاری و برپایی اردو زده بود و نه هیچ چیز دیگر! آنها حتی به مدت 5 دقیقه هم برای کودکان عضو آکادمی خود جلسات تمرینی فوتبال را هم برگزار نکرده بودند، چرا که اصلا مربی در کار نبود! آنها فقط یک مترجم و دو زوج که به عنوان مدیران مدرسه فوتبال شناخته می شدند را با خود به همراه داشتند!

از خانواده های بازیکنان در ازای دریافت حداکثر 500 هزار تومان فقط برای دریافت پاسپورت و .. و با پیشنهادی ایده آل، والدین را مجاب به اجازه همراهی فرزندانشان در این اردو کردند تا سود حاصل شده برای دریافت ارز دولتی که به بهانه برپایی اردوی فوتبال توسط مدرسه فوتبال در گرجستان مطرح شده بود، فقط 65 میلیون تومان باشد!

دیگر نان را در خون زدن بدل به امری بدیهی برای افراد حاضر در فوتبال شده است، چه چیزی می تواند این خسارت بزرگ روحی را به خانواده های قربانیان جبران کند؟ چه چیزی می تواند حتی ذره ای صبر را به آنها اعطا کند؟ جان در برابر چه؟ ثروت؟ 65 میلیون تومان ثروت است؟ جان دو کودک که در آن سوی آب ها در عمق رودخانه ها حبس شد چه؟ فقط برای 65 میلیون تومان ارز دولتی؟