پرده از یک دروغ تلخ: بیهوشی عروس جوان در مواجهه با راز شوهر!
ساناز با یافتن نشانههایی از یک زندگی پنهان در خودروی همسرش، آرمین را تعقیب کرد و با صحنهای روبرو شد که نه تنها قلبش را شکست بلکه او را نقش زمین کرد.

ساناز، با روسری قرمزی در دست و دلی ناآرام، در انتظار جلسه دادگاه خانواده بود که آرمین با چهرهای پشیمان به او نزدیک شد و خواستار بخشش شد. اما طولی نکشید که در جلسه رسیدگی، ساناز پرده از فریبی بزرگ برداشت: ازدواج آرمین در حالی صورت گرفته بود که او سابقه همسرداری و فرزندی داشت و این حقیقت را از ساناز پنهان کرده بود. یافتن یک روسری قرمز و عروسک دخترانه در خودروی آرمین، شک ساناز را برانگیخت و تعقیب او، پرده از یک دروغ تلخ برداشت.
ساناز با شرح ماجرای آشنایی و ازدواج سریعشان، از دروغهای آرمین درباره تنهاییاش گفت. او اعتراف کرد که پس از یافتن آن نشانهها، آرمین را تعقیب کرده و دیده است که او دختربچهای را از مهدکودک بغل کرده و وارد خانهای شده است. زنگ در آن خانه، باز شدن در توسط همان دختربچه و شنیدن کلمه "بابا" از زبان او، چنان شوکی به ساناز وارد کرد که بیهوش بر زمین افتاد. به هوش آمدن در بیمارستان و برملا شدن حقیقت، ساناز را مصمم به جدایی کرد.
آرمین اما روایت دیگری داشت. او مدعی بود سه سال قبل از همسر اولش جدا شده و دخترش با مادرش زندگی میکند و دیدار او با دخترش در آن روز اتفاقی بوده است. او اعتراف کرد که از ترس نپذیرفته شدن توسط ساناز، واقعیت را پنهان کرده و اکنون پشیمان است و خواستار فرصتی دوباره است. اما برای ساناز، اعتمادی که شکسته بود، دیگر قابل ترمیم نبود و او بر طلاق اصرار داشت.
قاضی پس از شنیدن اظهارات هر دو طرف، با اشاره به اشتباه بزرگ آرمین، به ساناز پیشنهاد کرد تا پیش از تصمیم نهایی، یک ماه در جلسات مشاوره شرکت کنند. امیرحسین صفدری، کارشناس حقوقی، در این رابطه تاکید کرد که دروغ و پنهانکاری مانند سمی کشنده در زندگی مشترک عمل میکند و صداقت و تعهد، بنیان یک زندگی موفق است. او همچنین اشارهای به لزوم تحقیق و شناخت کافی پیش از ازدواج داشت.
برای ورود به کانال تلگرام فرتاک نیوز کلیک کنید.