//
کد خبر: 542558

مذاکرات پشت پرده ایران آمریکا؟/ ساداتیان: اتفاقاتی در حال وقوع است

جلال ساداتیان، تحلیلگر سیاست خارجی می گوید: بعید است در شورای امنیت قطعنامه جدیدی علیه ایران تصویب شود. چین و روسیه با رویکرد فعلی غرب همراه نخواهند شد. مشابه زمانی که دولت ترامپ نتوانست قطعنامه مورد نظر خود را درباره غزه پیش ببرد.

سید جلال ساداتیان، دیپلمات سابق و تحلیلگر سیاسی درباره احتمال مذاکره ایران و آمریکا در آینده نزدیک گفت: نوع صحبت ها شفاف نیست اما شواهد نشان می دهد اتفاقاتی در حال رخ دادن است.

ساداتیان در خصوص احتمالات بر سر میانجی گری عربستان میان ایران و آمریکا نیز تاکید دارد؛ « نباید تصور کرد که عربستان صرفاً دلش برای ایران سوخته است. عربستان به دلیل تغییر رویکرد خود، به دنبال ایجاد آرامش و ثبات در منطقه است. »

آقای ساداتیان! ترامپ در روزهای اخیر ادعاهایی را در خصوص احتمال توافق بین آمریکا و ایران مطرح کرده، در مقابل عراقچی هم عنوان کرده که آمریکایی‌ها مدام درخواست مذاکره می‌دهند اما اراده واقعی برای مذاکره ندارند، پیش بینی می کنید دور جدید مذاکرات را شاهد باشیم؟

نوع صحبت ها شفاف نیست. از یک طرف ایران می‌گوید پیامی به عربستان در آستانه سفر بن سلمان به آمریکا داده است. عربستان هم این موضوع را تایید می کند و ترامپ نیز پس از دیدار با بن‌سلمان گفت مذاکراتی با ایران در جریان است.

 این‌ها نشان می‌دهد بالاخره اتفاقی در جریان است. اما درباره اینکه موضوع دقیق چیست، از طرف ایران اطلاع رسانی رسمی و شفافی مشاهده نمی‌شود. اعلام کرده اند که محتوای نامه رئیس جمهور به بن سلمان برای قدردانی در خصوص حج بوده، اما وقتی بن سلمان به دیدار ترامپ رفته و او نیز اعلام کرده مذاکراتی با ایران در جریان است، آیا این نامه به حج مربوط بوده است؟ بنابراین شفافیت لازم وجود ندارد و ما بیشتر از تحلیل‌ها و خبرهای بیرونی و خارج از ایران باید از یک سری مسائل مطلع می‌شویم.

 

مذاکرات پشت پرده با آمریکا را نه تایید می‌کنم نه تکذیب

بنابراین ممکن است پشت پرده مذاکراتی بین ایران و آمریکا در جریان باشد؟

این مسئله را نه تایید می کنم نه تکذیب و رد. تحلیلم این است که با کنار هم گذاشتن این نشانه‌ها، می‌بینیم اتفاقاتی در جریان است. به‌طور کلی خبررسانی شفاف نیست و خبرنگاران داخل کشور مطلع نمی‌شوند؛ در حالی که از منابع خارجی اطلاعات منتشر می‌شود. فقط مردم ایران بیگانه هستند و مطلع نمی‌شوند؟ بهتر است سخنگو یا وزیر خارجه با شفافیت بیشتری صحبت کنند.

ترامپ در مقابل بن سلمان کرنش می کند زیرا...

آقای ساداتیان! با توجه به ادعاهایی که درباره میانجی گری عربستان بین ایران و آمریکا مطرح می شود، آیا میانجی‌گری عربستان تفاوتی با مدل میانجی‌گری قطر یا عمان دارد؟ با توجه به موقعیت منطقه‌ای عربستان، آیا می تواند به نفع ایران باشد؟

از چند جنبه می‌توان به این موضوع نگاه کرد. نخست اینکه قدرت و نفوذ عربستان در داخل آمریکا قابل توجه است؛ به دلیل منابع مالی گسترده، سرمایه‌گذاری‌های کلان در آن کشور، پروژه‌های مشترک با آمریکا و همچنین قدرت نفتی این کشور. البته بحث‌های فرهنگی و مذهبی نیز جایگاه خود را دارد، عربستان دارای موقعیتی برجسته در جهان عرب و اسلام است. 

در روزهای اخیر مشاهده کردیم که آمریکا و ترامپ چگونه با بن سلمان برخورد کردند؛ برای مثال، مهمانی مفصلی برای او برگزار می‌کنند و در آن مراسم، مهمانان ویژه‌ای دعوت می‌شوند. به عبارتی ترامپ در برابر بن سلمان کرنش می کند. اگرچه فعلاً نام بن سلمان به عنوان نفر دوم است و پادشاه، پدرش است، اما عملاً اداره امور کشور در بسیاری از حوزه‌ها با اوست.

عربستان دلش برای ایران نسوخته، دنبال آرامش و ثبات در منطقه است

به لحاظ قدرتی که بن سلمان دارد، روشن است که او توانسته تصمیمات جدیدی اتخاذ کند، حرکت‌های اصلاحی و توسعه‌ای انجام دهد و جریان‌های روحانی و سنتی وهابی در عربستان را به سمت تغییر ماهوی در رفتارهای گذشته هدایت کند. او همچنین تصمیمات قابل توجهی گرفته است؛ برای نمونه، عربستان را از درگیری‌های یمن تا حدی خارج کرده و حتی پیامی به چین فرستاد تا نقش واسطه میان ایران و این کشور را برعهده بگیرد. چین نیز به این نقش پاسخ مثبت داده و روابط با ایران را بهبود بخشید.

این موضوع باعث شده که عربستان در یک موقعیت بهتر قرار گیرد. اما نباید تصور کرد که عربستان صرفاً دلش برای ایران سوخته است؛ نه، این چنین نیست. عربستان به دلیل تغییر رویکرد خود، به دنبال ایجاد آرامش و ثبات در منطقه است. حتی می‌توان مشاهده کرد که در مقابل فشارهای آمریکا برای پیوستن به طرح ابراهیم، عربستان پاسخ منفی داده و اعلام کرده که اکنون زمان مناسب نیست. هدف آن‌ها این است که در شرایط آرام و منطقی عمل کنند، حتی اگر در پشت صحنه روابطی با اسرائیل داشته باشند، ولی علنی و صریح تلاش می‌کنند که افکار عمومی منطقه علیه آن‌ها شکل نگیرد و جلوی هرگونه تنش منطقه‌ای گرفته شود و موضوع ایران هم به‌درستی مدیریت شود.

از سوی دیگر، عربستان در تعامل با ایران ابراز دوستی کرده است و این مورد توسط ایران نیز مورد استقبال قرار گرفته که البته باید هم استقبال شود. ایران نباید وارد تنش یا مقابله با چنین عربستانی شود. عربستان، در جهت میانجیگری بین ایران و آمریکا، قدم‌هایی برداشته که ظاهرا مورد استقبال هم قرار گرفته است. به نظر می‌رسد که با احتیاط و دقت زیادی در حال پیگیری است، به نظر می‌آید اتفاقاتی در حال رخ دادن است، هرچند هنوز این اقدامات به نتیجه نهایی نرسیده‌اند.

