تراژدی تلخ مرگ امیرعلی؛ پرسشهای بیپاسخ در نظام درمانی
مرگ امیرعلی، دانشآموزی که قرار بود نخستین زنگ مدرسه را بشنود، به روایتی جمعی از ضعفها و کاستیهای نظام درمانی در شهرهای محروم بدل شده است؛ روایتی که خانواده او آن را حاصل «تأخیر، بیتدبیری و کمبود امکانات» میدانند.
در روزهایی که خانوادهها خود را برای باز شدن مدارس آماده میکردند، تراژدی تلخ کوهدشت نگاهها را به جای زنگ مدرسه، به صدای آژیر آمبولانس دوخت. مرگ امیرعلی، پسربچهای که میتوانست فردا با کیف و دفتر تازه به کلاس برود، حالا به نشانهای از یک زخم عمیق در نظام درمانی کشور بدل شده است؛ زخمی که نه فقط یک خانواده، بلکه افکار عمومی را به پرسشی بزرگ رسانده: چرا فاصله میان زندگی و مرگ، در بیمارستانهای محروم، اینقدر باریک و بیرحمانه است؟
تأخیر مرگبار در عمل جراحی
امیرعلی ظهر با علائم انسداد روده به بیمارستان امام خمینی کوهدشت منتقل شد. پزشک اورژانس تأکید کرد که «حتی ده دقیقه هم اهمیت دارد»، اما عمل جراحی با ساعتها تأخیر و در 20:30 شب انجام شد. جراحی نتیجهبخش نبود و سرنوشت کودک به مسیر دیگری گره خورد.
اعزامی که ۳۲ ساعت طول کشید
پس از ناکامی عمل نخست، پزشکان دستور انتقال فوری به خرمآباد را صادر کردند. اما اعزام نه در ساعات بحرانی بلکه ۳۲ ساعت بعد انجام شد. در این فاصله حیاتی، امیرعلی همچنان در بیمارستان کوهدشت نگه داشته شد؛ تأخیری که دومین حلقه تلخ این تراژدی بود.
آمبولانس بدون تجهیزات استاندارد
انتقال به خرمآباد نیز با مشکلات جدی همراه بود. خانواده گزارش دادهاند که آمبولانس فاقد تجهیزات کامل و حتی جایگاه ایمن برای کپسول اکسیژن بوده است. لوله تنفسی دوبار خارج شد و هر بار جان کودک به خطر افتاد. وقتی او به بیمارستان شهید مدنی رسید، آثار کبودی لبها نشان میداد زمان از دست رفته است.
ورود دستگاه قضایی و تشکیل کمیته بررسی
اکنون کمیتهای برای بررسی جزئیات ماجرا تشکیل شده و دادستانی کوهدشت نیز به پرونده ورود کرده است. دادستان تأکید کرده که انتشار اخبار غیررسمی پیگرد دارد. با این حال، خانواده امیرعلی میگویند خواستهشان نه دیه است و نه جبران مالی، بلکه جلوگیری از تکرار چنین فجایعی برای دیگر کودکان است.
پرسشی بزرگ برای نظام سلامت
مرگ امیرعلی پژواکی از بحران ساختاری در نظام درمانی است: آیا زیرساختهای پزشکی در شهرهای غیرمرکزی توان پاسخگویی به اورژانسهای حیاتی کودکان را دارند؟ فاصله میان «نیاز فوری» و «اقدام مؤثر» در این ماجرا، مرگی تلخ را رقم زد و نشان داد که یک خطای ساختاری میتواند آیندهای را برای همیشه خاموش کند.