بازداشت و اصل برائت؛ چالشهای حقوقی و اخلاقی در دادرسی کیفری
بازداشت بهعنوان یک اقدام تأمینی در دادرسی کیفری، به معنای مجرمیت فرد نیست؛ با این حال، افکار عمومی و رسانهها غالباً آن را محکومیت تلقی میکنند و همین امر موجب خدشه به اصل برائت و کرامت انسانی میشود
فردین لطفی؛ بازداشت افراد، خواه شهروند عادی باشد یا مقام رسمی، در نظام حقوقی تنها بهعنوان یک اقدام تأمینی و تحقیقی شناخته میشود و به هیچوجه دلالت بر مجرمیت ندارد. در حقوق ایران، اصل برائت (اصل ۳۷ قانون اساسی) و نیز اسناد بینالمللی همچون ماده ۱۱ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۴ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، صراحتاً بر بیگناهی افراد تا زمان صدور حکم قطعی تأکید دارند. با این وجود، فضای رسانهای و شبکههای اجتماعی، غالباً بازداشت را با محکومیت یکی میپندارند که این امر نهتنها با اصول بنیادین دادرسی عادلانه در تعارض است بلکه کرامت انسانی و سرمایه اجتماعی را نیز متزلزل میسازد. این مقاله با رویکردی تحلیلی و میانرشتهای، ابعاد حقوقی و اخلاقی موضوع را بررسی و بر ضرورت پایبندی جامعه به اصل برائت و پرهیز از قضاوت زودهنگام تأکید میکند.
یکی از شاخصههای دولتهای حقوقمدار، رعایت اصول دادرسی عادلانه و تضمین حقوق متهمان است. در این چارچوب، بازداشت صرفاً اقدامی مقدماتی در فرآیند تحقیق و رسیدگی محسوب میشود و هیچگونه بار ارزشی در جهت اثبات گناهکاری ندارد. اما در عمل، رسانهها و افکار عمومی، بازداشت را غالباً به معنای مجرمیت تلقی میکنند. این خطای شناختی، نهتنها عدالت قضایی را مخدوش میکند بلکه به حیثیت افراد آسیب جدی وارد میسازد.
مبانی نظری و حقوقی
الف . اصل برائت
اصل برائت یکی از اصول بنیادین حقوق کیفری است. بر اساس اصل ۳۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: «اصل، برائت است و هیچکس از نظر قانون مجرم شناخته نمیشود مگر اینکه جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد.» این اصل، نه یک قاعده شکلی صرف، بلکه مبنایی معرفتی و حقوق بشری دارد که در اسناد بینالمللی نیز انعکاس یافته است (اعلامیه جهانی حقوق بشر، ماده ۱۱؛ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، ماده ۱۴).
ب . جایگاه بازداشت در دادرسی کیفری
بازداشت، بهعنوان یک «قرار تأمین کیفری»، کارکردی صرفاً پیشگیرانه دارد: جلوگیری از فرار متهم، حفظ نظم عمومی، و تضمین حضور وی در مراحل دادرسی. اما این اقدام، نباید با مجازات خلط شود. دکترین حقوق کیفری تأکید دارد که بازداشت، ماهیت «تدبیر احتیاطی» دارد و نه «تصمیم کیفری».
ج ـ کرامت انسانی و آبروی اجتماعی
از منظر فقه اسلامی و اخلاق اجتماعی، کرامت انسان جایگاهی والاتر از صرف آزادی فیزیکی دارد. پیامبر اسلام(ص) در روایتی مشهور، حرمت آبروی مؤمن را از حرمت کعبه بالاتر دانسته است. در این چارچوب، انتشار شتابزده اخبار بازداشت، بدون توجه به اصل برائت، موجب تخریب غیرقابلجبران حیثیت افراد میشود؛ حتی اگر در ادامه، مرجع قضایی حکم برائت صادر نماید.
تحلیل انتقادی
تطبیق وضعیت موجود نشان میدهد که در بسیاری از پروندهها، جامعه و رسانهها با سرعتی فراتر از دستگاه قضا، حکم محکومیت صادر میکنند. این «محاکمه عمومی» نه تنها خلاف اصول حقوقی است، بلکه بهنوعی مجازات اجتماعی غیررسمی (Informal Social Punishment) تلقی میشود که هیچ مرجع قانونی آن را تجویز نکرده است. از منظر جامعهشناختی نیز، چنین رویکردی به تضعیف اعتماد عمومی و فرسایش سرمایه اجتماعی میانجامد.
مع الوصف بازداشت افراد، صرفنظر از موقعیت اجتماعی آنان، هرگز به معنای اثبات جرم نیست. رعایت اصل برائت، نیازمند همکاری سهجانبه است:
۱. دستگاه قضایی با نظارت دقیق بر فرآیند اطلاعرسانی پروندهها.
۲. رسانهها با پرهیز از انتشار شتابزده و رعایت اخلاق حرفهای.
۳. جامعه با خودداری از قضاوت زودهنگام و احترام به کرامت انسانی.
در غیر این صورت، ما شاهد جامعهای خواهیم بود که در آن، آبرو پیش از حکم دادگاه نابود میشود و عدالت، بهجای آنکه محصول فرآیند قضایی باشد، قربانی هیاهوی افکار عمومی خواهد شد.