آقای ساداتیان! وزارتخارجه تاکید دارد در چارچوب تعهدات‌ در NPT، به تعامل با آژانس ادامه می‌دهد، اجازه بازرسی از تاسیسات غیرنظامی که مورد حمله قرار نگرفته اند را هم به آژانس داده است و ... در مقابل آژانس انتظار تعامل بیشتری را از ایران دارد. ارزیابی شما از نوع تعاملات وزارتخارجه و آژانس بعد از جنگ اخیر چیست؟

این موضوع از دو بعد حقوقی و سیاسی قابل بررسی است. اگر اظهارات سخنگوی وزارت خارجه و همچنین مقاماتی که درباره این موضوع اظهار نظر کرده‌اند را کنار هم قرار دهیم، می‌بینیم که در بسیاری از موارد تأکید دارند بخش عمده‌ای از این برخوردها با ایران، ماهیتی سیاسی ـ امنیتی دارد، هرچند در برخی بخش‌ها مسائل حقوقی نیز مطرح می‌شود و در کنار آن استدلال‌های حقوقی ایران نیز وجود دارد.

برای مثال گفته می‌شود که تروئیکای اروپایی اسنپ بک را به دلیل اینکه ایران به تعهدات خود در قالب برجام عمل نکرده، فعال کرده است، این یک بحث حقوقی است. 

اینکه شما چقدر بتوانید چنین استدلالی را جا بیندازید و این بحث حقوقی را به نتیجه برسانید، خود جای بحث دارد. ضمن اینکه مشاهده می‌کنید طرف مقابل چندان اعتنایی نمی‌کند و مستقیماً وارد روند اجرای این مکانیسم می‌شود و آن را اجرایی هم می کنند ولو اینکه روسیه و چین هم در مقابل چنین کاری موضع گیری کنند.

اما به طور کلی همه قبول دارند که این برخوردها در مجموع سیاسی بوده است؛ یعنی هدف اصلی آن‌ها این بوده که تمام ماجرا را به سمت یک محکومیت علیه ایران سوق دهند، نه اینکه بنشینند و موضوع را با ایران از منظر حقوقی و استدلالی حل‌وفصل کنند.

 مسئله امروز ما حقوقی نیست؛ مسئله بیشتر یک موضوع سیاسی ـ امنیتی است که طرف‌های غربی تلاش می‌کنند آن را در قالب حقوقی جلوه دهند تا برای خود نوعی موضع مشروع ایجاد کنند.

اجازه دهید یک استدلال دیگر هم مطرح کنم. در دور نخست ریاست‌جمهوری ترامپ، زمانی که او از برجام خارج شد، فشار زیادی بر اروپایی‌ها وارد کرد تا آن‌ها را به فعال کردن اسنپ‌بک وادار کند. اما اروپایی‌ها در آن زمان این کار را نکردند، به این دلیل که از منظر حقوقی، قطعنامه ۲۲۳۱ پشتیبان برجام بود و همچنان از قوت لازم را داشت. استدلال حقوقی آن‌ها این بود که: «آقای ترامپ، شما در این زمینه ذی‌حق نیستید.» یعنی استدلال، یک استدلال کامل حقوقی بود؛ اما نیت واقعی، باز هم نیت سیاسی بود.

برای صدور قطعنامه علیه ایران در شورای حکام لابی کردند

درباره قطعنامه اخیر شورای حکام نظرتان چیست؟ آیا این به معنی ایجاد یک مانع بزرگ بر سر راه حل‌وفصل پرونده هسته‌ای ایران است؟

شورای حکام هم هنوز در نوع برخورد خود با موضوع پرونده هسته‌ای ایران، رویکردی سیاسی ـ امنیتی دارد. آن‌ها مسیر حل مسئله را از مسیر حقوقی دنبال نکرده‌اند. این شیوه عملکرد باعث شده است که به ایران فشار وارد کرده و سپس سندسازی کنند که به علت عمل نکردن به تعهدات برجامی با ایران برخورد می‌شود، در حالی که ایران بارها تأکید کرده که این طرف مقابل است که به تعهدات خود عمل نکرده است.

آن‌ها تلاش می‌کنند چنین وانمود کنند که ایران به تعهداتش پایبند نبوده است. برای مثال، همین قطعنامه اخیر شورای حکام ۱۹ رأی مثبت آورد، در حالی که رأی کمتری نیاز بود. این، نشان می‌دهد آنها لابی کردند تا این رأی را به دست آورند و ایران را محکوم معرفی کنند.

