//
کدخبر: ۱۶۲۵۰ //
گزارش نوروزی

نوروز۹۶ در سینماها دقیقاً چه‌خبر است؟/ یک «نیم روز» به یاد ماندنی

در میانه تعطیلات و جایی بین سفرها و عیددیدنی‌ها و عیدی‌گرفتن‌ها، حتماً فرصت‌هایی برای رفتن به سینما پیدا می‌شود. برای این فرصت‌ها برنامه‌ریزی کرده‌اید؟

نوروز۹۶ در سینماها دقیقاً چه‌خبر است؟/ یک «نیم روز» به یاد ماندنی
به گزارش فرتاک نیوز،

محمدصالح سلطانی؛ جنس «دیدنی»های  نوروز 96، جور است. سینما ، گلچینی از خوب‌هایش را برای مخاطبین نوروزی آماده  کرده  تا سال نو را، به امید اکرانی موفق آغاز کند. در میانه تعطیلات و جایی بین سفرها و عیددیدنی‌ها و عیدی‌گرفتن‌ها، حتماً فرصت‌هایی برای رفتن به سینما پیدا می‌شود. برای این فرصت‌ها برنامه‌ریزی کرده‌اید؟

هنوز مزه اکران کم‌نظیر نوروزی سال گذشته، زیر زبان سینمادارها و تهیه‌کننده‌ها شیرین است. اکرانی رویایی با سه فیلم بالای 10 میلیارد و یک دوجین رکورد که پس از مدت‌ها خاطره صف‌های شلوغ پشت سینماها را زنده کرد. ترکیب بسیار خوب اکران نوروزی 95، که شامل دو فیلم طنز، یک فیلم اجتماعی و یک فیلم سیاسی قدرتمند می‌شد، بی‌تردید از مهم‌ترین عوامل موفقیت اکران نوروزی سال گذشته بود. این ترکیب محتوایی ، با کمی اغماض، در چینش اکران نوروزی امسال هم رعایت شده و تنوع فیلم‌های روی پرده، هرکسی را برای تجربه یک دورهمی سینمایی در ایام نوروز وسوسه می‌کند.

ماجرای نیمروز | تازه‌ترین فیلم محمدحسین مهدویان، چیزهای زیادی به سینمای ایران اضافه کرده. نوع روایت و شیوه خاص قصه‌گویی کارگردان جوان در این اثر، ممتاز و متمایز است. ترکیب بدیعی که او از مستند و فیلم داستانی ساخته، لحنی جذاب دارد. لحنی که به قواره‌ی فیلم می‌آید و عمیقاً آن را باورپذیر کرده.

ماجرای نیمروز، بهترین فیلم از نگاه داوران، مسئولین و تماشاگران جشنواره فیلم فجر 35 بود که در صدر فهرست اکران نوروزی 96 قرار گرفت. فیلمی متفاوت، خوش‌ساخت و البته پرمحتوا که با فرم متفاوت و بدیعش، راوی روزهای داغ سال 60 و نبردهای خانه به خانه با نیروهای گروهک منافقین است. بازی‌های درخشان در کنار فیلمنامه منسجم و صحنه‌پردازی بی‌نظیر، همه‌چیز را برای موفقیت این فیلم در گیشه آماده کرده. تردید نکنید. ماجرای نیمروز، اولین و بهترین گزینه ممکن برای یک سینماگردی لذت‌بخش در ایام نوروز است. یک تجربه بصری ناب،  و یک ماجراجویی شجاعانه در وقایع پرشتاب  سال 60 پیش روی شماست.

