زاهد واقعی: درسی از یک درویش به پادشاه
مناظره ای آموزنده بین درویشی ساده و پادشاهی ثروتمند
![زاهد واقعی: درسی از یک درویش به پادشاه](https://cdn.fartaknews.com/thumbnail/E5VWGrw9SJI5/p_IUuvJQB-2mJilBKQWxvj1X0IDqLxtDyUgzRGJxjc1cGZ3vM-iFJE_oBnIHmGAlbIrI-F_GqBAJdFXUUYjjlsD0dLV3xuLqQHS3XWZxFj5ABC56oWB6IgwtFO5rBXxR/ezgif-3-0522ed84af.jpg)
درویشی به نزد پادشاهی رفت. پادشاه به او گفت که: ای زاهد! گفت: زاهد تویی! گفت: من چون زاهد باشم که همه دنیا از آن من است؟ گفت: نی، عکس می بینی دنیا و آخرت و ملکت همه از آن من است و عالم را من گرفته ام که هرجا خواهم بروم و هرجا که خواهم بنشینم؛ زاهد تویی که به لقمه ای و خرقه ای قانع شده ای!
برچسب ها:
حکایت