ایران می پرسد تحت چه مکانیزمی اجازه بازرسی از سایت های بمباران شده را بدهد

در این قطعنامه آورده اند که ایران به تعهداتش عمل نکرده و اجازه بازرسی نمی دهد؛ در حالی که ایران می‌گوید اجازه بازرسی را می‌دهم اما می‌پرسد تحت چه مکانیزم و مقرراتی؟ در شرایطی که سایت‌های هسته‌ای بمباران شده و آوار و آلودگی بر آن‌ها حاکم است، چگونه باید بازرسی انجام شود؟

ایران اعلام کرده که آمادگی دارد آژانس از سایت‌هایی غیر از فردو، نطنز و اصفهان که بمباران شده‌اند بازدید کند. اما آن‌ها اصرار دارند که باید از همان سایت‌های تخریب‌شده بازدید کنند. برای چه؟ برای اینکه اطلاعاتی درباره میزان خسارت‌ها به دست آورند و گزارش دهند تا بار دیگر مورد حمله مجدد قرار گیرد؟ این نیازمند مقررات جدیدی است که باید درباره آن گفتگو شود. اکنون این اختلاف‌نظر بین ایران و آژانس شکل گرفته است. بنابراین مانع اصلی سر راه پرونده هسته ای ایران در چارچوب همین اختلاف وجود دارد.

بعید است در شورای امنیت قطعنامه جدیدی علیه ایران تصویب شود

پس از قطعنامه شورای حکام پیش بینی می کنید شورای امنیت نیز قطعنامه‌ جدیدی علیه ایران صادر کند؟

بعید است در شورای امنیت قطعنامه جدیدی علیه ایران تصویب شود. چین و روسیه با رویکرد فعلی غرب همراه نخواهند شد. مشابه زمانی که دولت ترامپ نتوانست قطعنامه مورد نظر خود را درباره غزه پیش ببرد. بنابراین در حال حاضر زمینه‌ای برای چنین قطعنامه‌ای وجود ندارد. بعید است که چین و روسیه به این سادگی وارد چنین فضایی شوند

چرا با اینکه عضو NPT بودیم در بمباران اخیر کسی از ایران حمایت نکرد

آقای بقایی، سخنگوی وزارت خارجه، در صحبت های خود عنوان کرده که طبق قطعنامه ۲۲۳۱ باید با ایران مانند کشورهای فاقد سلاح هسته‌ای رفتار شود و ...

ببینید، وقتی عضو یک سازمان می‌شوید، اساسنامه، مقررات و چهارچوب‌ها شامل شما هم می‌شود. هم حقوق و هم تکالیفی دارید . نمی‌شود فقط تکالیف مطالبه شود و حقوق نادیده گرفته شود.

یکی از حقوق اساسی این است که اگر کشوری عضو NPT بود و مورد تعرض قرار گرفت، اعضای دیگر باید از او حمایت کنند. آیا در بمباران اخیر کسی از ایران حمایت کرد؟ ایران عضو بود، اما سکوت کردند. ادعای ایران هم بر همین اساس است که ما عضو بودیم پس چرا اعتراضی نکردید و مدام انتظارات خودتان را مطرح می کنید؟

اروپا طبق برجام ۱۱ سرفصل تعهد داشت، اما فقط به یک بند متوسل شد تا اسنپ‌بک را فعال کند. این رویکردها با هم هماهنگ نیست.

ایران انتظار دارد که وقتی عضو NPT است همان‌طور که به تعهدات خود عمل کرده، طرف مقابل نیز حقوق ایران را به رسمیت بشناسد. اینطور نباشد که یک طرفه حق و حقوق ما نادیده گرفته شود. این نکته‌ای است که ایران از زبان وزیر خارجه و رئیس‌جمهور مطرح می‌کند.