شکاری: مدیران پرسپولیس به شک افتاده بودند/ تراکتور را با قلبم انتخاب کرده ام

در بحبوحه خبرهای نقل و انتقالاتی فوتبال ایران، دیروز تراکتور یکی از خرید های مهم این فصل را به نام خود ثبت کرد؛ بازیکنی که مذاکرات مختلفی با پرسپولیس انجام داده بود و در چند قدمی سرخ های پایتخت به نظر می رسید، در انتقالی ویژه با قرمزپوشان تبریزی به توافق رسید و فصل آینده پیراهن تراکتور را به تن خواهد کرد.

رضا شکاری، ستاره جوان فوتبال ایران و ملی پوش امید که دو سال در لیگ روسیه فوتبال بازی کرد، برای ورق زدن برگی جدید از زندگی فوتبالی خود تصمیم گرفته باز هم به ایران بیاید و مقدمات آینده ای درخشان تر را فراهم کند.

این پدیده 21ساله و بازیکن فصل قبل تیم روبین کازان، با حضور در استودیوی آنتن گفت و گویی اختصاصی انجام داد که مشروح آن را می خوانید:

از ابتدای فوتبالت بگو و اینکه رضا شکاری چطور مشهور و لژیونر شد؟

من در نونهالان شاهین بازی می کردم. از آنجا به تیم نوجوانان مقاومت تهران رفتم و سپس به تیم ملی دعوت شدم. مربی تیم ملی آقای مصطفی قنبرپور بود که یک انسان با شخصیت و با ابهت بود و خیلی او را دوست دارم. در تیم ملی نوجوانان درخشیدم و تا حدودی اسمم شنیده شد. در رده جوانان هم برای مقاومت بازی کردم و پس از نمایش خوبی که در تیم ملی داشتم، باشگاه ذوب آهن برای جذب من درخواست داد. سال 94 بود و آن زمان مربی آقای گل محمدی بود که مرا انتخاب کرد. باشگاه ذوب آهن از همه نظر یکی از بهترین باشگاه های ایران است. من یک سال و نیم در این تیم حضور داشتم. به خاطر عملکرد خوب در جام جهانی، باشگاه روستوف به دنبال من آمد و خیلی دوست داشت با من قرارداد امضا کند.

از جام جهانی و درخششی که داشتی تعریف کن

گروه ما خیلی در جام جهانی سخت بود و کسی تصور نمی کرد نتایج خوبی بگیریم اما خیلی خوب کار کردیم. در بازی آخر مقابل پرتغال کمی بدشانس بودیم. سطح مسابقات خیلی بالا بود و الان همان بازیکن ها در تیم های ملی بزرگسال کشورهای خود مشغول بازی هستند. در آن مسابقات، من 3 گل زدم و یک پاس گل دادم و خیلی خاطره خوبی برایم به جا ماند. ما دیدار اول مقابل کاستاریکا را بردیم و از بازی مقابل زامبیا بیشتر از پرتغال می ترسیدیم. با اینکه خیلی خوب کار را شروع کردیم و 2 گل زدیم، ولی بازی را در نهایت باختیم. مربی ما آقای پیروانی بود که فوق العاده با شخصیت و با علم بود. خیلی برای من زحمت کشید و من همه جا گفته ام که مدیون او و آقای قنبرپور هستم. همه بازیکنان این تیم الان در تیم های لیگ برتری بازی می کنند و کسی نبود که بگوییم فوتبالش نابود شده است.

چه شد که به روستوف و روبین کازان رسیدی؟

قبل از جام جهانی با باشگاه روستوف صحبت هایم را انجام داده بودم و زمانی که در همین جام جهانی خوب کار کردم، آنها خیلی بیشتر به جذب من علاقه مند شدند. وقتی به روستوف رفتم، بازی ها هنوز شروع نشده بود و به همین دلیل من فقط 2 ماه با این تیم تمرین کردم تا اینکه آقای قربان بردیف از روستوف به روبین کازان رفت و مرا هم با خود برد. اینگونه به روبین رسیدم و حدود 2 سال هم آنجا بازی کردم.

چرا امسال در اروپا نماندی؟

خیلی دوست داشتم در اروپا بازی کنم. نیم فصل به روبین کازان اعلام کردم که می خواهم جدا شوم چون بازی نمی کردم. اما اصلا فکرش را نمی کردم که به ایران بیایم. وقتی برای تعطیلات به ایران آمدم و باشگاه پرسپولیس اعلام کرد که مرا می خواهد، تا حدودی برنامه ام عوض شد. چند پیشنهاد داخلی و خارجی داشتم. از خارجی ها هم می توانم بگویم که تیم هایی از قطر و یونان و بوندس لیگای 2 جزئی از آنها بودند. اما دوست نداشتم به عنوان یک بازیکن ذخیره به تیم اروپایی بعدی ام بروم برای همین به ایران برگشتم. اینطور برای من از نظر ترنسفر مارکت هم بهتر است.

