//
کد خبر: 532805

عدالت و همدلی معیار اصلی سلامت اجتماعی است/سلامت جامعه یکی از مهم‌ترین ارکان پایداری و توسعه هر کشور است

سلامت جامعه مفهومی فراتر از شاخص‌های مادی مانند ثروت، قدرت و فناوری دارد و در واقع، میزان مراقبت جامعه از افراد آسیب‌پذیر، ملاک واقعی سنجش آن است.

این دیدگاه، جوامع انسانی را به چشم مجموعه‌ای زنده و پویا می‌بیند که نوع نگرش و عمل آنها نسبت به اشخاصی که نیازمند حمایت هستند، شاخص اصلی سلامت اجتماعی محسوب می‌شود.

دکتر محمدرضا مقدسی پدر تاب‌آوری ایران؛   سلامت واقعی یک جامعه، به میزان توجه و مراقبتی که نسبت به آسیب‌پذیرترین اعضایش نشان می‌دهد بستگی دارد. افرادی مانند کودکان، سالمندان، بیماران، افراد دارای نیازهای خاص و اقشار محروم اجتماعی که به دلایل مختلف توانایی دفاع از خود را ندارند، آینه‌ای از ظرفیت انسان‌گرایی و عدالت در جامعه هستند و معیار سنجش ارزش اجتماعی و انسانی جامعه به شمار می‌روند.

سلامت جامعه یکی از مهم‌ترین ارکان پایداری و توسعه هر کشور است. وقتی سلامت افراد یک جامعه بالا باشد، آن جامعه قوی‌تر و مقاوم‌تر مقابل مشکلات و سختی‌ها خواهد بود.

مراقبت از افراد آسیب‌پذیر مثل کودکان، سالمندان و کسانی که شرایط سخت اقتصادی یا فرهنگی دارند، نشان‌دهنده اهمیت داشتن نگاه انسانی در مدیریت جامعه است.

چنین نگرشی باعث می‌شود که همه اعضای جامعه احساس امنیت و حمایت داشته باشند و این به رشد و پیشرفت کل جامعه کمک می‌کند.

رسیدن به سلامت اجتماعی فقط به معنی نبود بیماری نیست، بلکه یعنی فراهم کردن شرایط زندگی خوب و عادلانه برای همه افراد، بدون تبعیض و تفاوت. وقتی هر فرد بتواند به موقع به خدمات بهداشتی، آموزش، و امکانات رفاهی دسترسی داشته باشد، نه تنها سلامت جسمی بلکه سلامت روانی او نیز تأمین می‌شود.

نگاه انسان‌محور در اینجا به معنای توجه ویژه به نیازهای متفاوت مردم و کمک به کسانی است که بیشتر به حمایت نیاز دارند. این نوع نگاه، شالوده یک جامعه همدل و ثابت‌قدم در برابر مشکلات را می‌سازد.

زمانی که جامعه‌ای توانایی فراهم کردن شرایطی امن، حمایتگر و توانمند برای این افراد دارد، می‌توان گفت که آن جامعه از سلامت اجتماعی و روانی خوبی برخوردار است.

مراقبت از آسیب‌پذیران یک وظیفه اخلاقی و انسانی و عامل مهمی در تقویت وفاق اجتماعی و سرمایه اجتماعی است که فضا را برای رشد و توسعه پایدار فراهم می‌آورد.

فقدان حمایت لازم از این اقشار می‌تواند منجر به بروز مشکلات گسترده‌ای مانند نابرابری‌های عمیق‌تر، بی‌ثباتی اجتماعی، بروز بحران‌های روانی و کاهش اعتماد عمومی شود که در نهایت سلامت جامعه را به طور کلی تهدید می‌کند.

