//
کدخبر: ۱۱۰۳۴۷ //

ماجرای عجیب تصادف مرگبار بخاطر مسافر زن

مرد مسافرکش در حالی که یک مسافر زن داشت در یک سناریوی مرموز مرد آشنای مسافر زن را به کام مرگ کشاند.

به گزارش فرتاک نیوز،

روز پنجشنبه 21 تیر جاری مأموران کلانتری 134 شهرک غرب در تماس با بازپرس کشیک قتل Murder پایتخت اعلام کردند مرد 63 ساله‌ای طی یک تصادف Crash و حادثه Incident به طرز مشکوکی به کام مرگ رفته و یک متهم در رابطه با این پرونده بازداشت شده است.

با اعلام مراتب به محسن مدیرروستا؛ بازپرس ویژه قتل پایتخت، دستور انتقال جسد متوفی به پزشکی قانونی برای تعیین علت دقیق مرگ و تحقیقات درباره این پرونده صادر شد.

متهم این پرونده که پیش از ظهر امروز به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شده بود، در اظهاراتش به بازپرس گفت: مسافرکِش هستم و با خودروی پرایدم مسافرکشی می‌کنم، روز حادثه ساعت 12:30 چهارشنبه 20 تیر در خیابان درحال تردد بود که زن جوانی به همراه پسر خردسالش اشاره کرد، من مقابل وی توقف کردم و این زن گفت قصد دارد خودرو را در اختیار کرایه کند و قرار شد ساعتی 10 هزار تومان بابت دراختیار بودن به من بدهد، پس از اینکه زن جوان همراه پسرش سوار بر پرایدم شد گفت به خیابان توحید در سعادت‌آباد بروم که من از خیابان مهستان به سمت مقصد رفتم اما چند مسیر را اشتباه رفتم و ساعت 14:30 به خیابان توحید رسیدیم، در خیابان متوقف شدم که زن جوان از من خواست نظاره‌گر صحنه‌ای شوم اما من به او گفتم دنبال شر نیستم که این زن گفت اتفاقی نمی‌افتد و کرایه‌ام را می‌دهم.

وی افزود: بعد از گذشت 20 دقیقه تلفن‌همراه زن جوان به صدا درآمد و وی با تلفنش تماسهای پیاپی گرفت و مدام پیامک می‌زد، من نیز که به قضیه مشکوک شده بودم از او خواستم از خودرو پیاده شود اما گفت تا 10 دقیقه دیگر کارش تمام می‌شود که در این حین فردی با آن زن تماس گرفت و متوجه شدم گفت حکم جلبی که داشته فاقد اعتبار است، پس از این حرفها زن جوان و پسر خردسالش شروع به جیغ و داد کردند و مدام گریه می‌کردند، آن زن پشت تلفن می‌گفت بعد از 8 ماه توانسته حکم جلب بگیرد و پس از 8ماه که درخواست طلاق داده هیچ احضاریه‌ای برای وی نیامده، وی به فردی که پشت خط بود می‌گفت چطور ممکن است در یک روز هم حکم جلب صادر شود و همان روز حکم فاقد اعتبار شود.

این مرد جوان اظهاراتش به بازپرس را اینگونه ادامه داد: ترسیده بودم و از آن زن خواستم از خودرو پیاده شود و گفتم کرایه نمی‌خواهم اما وی حواسش نبود و به همراه پسرش مدام گریه می‌کرد که از من خواست در خیابان دور بزنم و کارش تمام شده است، در وسط خیابان توحید در حال دور زدن بودم که مرد میانسالی با چند مرد دیگر فرارسیدند، آن مرد به طعنه و با لحن مسخره‌آمیز به زن جوان می‌گفت تو می‌خواستی حکم جلب مرا بگیری؟ و تهدید کرد که آن زن را تکه‌تکه می‌کند، آن زن نیز که بسیار ترسیده بود التماس کرد سریعاً از آنجا دور شوم، چون آنها حدود 10 نفر بودند من از آنجا دور شدم که آن زن از من خواست وی را به مقابل کلانتری 134 شهرک غرب بروم، من نیز پایم را روی پدال گاز گذاشتم و به سمت کلانتری رفتم، آن پیرمرد نیز با یک خودروی پژو 405 و دو موتور که هر کدام دو سرنشین داشتند مرا تعقیب کردند تا جایی که کمی بین ما فاصله افتاد و زن جوان گفت در یک کوچه مانده به کلانتری نگه دارم.

وی ادامه داد: من نیز آنجا متوقف شدم که زن جوان گفت سریعاً از آنجا دور شوم و گفت آن مرد میانسال شکاک است و برایم شر درست می‌کند، قصد داشتم از مسیر دیگری بروم تا به روبه‌روی آنها قرار نگیرم اما کوچه بن‌بست بود، دور زدم و مجدداً به سمت خیابان رفتم، به محض رسیدن به سر کوچه آن مرد با همراهانش سر رسیدند و وی خودش را روی پراید انداخت و روی خودرو آویزان شد، بسیار ترسیده بودم فرمان خودرو را به سمت راست و چپ می‌گرفتم تا اینکه ترمز کردم و آن مرد نقش برزمین شد، در آن لحظه همراهان آن مرد به من حمله‌ور شد و با مشت و لگد مرا به شدت کتک زدند و اصلاً نپرسیدند چکاره هستم، سرانجام مرا به کتک به کلانتری بردند، من اصلاً آن زن را نمی‌شناختم و قصد کشتن Killing آن مرد را نداشتم اگر می‌خواستم این کار را کنم که به سمت کلانتری نمی‌رفتم.

متهم پس از این اظهارات با دستور محسن مدیرروستا بازپرس امور جنایی تهران بازداشت شد و تحقیقات درباره این پرونده ادامه دارد.

 

آیا این خبر مفید بود؟
کدخبر: ۱۱۰۳۴۷ //
ارسال نظر
 
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان
اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان