//
کد خبر: 535867

عشق یا دوست داشتن؛ کدام ضامن ماندگاری زندگی مشترک است؟

همه‌ی ما در آغاز یک رابطه، درگیر شور و هیجان عشق می‌شویم، اما در مسیر ازدواج، پرسشی جدی مطرح می‌شود: آیا عشق برای ماندن کافی است؟ یا باید به جای عاشق بودن، کسی را «دوست» داشت؟ زندگی مشترک تنها با احساس نمی‌چرخد؛ بلکه با درک، احترام و تداومِ دوست داشتن، معنا پیدا می‌کند.

عشق و دوست داشتن، دو واژه‌ی شبیه اما با ماهیتی متفاوت‌اند. عشق، طغیان احساس است و در بسیاری از روابط، جرقه‌ی آغاز آشنایی. اما دوست داشتن، شعورِ آرامی است که دوامِ رابطه را تضمین می‌کند. زندگی زناشویی اگر فقط بر پایه‌ی عشق بنا شود، در طوفان اختلاف‌ها می‌لرزد؛ اما وقتی با دوستی، صمیمیت و درک متقابل همراه شود، ریشه می‌گیرد و رشد می‌کند.

عشق، احساسی شدید، تند و گاه غیرقابل‌کنترل است. در روزهای اول رابطه، همین عشق باعث می‌شود همه چیز زیبا و بی‌نقص به نظر برسد. اما عشقِ تنها، بدون شناخت و گفت‌وگو، به مرور فرسوده می‌شود. کسی که فقط عاشق است، معمولاً درگیر هیجان است، نه درک؛ و وقتی شورِ اولیه فروکش می‌کند، احساس خالی بودن می‌کند.

در مقابل، دوست داشتن ترکیبی از احساس و عقل است. در دوست داشتن، ما فرد مقابل را همان‌گونه که هست می‌پذیریم. دیگر انتظار نداریم او مطابق رؤیاهای ما رفتار کند. درک متقابل، بخشش، احترام و صبر، نشانه‌های واقعی دوست داشتن است. این احساس، آهسته‌تر شکل می‌گیرد، اما ریشه‌دارتر و ماندگارتر است.

در زندگی زناشویی، عشق به رابطه جان می‌دهد، اما دوست داشتن به آن دوام می‌بخشد. زوج‌هایی که در کنار عشق، رفاقت و درک دارند، در برابر مشکلات مقاوم‌ترند. آنها به‌جای فرار از اختلاف، آن را گفت‌وگو می‌کنند و در آغوش صمیمیت، دوباره آرامش می‌یابند.

مزیت عشق در آغاز رابطه، شور و جذابیت است؛ همان نیرویی که دو نفر را به هم نزدیک می‌کند. اما اگر با شناخت و احترام همراه نشود، می‌تواند به وابستگی یا حتی خشم تبدیل شود. در مقابل، دوست داشتن، گرچه کم‌هیجان‌تر است، اما پایه‌ای محکم برای سال‌ها زندگی و رابطه زناشویی رضایت‌بخش فراهم می‌کند.

از نظر روان‌شناسی، رابطه‌ای که در آن عشق و دوستی هم‌زمان وجود داشته باشد، عمیق‌تر، سالم‌تر و رضایت‌بخش‌تر است. در چنین رابطه‌ای، میل جنسی با صمیمیت روحی در هم آمیخته و پیوندی کامل میان جسم و جان ایجاد می‌کند.

بزرگ‌ترین خطا در ازدواج، آن است که گمان کنیم عشق کافی است. عشق، آغاز است اما مقصد نیست. زندگی مشترک به «دوست داشتنِ روزمره» نیاز دارد — یعنی همان لبخندهای کوچک، احترام در اختلاف، و درکِ خستگیِ طرف مقابل. این‌ها همان چیزهایی هستند که عشق را به بلوغ می‌رسانند.

در نهایت، عشق شعله‌ای است که مسیر را روشن می‌کند، اما این دوست داشتن است که آن شعله را زنده نگه می‌دارد. ازدواج موفق، ترکیبی از هر دو است؛ شور عشق و آرامش دوست داشتن. اگر عشق بدون شناخت بسوزد، خاکسترش سرد می‌شود، و اگر دوستی بدون عشق باشد، گرمایی ندارد. تعادل میان این دو، راز پایداری یک زندگی عاشقانه است.