مردم برای درخواست کمک به خانه مرد ثروتمند رفته بودند، اما رفتار او با غلامش آنها را مردد کرد. آیا کسی که برای چوب…
همهچیز با یک گلهگذاری ساده از سوی حمالی فقیر آغاز شد؛ اما او نمیدانست که این شکایت، دری به قصهای حیرتانگیز از…
در بازار دهکده، مردی با سبدی پر از گردو ظاهر شد و سخاوتمندانه اعلام کرد که آن را به اهالی هدیه میدهد، به شرطی که هر…
پادشاهی آرزوی جاودانگی داشت و فرستادهای را به دنبال میوهای افسانهای روانهی هندوستان کرد. اما آنچه میجُست، دورتر…
در حکایت کودک حلوا فروش، داستانی از فراوانی رحمت الهی در پس اشکهای ساده و بیآلایش یک کودک روایت میشود.
وقتی دعا جای کار را گرفت، زندگی ویسو و خانوادهاش به ورطه نابودی کشیده شد. اما سرنوشت برای او درسی سخت و فراموشنشدنی د…
این حکایت به ما میآموزد که فریب ظاهر، کسی را بزرگ نمیکند. هرکس باید خودش باشد، نه اینکه برای جلب توجه، به دروغ خود…
آیا کمک به دیگران همیشه نتیجه مثبتی دارد؟ خر در این داستان تصمیم گرفت به گاو کمک کند، اما نتیجه این کار چیزی نبود که…
در شهری که همه از دست دزدی زیرک به ستوه آمده بودند، پادشاه هر نقشهای برای به دام انداختنش کشید، اما هر بار او راهی…
گاهی آنچه بدشانسی میپنداریم، در واقع نعمتی پنهان است. پیرمرد روستایی با نگرش عمیق خود، به ما میآموزد که نباید زود…