حالا برسیم به بحث پرماجرای پرسپولیس...

من دو هفته به باشگاه پرسپولیس رفتم. 2 جلسه با این باشگاه گذاشتیم. بنا به دلایلی که نمی خواهم باز کنم، حرف هایی زده شد که مدیران پرسپولیس به شک افتادند. اصلا نیازی نبود این را مطرح کنند چون همه چیز به وضوح دیده می شد. از طرفی بلاتکلیفی برای یک بازیکن حرفه ای اصلا چیز خوبی نیست. من یک ماه تعطیلات بودم و بیشتر از این نمی توانستم بیرون بمانم. اردوی تیم ملی هم بود و باید بدنم را آماده می کردم اما باز هم نتوانستم این کار را بکنم. برای همین تصمیم گرفتم به تیم شهرم بروم؛ جایی که مردمش را می شناسم و می دانم که چقدر خونگرم هستند. من آنجا زندگی کرده ام. قبلا هم در مصاحبه های من می توانید ببینید که گفته بودم اگر روزی به ایران برگردم، دوست دارم اولین تیمی که به آن می روم، تراکتور باشد.

تو این دو تیم سرخپوش پرطرفدار را دوست داری. اگر دیگر تیم های مطرح مثل استقلال و... به تو پیشنهاد بدهند چه پاسخی می دهی؟

قبل از اینکه پرسپولیس با من وارد مذاکره شود، از استقلال پیشنهاد داشتم. استقلال مبلغ خیلی خوبی به من پیشنهاد داد اما با این حال واقعا نمی توانستم به آنجا بروم. بحث تراکتور جدا است و الان که به این تیم رفته ام، با قلبم انتخاب کرده ام چون تیم شهرم است به آن علاقه دارم.

مسیر آینده تو از تراکتور به بعد چگونه خواهد بود؟

مهندس زنوزی فوق العاده انسان خوبی است. ما در کازان بارها یکدیگر را دیده ایم. وقتی صحبت از پیشنهاد تراکتور شد، من قبول کردم و گفتم که می آیم. حتی آقای زنوزی پیشنهاد ترنسفر شدن را به من داد. گفت می دانم که تو پیشرفت می کنی و می توانی دوباره به اروپا بروی. من ایشان را واقعا دوست دارم و همیشه سر حرف هایش بوده است. خیلی دوست دارم از تیمی مثل تراکتور که چنین اسم بزرگی دارد، لژیونر شوم و به اروپا برسم. و می خواهم دفعه بعدی که لژیونر می شوم، بحث روستوف و کازان پیش نیاید و به عنوان یک بازیکن فیکس به اروپا بروم. تمام تلاشم را می کنم و امیدوارم با یک قهرمانی فصل را همراه تراکتور به پایان برسانم. خودتان در چند سال اخیر دیده اید که تراکتور واقعا پتانسیل قهرمانی را به خاطر طرفدارهای خونگرمی که دارد و هم به خاطر کادر فوتبالی این تیم.

جدا از صحبت های قبلی، مذاکره اخیر تو با تراکتور چگونه بود؟

پیشنهاد تراکتور برای من نیامده بود. پرسپولیس با حرف هایی که از طرف مسئولان ذوب آهن مطرح شد، یک مقدار به عقب رفت. واقعا این اتفاق افتاد. آقای زنوزی در این زمان به من گفت: « من پشتت هستم پسرم.» من هم به ایشان گفتم با کمال میل می آیم ولی بدانید که هیچ مشکلی ندارم. نمی دانم چرا این اتفاقات افتاد. همه چیز در قرارداد من مشخص است. اجازه پخش آن را ندارم اما اگر لازم بشود و اجازه داشته باشم، این کار را می کنم که همه ببینند مشکلی در قرارداد من نبوده است. آقای زنوزی از من سوال کرد، اما در نهایت با کمال میل و با قدرت آمد و با من قرارداد بست.

