و به نقل از قانون «دو باشگاه در لیگ برتر نمیتواند تحت مالکیت یک نفر باشد در نتیجه باید مالک یکی از این دو باشگاه تغییر کند تا از نظر قانونی مشکلی پیش نیاید». این بخشی از مصاحبه ای است که سعید فتاحی، رییس کمیته مسابقات لیگ برتر یک روز پس از واگذاری باشگاه تراکتورسازی به محمدرضا زنوزی انجام داد. او در آن گفت و گو تاکید کرد که زنوزی حق ندارد همزمان مالک تراکتورسازی و گسترش فولاد (ماشین سازی) باشد زیرا این اتفاق باعث به وجود آمدن شائبه هایی خواهد شد. علاوه بر آن، براساس قوانین فیفا هیچ فردی حق مالکیت بر دو تیم در یک سطح از مسابقات را ندارد و همین موضوع می تواند منجر به سقوط یا اجبار برای واگذاری یکی از تیم های تبریزی شود. اتفاقی که در نیم فصل نخست رقابتهای لیگ برتر رخ نداد و فدراسیون فوتبال به دلیل آنچه تامین هزینههای تیم ملی از سوی مالک تراکتورسازی و ماشین سازی عنوان شده، در این باره سکوت کرد. از سوی دیگر زنوزی و اطرافیان او اعتقاد دارند وزارت ورزش مالک همزمان دو باشگاه لیگ برتری است و اگر قرار بر اجرای قانون باشد، باید شامل همه افراد شود. او در این باره گفته است: « از تیمهای حال حاضر لیگ ما تنها دو تیم هستند که خصوصی اداره میشوند و بقیه دولتی هستند. هرکدام در مورد ما ادعایی دارند اما خودشان را اصلاح کنند بعد در مورد این مساله صحبت کنند. من اگر خودم در یک موضوعی ایراد داشته باشم نمیتوانم راجع به همان موضوع از شما ایراد بگیرم. مگر میشود ایراد خودشان را اصلاح نکنند و بعد از ما ایراد بگیرند». ماجرا ساده است، زنوزی اعتقاد دارد رطب خورده نباید منع رطب کند اما در این میان تکلیف قانون چه می شود؟ ماجرا وقتی پیچیده تر می شود که بدانیم علاوه بر وزارت ورزش و جوانان که همزمان مالکیت دو باشگاه استقلال و پرسپولیس را بر عهده دارد، وزارت صنعت، معدن و تجارت با مالکیت بر 10 باشگاه لیگ برتری (پدیده، سپاهان، ذوب آهن، پارس جنوبی جم، صنعت نفت آبادان، نفت مسجد سلیمان، استقلال خوزستان، پیکان، سایپا و فولاد خوزستان) در این زمینه رکورددار محسوب می شود. در واقع اگر اجرای قانون مدنظر باشد تمام تیم های لیگ برتری جز سپیدرود و نساجی باید مالکیت خود را تغییر دهند و همین موضوع باعث شده فدراسیون فوتبال در این زمینه سکوت کند.