 

 

خوب،بد،جلف |  تداوم تجربه موفق «پژمان» این بار در قاب سینما. یک فیلم عمیقاً سرگرم‌کننده و البته عمیقاً سطحی که در ساخت لحظاتی مفرح برای مخاطبینش موفق است. این فیلم، که از 27 بهمن‌ماه اکران شد و به‌نوعی پیش‌قراول اکران نوروز 96 بود،شرح ماجرای نقش‌آفرینی پژمان جمشیدی و سام درخشانی در یک فیلم پلیسی به کارگردانی مانی حقیقی است. شوخی‌های فیلم با اهالی سینما و نیروی انتظامی، متعدد و غلیظ است. عمده خنده‌های مخاطبین هم بابت تکه‌پرانی‌های پژمان و سام به اهالی سینما و یا ارجاعات متعدد به شخصیت‌های دنیای بیرون است. خلاصه‌اش اینکه «خوب،بد،جلف» جهان ندارد و  برگ برنده‌هایش شدیداً تاریخ مصرف‌دار و غیرمانا هستند. اولین اثر پیمان قاسم‌خانی در مقام کارگردان، نکته قابل کشف خاصی  ندارد و  همه چیزش در یک بستر ِ شبه‌فانتزی و سرخوش جلو می‌رود. بی آن‌که مساله‌ای داشته باشد و حرف تازه‌ای بزند. با این همه اما، در رسیدن به هدف خود، یعنی خنداندن مخاطبش، پیروز است.

سه‌بیگانه | فیلمی که هیچ امتیاز خاص  و المان ممتازی ندارد اما حواشی پیرامونش، می‌توانند آن را از اثری نازل و معمولی به فیلمی پر فروش تبدیل کنند. مهاجرت عجیب کارگردان سه‌بیگانه به ترکیه و پیوستنش به شبکه GEM فیلم را برای مدتی در بلاتکلیفی گذاشت . نتیجه کشمکش‌ها بر سر اکران یا عدم اکران سه‌بیگانه، در نهایت به اکران ِ فیلم بدون استفاده از نام کارگردان منجر شد تا سه‌بیگانه نخستین فیلمی باشد که بدون اشاره به نام کارگردانش در سینماها اکران می‌شود!  در خلاصه داستان فیلم آمده:«داستان سه مامور خارجی است که برای انجام عملیاتی با یک نقشه دقیق و از پیش تعیین شده وارد ایران می‌شوند اما از لحظه ورود با موقعیت‌های ویژه‌ای روبرو می‌شوند که برنامه‌های‌شان را به هم می‌ریزد....» حضور بازیگرانی چون حمید لولایی، محمدرضا شریفی‌نیا و امین حیایی هم به خوبی گویای فضای فیلم هست.

 

حضور سه فیلم با پی‌رنگ‌ طنز در اکران نوروزی، شانس سه‌بیگانه را برای تبدیل شدن به پرفروش ترین فیلم نوروزی بسیار کم کرده اما حواشی پیش آمده در کنار برخی متلک‌های سیاسی، ممکن است این فیلم را به پدیده اکران 96 تبدیل کند. بعید نیست تجربه فروش رویایی «من سالوادور نیستم» این بار برای این سه بیگانه محقق شود. هر فیلمی که وارد اکران نوروزی شود، دست خالی آن را ترک نمی‌کند. حتی اگر کارگردانش، به دست خودش از چرخه سینمای ایران حذف شده باشد!

یک روز بخصوص |   همکاری مشترک زوج  منوچهر محمدی- همایون اسعدیان در مقام تهیه‌کننده و کارگردان ، پس از دو تجربه موفق «طلا و مس» و «بوسیدن روی ماه» متوقف شد و اسعدیان تهیه‌کنندگی آخرین فیلم خود را شخصاً به‌عهده گرفت. فیلمی که نام  داستان‌نویس مشهوری چون مجید قیصری را به‌عنوان نویسنده در فهرست عوامل  خود دارد اما در جشنواره فجر 35 چندان مورد توجه قرار نگرفت و نامش در میان انبوه آثار معمولی جشنواره گم شد.  یک روز بخصوص، روایت‌گر یک داستان شریف با مضامین انسانی است  که به اهدای عضو ختم می‌شود. آن‌طور که از نطرات کسانی که فیلم را دیده‌اند بر می‌آید، فضای سنگینی دارد اما ناامیدکننده نیست و کنایه‌های جالب‌توجهی به مشکلات نظام سلامت کشور زده. باید دید آقای وزیر بهداشت، عوامل این فیلم را هم یی‌شعور می‌خواند یا نه!