برسیم به بحث هشدارهای آقای آذری درباره خطر محرومیت تو و تیم بعدی ات... ذوب آهن چه ادعایی درباره قرارداد تو دارد؟

همه جا گفته ام، اینجا هم می گویم که وقتی در ذوب آهن بودم، آقای آذری همه جوره برای من پدری کرد. برای من خانه رهن کرد که پدر و مادرم هم بیایند. 17 ساله بودم و برایم این کار را کرد. اما زمانی که روستوف پیشنهاد داد، من طبق بندی در قراردادم، می توانستم 100 هزار دلار بدهم و رضایتنامه بگیرم. به باشگاه ذوب آهن گفتیم این پول حاضر است و من می خواهم رضایت را بگیرم. در آن زمان 100 هزار دلار می شد 300 میلیون تومان، ولی باشگاه ذوب آهن از من درخواست 2 میلیارد تومان کرد. من گفتم حالا که شما غیر منطقی صحبت می کنید، از راه قانونی وارد می شوم. آنها هم گفتند این کار را بکن. وقتی به روستوف رفتم، آقای اذری با لحن بدی مصاحبه کرد که رضا را به ذوب آهن بر می گردانم و سر جایش می نشانم! اما چنین اتفاقی نیفتاد و بعد از آن، ایشان مدام تکرار کرد که من به دنبال 100 هزار دلار باشگاه ذوب آهن هستم. من به باشگاه پرسپولیس هم گفته بودم که مشکلی در قراردادم وجود ندارد.

وقتی از روستوف به روبین کازان رفتی چنین مشکلی برایت ایجاد نشد؟

روستوف و روبین کازان باشگاه های کوچکی نیستند. هر دوی آنها برای پرونده من5 وکیل به کار گرفتند و آن را بررسی کردند. چون اگر مشکلی پیش می آمد، این باشگاه ها از نقل و انتقالات محروم می شدند. اما پرونده را مرور کردند و دیدند هیچ مشکلی وجود ندارد و به همین دلیل با من قرارداد بستند.

در آن زمان باشگاه ذوب آهن آیا به روبین کازان هم هشدار می داد؟ یا فقط امسال این کار را کردند؟

نه، چنین کاری نکردند چون برایشان مهم نبود. آقای آذری ممکن است دلسوزانه این حرف را به پرسپولیسی ها زده باشد و حق هم دارد. اما واقعا وقتش نبود. من یک بازیکن جوان و ایرانی هستم. از خودتان هستم. وقتش نبود که سنگ اندازی شود.

پست بازی تو بالاخره مهاجم است یا هافبک؟

من برای روبین کازان به عنوان آچار فرانسه در همه جای خط حمله بازی کردم. اما بیشتر پشت سر سردار آزمون بازی می کردم. جای اصلی بازی من هم همین است. در تیم ملی هم پشت مهاجم بودم.

الگوی فوتبالی ات کیست؟

رونالدینهو. در فوتبال ایران هم هیچ بازیکنی را در سطح علی کریمی ندیده ام. از بازی فرهاد مجیدی هم خوشم می آمد البته سبک های این دو نفر متفاوت است. فکر نمی کنم کسی به سطح علی کریمی برسد. امیدوارم که برسم اما خب...

رویای تو در اروپا چیست؟

دوست دارم به عنوان یک ایرانی، پرچم ایران را بالا ببرم. مثل سردار آزمون که خودم شاهد درخشش او بودم. همینطور دوست دارم در لیگ قهرمانان بازی کنم. مثل سون، ستاره کره ای تاتنهام. می دانم که پتانسیل این کار را دارم.

کرانچار در بازی های اخیر تیم امید به تو زیاد بازی نداد. دلیل این چه بود؟

آقای کرانچار فوق العاده آدم منطقی ای است و حق داشت به من بازی ندهد چون در اردوهای قبل نبودم. اما رفته رفته با عملکردم توانستم نظر او را جلب کنم.

تیم امید در مسابقات تایلند موفق می شود؟

با آمدن فرهاد مجیدی دلگرم شدم و به آینده این تیم خیلی امیدوارم. ما به سختی از دور قبلی صعود کردیم ولی امیدوار هستیم که موفق شویم.

قطعا تیم ملی بزرگسالان هم جزو اهداف تو هست...

تمام تلاشم را برای تراکتور انجام می دهم و امیدوارم که این تیم چه با من و چه بدون من، قهرمان شود چون قهرمانی شهر من، همیشه برایم خوشآیند است. امیدوارم به تیم ملی هم دعوت شوم.

به نظر می رسد اگر در تراکتور مهاجم نوک باشی، امید آقای گلی هستی.

من اتفاقا هر وقت پشت مهاجم بازی می کنم، بیشتر گل می زنم.

پس رقابت جذابی با مسعود شجاعی و اشکان دژاگه خواهی داشت

من در سطح این عزیزان نیستم و واقعا برایم افتخاری است بازی کردن کنار این دو نفر و همچنین احسان حاج صفی.

حرف پایانی...

از مهندس زنوزی و مهندس صادقیان تشکر می کنم. قول می دهم برای تراکتور با تمام وجودم بازی کنم