از سبز به سرخ
شال محمدرضا زنوزی در هر هفته که مسابقه ای پخش زنده می شود تغییر رنگ پیدا می کند. او یک هفته با شال سبز بازی بازیکنان ماشینسازی را تماشا می کند و در هفته دیگر با شال قرمز به تماشای بازی تراکتورسازی می نشیند. پدرخوانده فوتبال تبریز این روزها حسابی معروف شده و علاقه ای برای تن دادن به قانون ندارد. برخی از کارشناسان البته مقایسه مالکیت بر این دو باشگاه را با استقلال و پرسپولیس اشتباه می دانند. آن ها اعتقاد دارند در تهران این دو باشگاه سایه یکدیگر را با تیر میزنند و حتی اگر مالک مشترک آنها تصمیم به زد و بند یا کارهایی از این دست داشته باشد، ستیز تاریخی سرخابیها از نظر عرفی احتمال تبانی یا تساهل آنها با هم را کاهش میدهد. ما در این سالها مدیرانی داشتهایم که مثلا با وجود داشتن مسئولیت در پرسپولیس، به استقلال نیز کمک مالی کردهاند. این اما شامل هوادار یا بازیکنان دو تیم نمیشود. شرایط و جایگاه اجتماعی این دو باشگاه طوری است که سخت میشود آنها را در هیچ حالتی به کنار آمدن با یکدیگر ترغیب کرد اما وقتی در بسیاری از مسابقات ماشینسازی، هواداران تراکتور به استادیوم میروند و این تیم را تشویق میکنند، آشکار است که همان روح عرفی رقابت هم بین این دو تیم وجود ندارد و این مساله کار را سختتر میکند. در واقع فوتبال ایران دو تیم دارد که یک صاحب دارند، بودجهشان از یک محل تامین میشود، به یکدیگر بازیکن قرض میدهند و هوادارانشان نیز نسبت به تیم دیگر بیعلاقه نیستند. اتفاقی که درباره سایر تیم ها رخ نمی دهد. قانون اما به صراحت در این باره صحبت و اعلام کرده هیچ دو تیمی در هیچ شرایطی اجازه ندارند یک مالک داشته باشند. سوی دیگر ماجرا البته مربوط به تیم هایی میشود که دو مالک دارند. اتفاقی که در سال های گذشته برای نساجی رخ داد و در سال جاری نیز سپیدرود را درگیر کرد. البته آن اتفاقات از نظر حقوقی قابل پیگیری است اما اینکه به واسطه یک بی قانونی، بی قانونی دیگری را تحمل کنیم جای سوال دارد. طبق قوانین فدراسیون فوتبال و قوانین حرفهای سازی AFC یک فرد یا مجموعه نمیتواند در یک رده رقابتی فوتبال یک کشور به طور مستقیم یا غیر مستقیم مالک دو باشگاه بوده یا منابع مالی آنها را تامین کرده یا به هر دلیلی روی تصمیمات دو باشگاه تاثیرگذار باشد. مثلا یک فرد یا مجموعه میتواند مالکیت دو باشگاه را بهطور مستقیم یا غیر مستقیم در لیگبرتر و لیگ یک داشته باشد اما همزمان در یک رده یعنی دو تیم در لیگبرتر یا دو تیم همزمان در لیگ یک این امکان وجود نداشته و تخلف قانونی محسوب میشود. حتی اگر آن فرد یا مجموعه روی کاغذ هیچگونه سمت و تاثیری روی یکی از دو باشگاه نداشته باشد اما اگر بعدا با اسناد و مدارک ثابت شود که بهطور مستقیم یا غیر مستقیم منابع مالی آن باشگاه را تامین میکرده است ضمن برخورد سخت قانونی با این تخلف جلوی فعالیت آن باشگاه هم گرفته میشود. بر همین اساس سندسازی هم فایدهای نداشته و مسئولان مربوطه باید فکری برای مالکیت باشگاه گسترش فولاد بکنند وگرنه جلوی فعالیت آن در لیگبرتر گرفته میشود.
اقدام موثر وزارت
وزارت ورزش و جوانان این روزها بحث واگذاری سرخابی ها را به بخش خصوصی کلید زده است. پروژه ای که اگر به سرانجام برسد سرنوشت سایر تیم ها نیز باید مشخص شود. در واقع وزارت ورزش با این اقدام، زمینه برخورد قانونی با افرادی مثل زنوزی را فراهم خواهد کرد. در این میان وزارت صمت نیز باید تلاش کند باشگاه های زیرمجموعه اش را به مرور به بخش خصوصی واگذار کند تا فوتبال ایران در فضایی قانونی به حیات خود ادامه دهد. اتفاقی که به نظر رویایی می رسد اما فراهم کردن شرایط آن نیازمند مدیریتی درست و حساب شده است.