در سالهای اخیر تیمهایی در مقیاس پارس موفقیتهای مقطعی کسب کرده بودند که تبدیل به روند نشده بود و همین موضوع باعث شده تا به پارس هم به چشم یکی از همان تیمها نگریسته شود.
اما پارس جنوبی برخلاف تیمی مثل برق شیراز در لیگ هشتم، باشگاهی با سر و شکل تقریبا حرفهای است. جیب آنها به مخازن نفت و گاز پارس در جنوب کشور وصل است و به همین دلیل مدیران آن با فکر آزاد دغدغه ای برای تامین منابع مالی و دستمزدهای بازیکنان خود ندارند. یک استادیوم پر هم در هر بازی خانگی همچون یار دوازدهم برای آنها عمل میکند تا پارس تقریبا از نظر پشتیبانی و امکانات لجستیکی کمبودی نداشته باشد.
در بعد فنی اما پارسجنوبی را میتوان یکی از تاکتیکیترین تیمهای لیگ برتر دانست. تیمی که با سر و شکل و نظم مشخصی بازی میکند و برای بازیهای داخل و خارج از خانه و بسته به قدرت رقیبانش، دو پلن و طرح تاکتیکی دارد. آنها قادرند با استفاده از بازیکنان سرعتی خود در کنارهها ضدحملات سرعتی و ویرانگری تدارک ببینند که در دو بازی مقابل استقلال و ذوبآهن این موضوع نمود زیادی داشت. ضمن اینکه در فاز دفاعی نیز نظم تاکتیکی این تیم کاملا به چشم آمده و مشخص است تارتار در زمینه گرفتن فضاها، پرسینگ و پوشش دادن فضاهای پشت سر هر بازیکن اقدامات موثری انجام داده است. بازیکنان این تیم نیز علیرغم اینکه نامهای آشنایی نیستند اما کماشتباه ظاهر شدهاند و هم در بین مدافعان و هم در بین مهاجمان این تیم میتوان چهرههایی که لایق دیده شدن از سوی سرمربی تیم ملی هستند را یافت. پورامینی در پست هافبک دفاعی بازیکن بسیار تاثیرگذاری است و دشتی، صالحی و سینگ در فاز هجومی بسیار درخشان ظاهر شدهاند.
نکته مهم دیگر در مورد پارسیها آمادگی بدنی فوقالعاده بازیکنان این تیم است. در زمینه پرسینگ پارسیها به نظر بهترین تیم فعلی در لیگ برتر هستند. آنها در بازیهایی که مهمان هستند به خوبی حریف صاحب توپ خود را با دو بازیکن پرس کرده و اجازه بازیسازی را به آنها نمیدهند.
بهتر است بپذیریم که در لیگ هفدهم که استقلال، سپاهان و ذوبآهنش هنوز چهره مدعی به خود نگرفتهاند، پارسجنوبی یکی از مدعیان قهرمانی است. تارتار باید برای در کورس نگه داشتن تیمش بر روی ذهنیت بازیکنان تیمش کار کند؛ اینکه به کم راضی نشوند و امکان قهرمان شدن را دارند.