//
کد خبر: 542623

چرا بعضی‌ها نمی‌توانند شب‌ها از فکر کردن دست بردارند؟

محققان استرالیایی شواهد قانع‌کننده‌ای یافته‌اند که راز ناتوانی مبتلایان به بی‌خوابی در توقف فکر کردن در شب را آشکار می‌کند.

شواهد نشان داده است که اختلال در ریتم طبیعی ۲۴ ساعته فعالیت ذهنی مغز، علت اصلی از دست دادن توانایی طبیعی مغز برای گذار از حالت تفکر فعال روزانه به حالت آرامش شبانه است.

این مطالعه که توسط دانشگاه استرالیای جنوبی (UniSA) انجام شده است، اولین مطالعه از نوع خود است که نوسانات فعالیت شناختی را در طول روز در افراد مبتلا به بی‌خوابی مزمن، در مقایسه با افراد سالم، ترسیم می‌کند.

ناتوانی در تنظیم فعالیت ذهنی در شب - که از نشانه‌های بی‌خوابی است - محور اصلی این مطالعه بود. در شرایط آزمایشگاهی کاملاً کنترل‌شده، ۳۲ فرد مسن (۱۶ نفر مبتلا به بی‌خوابی و ۱۶ نفر سالم) به مدت ۲۴ ساعت در رختخواب و در حالی که بیدار بودند، تحت نظر قرار گرفتند. این رویکرد به دانشمندان اجازه داد تا ریتم‌های داخلی مغز را جدا کنند.

هم افراد سالم و هم افراد مبتلا به بی‌خوابی، الگو‌های ریتمیک واضحی از فعالیت ذهنی نشان دادند که در بعدازظهر به اوج خود و در اوایل صبح به پایین‌ترین نقطه خود می‌رسید. با این حال، چندین تفاوت کلیدی در گروه بی‌خوابی پدیدار شد.

پروفسور کرت لوشینگتون، محقق اصلی این مطالعه، توضیح می‌دهد: «برخلاف افرادی که خواب شبانه خوبی دارند و وضعیت شناختی آنها به طور قابل پیش‌بینی از حل مسئله در طول روز به جدایی از تفکر در شب تغییر می‌کند، افراد مبتلا به بی‌خوابی نتوانستند این تغییر را با همان شدت انجام دهند. الگو‌های تفکر آنها در ساعات شب که مغز باید در حال استراحت باشد، بیشتر شبیه الگو‌های تفکر روز باقی می‌ماند.»

اوج فعالیت شناختی آنها نیز حدود شش ساعت و نیم به تأخیر افتاد، که نشان می‌دهد ساعت درونی آنها ممکن است تفکر هوشیارانه را تا اواخر شب تشویق کند.

پروفسور لوشینگتون اضافه می‌کند: «خواب فقط به معنای بستن چشمان نیست، بلکه به معنای قطع ارتباط مغز با تفکر هدفمند و درگیری عاطفی است. مطالعه ما نشان می‌دهد که این قطع ارتباط در موارد بی‌خوابی کم‌رنگ و با تأخیر است، که به احتمال زیاد به دلیل اختلال در ریتم شبانه‌روزی است. این بدان معناست که مغز سیگنال‌های قوی برای خاموش شدن در شب دریافت نمی‌کند.»

پروفسور جیل دوریان، یکی از نویسندگان این مطالعه، اشاره می‌کند که این یافته‌ها، امکانات درمانی جدیدی را برای بیماران بی‌خوابی، مانند مداخلاتی که ریتم‌های شبانه‌روزی را تقویت می‌کنند، برجسته می‌کند. او می‌افزاید: «این درمان‌ها شامل قرار گرفتن در معرض نور در زمان‌های خاص و برنامه‌های روزانه‌ی ساختاریافته است که ممکن است چرخه‌ی طبیعی الگو‌های فکری شب و روز را بازیابی کند. تمرین‌های ذهن‌آگاهی همچنین ممکن است به آرام کردن ذهن در شب کمک کند.»

محققان تأکید می‌کنند که درمان‌های فعلی اغلب بر استراتژی‌های رفتاری تمرکز دارند، اما این نتایج نشان می‌دهد که رویکرد‌های سفارشی که به عوامل شبانه‌روزی و شناختی می‌پردازند، می‌توانند راه‌حل مؤثری ارائه دهند.