//
کد خبر: 7878

مرد جوان در جلسه محاکمه ماجرای قتل خاله‌ مهربانش را شرح داد؛

پول نداشتم خاله‌ام را کشتم

مردی که متهم است خاله سالخورده‌اش را برای سرقت پول و طلا به قتل رسانده بود، در جلسه دادگاه به پای اولیای دم افتاد و درخواست گذشت کرد.

به گزارش فرتاک نیوز، دوم آبان‌ماه سال 91، مرد جوانی مأموران کلانتری 111 هفت چنار را از مرگ مشکوک مادر سالخورده‌اش باخبر کرد. با حضور پلیس در محل، جسد پیرزن 70 ساله‌ای به نام نسرین کشف شد که با ضربات چاقو به گردنش کشته شده بود. پسر مقتول که در محل حضور داشت، گفت: مادرم بعد از فوت پدرم تنها زندگی می‌کرد. خواهرانم خارج از کشور زندگی می‌کنند، به همین دلیل هر روز به او سر می‌زدم. امروز چند بار تماس گرفتم، اما مادرم تلفن‌ها را جواب نداد، به همین دلیل به اینجا آمدم تا از حالش باخبر شوم. هر چه زنگ خانه را زدم، در را باز نکرد. احتمال دادم داخل خانه برایش اتفاق بدی افتاده باشد به خاطر همین در را شکستم و وارد شدم. در خانه بوی گاز پیچیده بود. بعد داخل یکی از اتاق‌ها با جسدش مواجه شدم.

بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی، مشخص شد که مقداری از پول و طلاهای مقتول هم سرقت شده است. بررسی صحنه جرم هم نشان داد که هیچ آثار درگیری روی درهای خانه وجود ندارد و قاتل احتمالاً از نزدیکان پیرزن است که بدون مقاومت وارد خانه شده است.

اولین سرنخ در این باره را پسر مقتول به دست پلیس داد. او گفت پسرخاله‌ام کامران مرد بیکاری است که وضع مالی بدی دارد. او گاهی به مادرم سرکشی می‌کرد، با این حال او تنها فردی است که به او مظنون هستم.

بعد از ثبت توضیحات پسر مقتول، مأموران پلیس متوجه شدند که کامران بعد از وقوع حادثه به طرز مرموزی ناپدید شده است. همسر او به پلیس  گفت: شوهرم یک هفته قبل450 هزار تومان به من پول داد و برای کار راهی شهرستان شد. البته او درباره مقصدش چیزی به من نگفت و قرار شد که تماس بگیرد. مأموران پلیس سرانجام موفق شدند کامران را در شهرستان قرچک ورامین شناسایی و بازداشت کنند. او وقتی مورد تحقیق قرار گرفت، گفت که از ماجرای قتل خاله‌اش خبر ندارد. کامران در تحقیقات فنی به قتل اعتراف کرد و گفت: با انگیزه سرقت دست به قتل زده است. با کامل شدن بررسی‌ها پرونده برای رسیدگی به شعبه 11 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و جلسه محاکمه روز گذشته به ریاست قاضی متین‌راسخ و دو مستشار تشکیل شد. بعد از قرائت کیفرخواست پسر مقتول در جایگاه حاضر شد و گفت: دو خواهرم در خارج از کشور زندگی می‌کنند که برای درخواستشان به من وکالت داده‌اند. همه ما درخواست قصاص داریم.

سپس متهم در جایگاه حاضر شد و گفت: چند ماه بود که بیکار شده بودم و برای مخارج زندگی‌ام با داشتن زن و بچه با مشکلات زیادی مواجه بودم. خاله‌ام بسیار زن مهربانی بود و به خاطر اینکه تنها زندگی می‌کرد، گاهی به او سر می‌زدم. از آنجایی که وضع مالی خوبی داشت، چند بار خواستم به او از مشکلاتم بگویم، اما نتوانستم. نمی‌دانم چطور شد که فکر سرقت به سرم زد.

 

او در خصوص روز حادثه گفت: آن روز به خاطر فشارهای عصبی قرص ترامادول خورده بودم، به همین دلیل چیز زیادی به خاطر ندارم فقط می‌دانم وقتی وارد خانه شدم خاله‌ام خواب بود که از خواب بیدار شد و در را باز کرد. به او گفتم: اگر خسته‌ای بخواب من هم کمی استراحت می‌کنم و می‌روم. وقتی دوباره خوابید، روسری را دور گردنش پیچاندم و از آشپزخانه چاقویی برداشتم و چند ضربه به گردنش زدم.

او در مورد سرقت گفت: بعد از قتل، النگو، گردنبند و دستبند او را به همراه 450 هزار تومان پول نقد برداشتم و شیرگاز را باز کردم که خانه را به آتش بکشم، اما نتوانستم. بعد از آنکه به خانه‌ برگشتم به همسرم گفتم در شهرستان کار پیدا کرده‌ام و باید به آنجا بروم. پول نقد را به او دادم و به ورامین رفتم.

 

او در آخرین دفاع گفت: من هیچ بدی از خاله و بچه‌هایش ندیده بودم. به خاطر فشارهای مالی شیطان وسوسه‌ام کرد و مرتکب قتل شدم که بعد از آن خیلی پشیمان شده بودم و عذاب وجدان داشتم. او در حالی که اشک می‌ریخت به پای پسرخاله‌اش افتاد و التماس می‌کرد به خاطر فرزند خردسالش او را ببخشند.

در آخر جلسه بعد از آخرین دفاع متهم، هیئت قضایی وارد شور شد.

 

منبع: جام نیوز