//
کدخبر: ۲۴۵۵۹ //
یادداشت مدیرعامل سابق سایپا برای ابراهیم صادقی

از سایپای مهدکودک تا سایپای پرستاره با وفاداری

خلیل سپهر سبحانی مدیرعامل سابق باشگاه سایپا در یادداشتی جالب درباره ابراهیم صادقی کاپیتان سایپا نوشته است.

 از سایپای مهدکودک تا سایپای پرستاره با وفاداری
به گزارش فرتاک نیوز،

صادقی دیروز از دنیای بازیگری فوتبال کنار کشید تا به عنوان یکی از تک باشگاهی های فوتبال ایران اسمش همیشه در ذهن ها باقی بماند . سبحانی در این یادداشت از نقش صادقی در یکی از دوران بحرانی باشگاه نوشته است.

این یادداشت جالب را بخوانید:  

راستش فوتبال بقدری به بیان سینماگران، از نمای نزدیک و کلوزآپ دیده می شود، که اغلب علاقمندان و همراهانش را، به نزدیک بینی شدید و بیگانگی از نگرش به نماهای دورتر عادات می دهد؛ بشکلی که فوتبالیستِ دور مانده از نمای اصلی، اغلب دیگر دیده نمی شود.

این حس وحشت از "فراموش شدن" نکته فراگیر و عامی نیست که ناظر بیرونی بتواند آن را براحتی بفهمد و درک کند... بنابراین اگر به عنوان یک مدیر ورزشی، بنا داشته باشید که این دست از آسیبها را به قوت تبدیل کنید، لازم است تدابیری بکار بگیرید که فوتبالیست را قانع کند، عملی "جاودان" و ماندگار و قیمتی خلق و آفرینش نماید...

یادش بخیر! زمانی که آرش کوشا مدیر عامل باشگاه سایپا شد، یکی از نخستین اقداماتش برگزاری مراسمی بی سابقه و باشکوه برای تجلیل از کاپیتان تیم فوتبال سایپا، ابراهیم صادقی بود.

آن ایام، 10 سال حضور مستمر صادقی در تیم سایپا، بهانه ای شده بود تا کوشا، مراسم "نارنجی وفادار" را در تیراژ استانی (البرز) و با انعکاسی ملی برگزار کند... خوب بخاطر دارم مراسم بقدری با فّر و شکوه برگزار شد، که برخی از مدیران گروه خودروسازی سایپا، با رشک و گلایه، تکرار این دست از مراسمات را برای خود، مطالبه می کردند!

آن زمان وقتی از کوشا پرسیدم که منظورت از این کارچیست؟ با جدیت خاص خودش، تاکید می کرد که باید فضیلتِ "وفاداری" در فوتبال را، به یک "برند" تبدیل کنیم... او می پنداشت که شرایط تربیتی و فرهنگی حاکم بر فوتبال ملی، مستعد ریزش ارزشها و افول چارچوبهای رفیع انسانی است و این دست اقدامات، تلاشی نمایشی است برای احیاء فضیلتهای رو به خاموش در ورزش.

او بعلاوه اصرار داشت که می بایست از همین فوتبال، " الگو" شناسایی و معرفی  کرد، تا راه جوانترها هموارگردد، که البته به زعم او این بنیه در ابراهیم صادقی وجود داشت!...

سالها بعد زمانی که من خود مدیریت باشگاه سایپا را بدست گرفتم، اتفاقا یکی از ارکان تحول تیمی و ارتقاء رنکینگ  چند پله ای تیم در دو دوره مستمر، همین وفاداری بود...

در آن زمان بخش بزرگی از مدیران گروه خودرو سازی سایپا به تداوم فعالیت باشگاه آن هم در شرایط زیاندهی ناشی از تحریم معترض بودند. بنابراین مناسب آن می دانستند که باشگاه را به فروش برسانند تا اینگونه به زعم خود بار هزینه ای گروه را کم کنند... نیتی که بدلیل مقاومت اهالی باشگاه و دوستداران ورزش و همچنین نگرانیهای ناشی از پیامدهای اجتماعی و رسانه ای آن عملا محقق نشد.

یاد دارم خصوصی تر برخی مدیران توصیه می کردند برای ادامه فعالیت، امتیاز تیم فوتبال در لیگ برتر را بفروشم و از محل فروش امتیاز، مجوز تیم لیگ یکی خریداری و تتمه را خرج اداره باشگاه کنم!...

آن روزها علیرغم افزایش هزینه های حرفه ای، از بودجه باشگاه بشدت کاسته شد و شرایط تازه ای را برای منِ مدیر، رقم زد.

و درست همان ایام بود که شاخصه هایی چون وفاداری ابراهیم صادقی، همچون ذخیره ای به کارمن آمد...

او نه تنها پذیرفت که علیرغم پیشنهادات مالی وسوسه کننده، دستمزد کمتری از باشگاه دریافت کند، بلکه دیگران را هم برای همراهی متقاعد کرد.

آن ایام بی اغراق، بخش بزرگی از هویتِ منسجم ، مبارزه جو و پرنشاط تیم سایپا، پژواکی از شخصیتِ خود ساخته ابراهیم صادقی بود.

تیمِ ابراهیم، برای من فرصتی ساخت تا روند حرکت تیمهای پایه را براساس آن، شکل و جهت دهم و دورنمای حرکتی، برای رده های نورسیده و در حال شکل گیری، ترسیم نمایم.

همین منطق سبب شد تا "قریب به نیمی از نفرات تیمهای پایه کشور" در آن سالها، نوعا از میان نونهالان و نوجوانان و جوانان نارنجی پوش باشند و شش ـ هفت نفر از بزرگان اشان هم در زمره ملی پوشان قرار گیرند...

در "سایپای مهد کودک"  ـ عنوانی که آن ایام به طعن از سوی رقبا به بخاطر حضور پرشمار بازیکنان کم سن و سال در این تیم به آن داده شد ـ ابراهیم نقش برادر بزرگی را داشت که بدون دیده شدن، انگیزه و انرژی و اعتماد را القاء می کرد.

بامزه آن که در زمانه ای که در کشاکش رقابت برای آسیایی شدن، برای اداره مالی باشگاه، راهی جز فروش ستارگان و بازیکنان کلیدی برایم باقی نمانده بود، پیش از همه این ابراهیم صادقی بود که دست به جیب شده بود تا با کمک به شماری از هم تیمی های آسیب پذیرتر خود، آنان  را از نگرانی اولیه مالی، به درآورد!...

با خود می اندیشم که آیا نفراتی که بعد از ابراهیم، بازوبند این اسطوره را به بازو می بندند، به اندازه او، دستگیری و کمک به اعتلاء جامعه ورزشی، اهتمام خواهند داشت! امید که این چنین باشد!

دکتر خلیل سپهر سبحانی

منبع: ورزش3
آیا این خبر مفید بود؟
کدخبر: ۲۴۵۵۹ //
ارسال نظر
 
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان
اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان