کدام استان بیشترین دختران مجرد را دارد؟/ چرا دختران این استان ازدواج نمیکنند؟
تعداد دختران مجرد در ایران به بیش از ۱۵ میلیون نفر رسیده است، که بخش عمدهای از آن را زنان تحصیلکرده و مستقل تشکیل میدهند.

سقفهای کوچک زیر بام کلانشهر، ساده و نُقلی چیدمان شدهاند؛ عاری از هر وسیله تجملی و زرق و برق خانههای دیگر شهر. این سقفهای کوچک نه بوی خورشتهای جاافتاده میدهند، نه جای مهمانیهای فامیلیاند. آنچه در این خانهها موج میزند، سکوت است و تنهایی. تنهایی که گاه آگاهانه انتخاب شده؛ برای استقلال، خودسازی و تجربه زندگی فردی. اما در دل همین انتخاب، گاهی سایهای از سنگینی و انزوا هم هست. این خانهها تصویر کوچک و فشردهای هستند از پدیدهای بزرگتر: گسترش تجرد در میان زنان جوان ایرانی، بهویژه در تهران.
آماری که حرف میزند؛ ۱۵ میلیون دختر مجرد
طبق گزارش مرکز آمار ایران ، از جمعیت حدود ۸۷ میلیونی کشور در سال ۱۴۰۳، ۴۳ میلیون نفر زن هستند و از این تعداد حدود ۲۱ میلیون نفر زیر ۳۵ سال دارند. از میان این جمعیت، ۱۵ میلیون نفر دختر محسوب میشوند؛ آماری که بخشی از آن به سنین زیر ۱۲ سال مربوط میشود (۷.۵ میلیون نفر)، بخشی نوجواناناند (۳.۵ میلیون نفر) و نزدیک به ۲.۴ میلیون نفر نیز در بازه سنی ۲۵ تا ۳۴ سال قرار دارند؛ سنی که انتظار میرود در آن، تصمیمگیری درباره ازدواج به اوج خود برسد.
در میان این جمعیت، آمار دانشجویان دختر چشمگیر است؛ حدود ۲.۲ میلیون نفر. از این تعداد، یکونیم میلیون نفر در مقطع کارشناسی، ۸۰۰ هزار نفر در کارشناسی ارشد و ۱۱۲ هزار نفر در مقطع دکتری تحصیل میکنند؛ زنانی که سهم عمدهای در تغییر چهره تحصیلکرده کشور دارند و حالا بسیاری از آنان در لیست مجردها باقی ماندهاند.
تهران؛ پیشتاز در تجرد
تهران بهعنوان پایتخت، حالا تصویر آشکارتری از این تغییرات اجتماعی را نشان میدهد. بر اساس آمارهای منتشرشده، تا سال ۲۰۲۳ میانگین سن ازدواج زنان تهرانی به ۲۸ سال رسیده و میانگین سن مردان نیز ۳۲ سال است. اما نکته قابل تأمل آنجاست که ۴۰ درصد زنان ۳۰ تا ۳۵ ساله تهرانی هنوز ازدواج نکردهاند؛ عددی که در سال ۱۳۸۰ تنها ۱۵ درصد بود. این یعنی رشد قابل توجه تجرد در مدت دو دهه.
در همین راستا، شهلا کاظمیپور، جمعیتشناس، اعلام کرده که از جمعیت دختران ۱۵ تا ۳۴ سال، تنها ۶ میلیون نفر ازدواج کردهاند. او همچنین هشدار داده که سن تجرد قطعی (که پیشتر برای زنان ۴۵ سال در نظر گرفته میشد) حالا به ۳۸ سال کاهش یافته است. این بدان معناست که بسیاری از دختران، پیش از ورود به میانههای دهه چهارم زندگی، در طبقه تجرد قطعی قرار میگیرند.
تجرد قطعی؛ رشد ۶۲.۵ درصدی در ۹ سال
روند تجرد بهویژه در دهه اخیر، شتاب بیشتری گرفته است. آمارها نشان میدهد تجرد قطعی در تهران از ۸ درصد در سال ۱۳۹۵ به ۱۳ درصد در سال ۱۴۰۴ رسیده؛ یعنی رشدی معادل ۶۲.۵ درصد طی تنها ۹ سال. این تحول، فقط پدیدهای روانی یا فرهنگی نیست؛ بلکه درهمتنیده با مجموعهای از عوامل اقتصادی، اجتماعی و آموزشی است.
اقتصاد و نابرابری؛ موانع پنهان ازدواج
یکی از مهمترین عوامل افزایش تجرد، وضعیت اقتصادی و بازار کار است. قیمت مسکن در تهران از سال ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۴ رشد ۳۰۰ درصدی داشته؛ عددی که تأمین سرپناه برای زوجهای جوان را به آرزویی دوردست تبدیل کرده. از سوی دیگر، نرخ بیکاری در میان تحصیلکردگان نیز نگرانکننده است؛ برای زنان ۳۵ درصد و برای مردان ۲۸ درصد. این دادهها بهروشنی نشان میدهد که جوانان، حتی اگر خواهان تشکیل زندگی باشند، درگیر موانع اقتصادی گستردهای هستند.
تحصیل؛ فرصت یا عامل تعویق ازدواج؟
افزایش حضور زنان در دانشگاهها، در نگاه اول یک شاخص مثبت و امیدبخش است. آمارها نشان میدهد سهم زنان در تحصیلات تکمیلی از ۱۵ درصد در سال ۱۳۹۵ به ۶۵ درصد در سال ۱۴۰۴ رسیده. اما در عمل، این تحول با پیامدهای دوگانهای همراه بوده. بسیاری از زنان تحصیلکرده، از جمله ۴۰ درصد دارندگان مدرک دکتری در تهران، هنوز مجردند. این امر بخشی از شکاف تحصیلی میان زنان و مردان را نشان میدهد؛ شکافی که در گروه سنی ۳۰ تا ۴۰ سال حدود ۱.۸ برابر شده. تحصیلات بالا و سطح توقع متفاوت، باعث میشود انتخاب شریک زندگی سختتر شود؛ گاه بهدلیل نبود گزینههای همسطح و گاه بهعلت عدم پذیرش نقشهای سنتی از سوی زنان تحصیلکرده.
جمعبندی: تنهایی آگاهانه یا اجبار اجتماعی؟
خانههای کوچک بالای پشتبامها نماد سبک جدیدی از زندگی در ایراناند؛ سبکی که نه تنها ناشی از انتخابهای فردی بلکه نتیجه مجموعهای از تغییرات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. زنانی که در این خانهها زندگی میکنند، شاید تنهایی را انتخاب کرده باشند، اما بخشی از این انتخاب نیز از دل محدودیتها و موانع بیرونی سر بر آورده است. آنچه مسلم است، ایرانِ امروز با نسل تازهای از زنان مواجه است: تحصیلکرده، مستقل، آگاه و اغلب مجرد. سیاستگذاران اگر نتوانند این واقعیت را بپذیرند و برای آن برنامهریزی نکنند، شکاف میان آنچه جامعه میخواهد و آنچه واقعاً هست، هر روز عمیقتر خواهد شد.