آباجان |  «تقدیم به آباجان و همکلاسی هایم در زمستان 65».  این، خلاصه فیلم است. اثری که بیش از هرچیز شبیه یک دل نوشته، و یا یک جوشش احساسات شخصی به نظر می‌آید. تازه‌ترین فیلم هاتف علیمردانی، چیزی بیشتر از اینها نیست. حکایت زندگی یک خانواده گسسته در سالهای دهه شصت است ، با حضور مادری چشم انتظار، دامادی متظاهر و نوه‌هایی جسور. بازی معتمد آریا قابل قبول است اما درخشان نیست. شبنم مقدمی باز هم تبحرش در ارائه نقش های فرعی را به نمایش گذاشته و سعید آقاخانی، مثل یکی دوسال اخیرش خوب است. فیلمنامه اما ملات داستانی ِ چندانی ندارد. کارگردان هم این را خوب فهمیده ، پس گزافه گویی نمی کند و فیلمش را در 75 دقیقه به سرانجام می رساند.فیلمی که بیش از هرچیز، یک اثر شخصی است و حضورش در میان آثار ِ پرسروصدای اکران نوروزی، کمی عجیب به‌نظر می‌رسد. شاید از همین حالا بشود لقب شکست‌خورده اکران عید را به آباجان داد. البته که این شکست، از پیروزی بسیاری از فیلم‌ها در سایر فصول سال، بهتر است.

 

 

گشت2| فیلمساز، مساله دارد. این نکته، از همان سکانس پیش از تیتراژ آغازین فیلم قابل دریافت است. اما این مساله، که در اثر اخیر هم مانند آثار متاخر سعید سهیلی تقابل فقر و غناست،  در حد چند خرده-روایت باقی می‌ماند و در کنار هم «کل»ی برای گشت 2 ساخته نمی‌شود. مدام از این قصه به آن قصه و دست آخر، جمع بندی فیلم با یکی از همین خرده قصه ها.  گشت2 آن‌قدر شلخته و بی‌ضابطه ساخته شده که حتی در ایجاد تاثیر برای مخاطب در حین تماشا هم ناموفق است. شوخی‌های کم‌جان با رمالی و فالگیری، در کنار داستان مضحک سه دختری که  دانشجوی  موسیقی  هستند و  یکی از آن‌ها  در فیلم دختر شهید معرفی می‌شود، آش ِ فیلم را بیش از حد شور کرده و همه‌چیزش را در وضعیتی بی‌مزه و خالی از معنا قرار داده.

 

گشت 2 شدیداً و عمیقاً وامدار نسخه اولش است. گاهی از سکانس های خوب ِ نسخه اول، عیناً استفاده می‌کند .استفاده افراطی از  برخی تکه‌کلام ها و عبارات، اثربخشی و جذابیت آنها را کم کرده و برخی از آن‌ها را بدل به یک اعصاب‌خوردی برای مخاطب می‌کند. گذشته از همه اینها اما کنایه سنگین گشت 2 به آقازاده‌ی محکوم و محبوس ِ این روزها، تقریباً تنها جذابیتش است. جذابیتی که میان این همه نقطه ضعف و سردرگمی، گم است. اگر تمام پنج فیلم بالا را دیدید و به همه فامیل  سرزدید  و همه کارهای ممکن در ایام نوروز را کردید و واقعاً کار دیگری برای انجام دادن نداشتید، به دیدن گشت2 در سالن سینما فکر کنید.

 

منبع: خبرگزاری دانشجو
آیا این خبر مفید بود؟
کدخبر: ۱۶۲۵۰ //
ارسال نظر
 
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان
اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان