زن خیانتکار راز قتل شوهرش را برملا کرد

زنی برای منحرف کردن تحقیقات پلیس و مخفی نگه‌‌ داشتن راز دخالت در قتل شوهرش، شکایت مفقود شدن او را مطرح کرد.

ناپدید شدن این مرد زمانی به عنوان یک مورد پلیسی در دستور بررسی قرار گرفت که زنی جوان درباره ناپدید شدن همسرش شکایتی مطرح کرد. او در اظهارات اولیه به پلیس اعلام کرد همسرش پس از خروج از منزل دیگر بازنگشته است.

در ابتدا، به دستور بازپرس سالار صنعتگر، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران تحقیقات را شروع کردند. بررسی‌ها نشان داد که مرد جوان به نام آرش، از حدود یک روز پیش از طرح شکایت ناپدید شده است. در گام نخست کارآگاهان برای یافتن سرنخی از  آرش به بیمارستان‌ها و مراکز درمانی استعلام کردند، اما هیچ اثری از او به دست نیامد. این در حالی  بود که در جریان تحقیقات میدانی، کارآگاهان متوجه شدند که آرش و همسرش، نگار، زندگی پرتنشی داشتند. همسایه‌ها گزارش دادند که صدای مشاجره‌های این را زوج بارها شنیده شده بود. این اطلاعات، احتمال دخالت نگار در ناپدید شدن همسرش را تقویت کرد. به همین دلیل، کارآگاهان دوربین‌های مداربسته اطراف محل زندگی آرش و نگار را بررسی کردند، این اقدام سرنخی کلیدی به تیم تحقیقاتی داد.

تصاویر دوربین‌ها نشان داد که در شب ناپدید شدن آرش، دو مرد ناشناس وارد خانه او شدند. لحظاتی بعد، این دو نفر آرش را که دست‌هایش بسته شده بود، از خانه بیرون بردند. تصاویر همچنین خودرویی را نشان می‌داد که آرش و این دو مرد سوار آن شدند. نکته حیرت‌انگیز این بود که راننده خودرو، نگار بود.

با به دست آمدن این شواهد مهم، بازپرس جنایی دستور بازداشت نگار را صادر کرد. او ابتدا اصرار داشت که از سرنوشت همسرش بی‌خبر است، اما در برابر مدارک غیرقابل‌ انکار، سرانجام اعتراف کرد. نگار در بازجویی‌ها گفت: «من و آرش سال‌ها بود که با هم اختلاف داشتیم و این مشکلات روزبه‌روز بیشتر می‌شد. حدود هفت سال پیش با مردی به نام کیوان آشنا شدم. او صاحب یک کارگاه تولیدی بود و من از خانه برایش بازاریابی می‌کردم. این همکاری باعث شد رابطه ما صمیمی‌تر شود. به‌ تدریج از مشکلات زندگی‌ام با آرش برای او گفتم.»

نگار ادامه داد: «رابطه‌ام با کیوان پنهانی بود و آرش هرگز از آن باخبر نشد. در نهایت، از کیوان خواستم که به زندگی آرش پایان دهد تا بتوانیم با هم زندگی جدیدی را شروع کنیم. کیوان با کمک یکی از دوستانش نقشه قتل را طراحی کرد. شب حادثه، من در آبمیوه‌ای که به آرش دادم داروی بیهوشی ریختم. وقتی حالش بد شد، در را برای کیوان و دوستش باز کردم. آنها دست‌های آرش را بستند و او را که حالش وخیم بود، از خانه خارج کردند. من آنها را تا سوله‌ای در غرب تهران همراهی کردم، اما بعد از آن از سرنوشت آرش خبری نداشتم.»

با اطلاعاتی که نگار در اختیار پلیس قرار داد، کارآگاهان کیوان و همدست او را بازداشت کردند. متهمان در بازجویی‌ها به قتل آرش اعتراف کردند و گفتند که جسد او را در همان حوالی سوله رها کرده‌اند. با راهنمایی متهمان، کارآگاهان جسد آرش را پیدا کردند و به این ترتیب معمای گم‌ شدن آرش حل شد.

در حال حاضر، به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران، متهمان برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفتند و بررسی‌ها در این پرونده ادامه دارد.