یکی از مولفه‌های مهم در ارزیابی میزان سلامت جامعه، بررسی نظام‌های حمایتی و خدمات اجتماعی است که به نیازهای افراد آسیب‌پذیر پاسخ می‌دهند. این خدمات شامل مراقبت‌های پزشکی، روانی، اجتماعی و اقتصادی می‌شود که هرچند ممکن است در ظاهر کم‌اهمیت جلوه کنند، اما در عمق خود نقش کلیدی در حفظ کرامت انسانی و ارتقای کیفیت زندگی دارند.

به همین دلیل، جوامعی که سیستم‌های بهداشتی و حمایتی قوی، عدالت اجتماعی و سیاست‌های توانمندسازی بالایی دارند، همواره در رتبه‌های بالای شاخص سلامت اجتماعی جای می‌گیرند.

علاوه بر خدمات رسمی دولتی، نقش مشارکت مردمی و نهادهای مدنی در حمایت از افراد آسیب‌پذیر بسیار حیاتی است. سازمان‌های خیریه، گروه‌های داوطلبانه، کوشندگان حوزه سلامت روان و سایر نهادهای غیر دولتی می‌توانند خلأهای موجود در ساختارهای رسمی را پر کنند و به شکل موثر و مستمر به محافظت از اعضای حساس جامعه بپردازند.

این همکاری‌ها نه تنها بهبود شرایط این اقشار را موجب می‌شود، بلکه حس همبستگی، مسئولیت‌پذیری اجتماعی و احترام متقابل را در بین اعضای جامعه تقویت می‌کند.

فراتر از خدمات و ساختارهای حمایتی، فرهنگ و ارزش‌های جامعه نیز نقش مهمی در میزان مراقبت از آسیب‌پذیران ایفا می‌کنند. زمانی که فرهنگ جامعه به طور طبیعی به همدلی، احترام به تفاوت‌ها، دیدگاه مبتنی بر کرامت انسانی و مسئولیت اجتماعی گرایش داشته باشد، فضای حمایتگرانه و محافظت‌کننده از افرادی که در شرایط دشوار زندگی قرار دارند، به طور خودکار شکل می‌گیرد. این ارزش‌ها در آموزش‌های رسمی و غیررسمی، رسانه‌ها و خانواده‌ها نهادینه می‌شوند و به صورت منش و رفتار عمومی جامعه درآمده، سلامت اجتماعی را تضمین می‌کنند.

اهمیت ترویج عدالت اجتماعی نیز در این میان غیرقابل چشم‌پوشی است. عدالت به معنای توزیع عادلانه منابع و فرصت‌ها به همه اقشار جامعه، به ویژه افراد آسیب‌پذیر، پایه اساسی ایجاد تعادل و سلامت در جامعه است. جامعه‌ای که عدالت را نادیده بگیرد، در معرض بروز تبعیض، نابرابری و در نهایت تضعیف سلامت روانی و اجتماعی قرار می‌گیرد.

بنابراین، سیاست‌های عمومی و برنامه‌های توسعه باید به طور ویژه تمرکز خود را بر کاهش شکاف‌ها و ایجاد فرصت‌های برابر برای همه اعضا به ویژه آسیب‌پذیران قرار دهند.

در پایان، باید تأکید کرد که سلامت جامعه به عنوان یک شاخص اصلی پایداری و توسعه، با توجه به مراقبت از افراد آسیب‌پذیر در سطوح مختلف اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی شکل می‌گیرد. این نگاه انسان‌محور، زمینه‌ساز یک جامعه موفق، همدل و مقاوم در برابر چالش‌ها است و تضمین‌کننده بقا و شکوفایی نسل‌های آینده خواهد بود. بنابراین توجه همه‌جانبه به سلامت اجتماعی نباید صرفاً در راستای رشد اقتصادی و فناوری باشد، بلکه باید از طریق اخلاق، عدالت اجتماعی و مراقبت خصمانه از آسیب‌پذیران ارزیابی و ارتقا یابد تا جامعه‌ای متوازن و برخوردار از سلامت واقعی شکل بگیرد.