پایان عصر محافظهکاری در پرسپولیس؟ اولین نشانهها از سبک هاشمیان
برای سرمربی جوان پرسپولیس روی آوردن به جوانگرایی میتواند ریسک بزرگی باشد.
نمایش سهیل صحرایی و یعقوب براجعه دو تا از جوانهای فصل قبل پرسپولیس در تمرینات پیش فصل چشم وحید هاشمیان را گرفته آن هم تنها بعد از سه چهار روز تمرین اما سؤال اینجاست که سرمربی جدید پرسپولیس به جوانها میدان میدهد؟
وحید هاشمیان در حالی سرمربی پرسپولیس شده که تقریباً هیچ چیز از استایل مربیگریاش نمیدانیم و تمام دانش ما به اخلاق و خصوصیات فردی او در دوره بازیگری است. هاشمیان حتی در دوران ستارگی هم چندان در رسانهها نبود و از آنجایی که تقریباً بیشتر عمر فوتبال حرفه ایاش را در آلمان گذرانده همواره دور از هیاهوی فوتبال این بوده است.
از سوی دیگر او فقط در تیمهای دسته 5 و آکادمی باشگاه هامبورگ سرمربی بوده و از آنجایی که اخبار مربوط به این تیمها در رسانهها پوشش داده نمیشود هیچ کس پیش قضاوتی درباره پلنها و تفکرات فنی او در پرسپولیس یا حتی برخوردهای انضباطی و مدل رفتاریاش با بازیکنان تحت اختیار خود ندارد. همچنین در مقطعی که او عضو کادر فنی تیم ملی هم بود نه تن به مصاحبه میداد نه رفتار و اتفاقات ویژهای را رقم میزد تا دربارهاش بحث شود و غالباً جایی در تیترها نداشت.
با این وجود با در نظر گرفتن اینکه او در سه باشگاه آلمانی فوتبال بازی کرده و سیر تکاملی دوران مربیگریاش را در این کشور پشت سر گذاشته حداقل در یک زمینه میتوان از او انتظار داشت؛ اینکه به بازیکنان جوان – در صورت داشتن پتانسیل و تأیید فنی – بیشتر از مربیان قبل میدان بدهد و آنها را در کانون تفکرات و برنامههای فنی خود قرار دهد؛ چیزی که قبل از این همواره در سطح شعار باقی ماند و جای ویژهای در تیم اول پرسپولیس پیدا نکرد.
با بررسی بازه 10 سال اخیر شرایط پرسپولیس و اینکه چقدر بازیکنان جوان به تیم اصلی میرسیدند و میدان داده میشدند دستاوردهای مثبت و نقاط روشن زیادی نصیبتان نخواهد شد. برانکو ایوانکوویچ که چهار فصل هدایت پرسپولیس را به عهده داشت در روزهای بیپولی باشگاه بعضاً به بازیکنان جوانی مثل صادق محرمی میدان میداد اما به صورت کلی تا مجبور نمیشد از جوانها استفاده نمیکرد. کالدرون در همان بازی هفته اول به امیر روستایی میدان داد و بعدتر با بازی دادن به مهدی عبدی در دربی از این حیث اعتباری برای خود خرید اما او هم کمکم شبیه مربیان ایرانی شد و البته عمر مربیگریاش در پرسپولیس فقط نیم فصل بود تا قضاوت روشنی دربارهاش صورت نگیرد.
در دوره چهارساله سرمربیگری یحیی هم جوانان اساساً جایی در تیم اصلی نداشتند و بعضاً از سر ناچاری دقایقی به آنها بازی میرسید. در آن مقطع از اساس کار روی یکسری ستاره باتجربه بنا گذاشته شده بود و به ندرت بازی به بازیکنان جوان میرسید چرا که گلمحمدی اعتقاد داشت جوانی که میخواهد در پرسپولیس فیکس بازی کند باید در حد ستاره باشد.
این رویه طبیعتاً با حضور در کورس و ادامه مسیر قهرمانی توسط اوسمار هم دنبال شد. در دوره گاریدو بعضاً جوانهایی مثل حبوباتی و صحرایی به ترکیب رسیدند اما هیچکس فیکس نشد. بعد از گاریدو نوبت به کارتال رسید که او هم در مصاحبههای نخستش تأکید داشت برای بازی دادن به سن بازیکنان توجه نمیکند. کارتال جوانهایی همچون عنایتزاده و براجعه را به ترکیب اصلی نزدیک کرد اما همه منتظر شروع فصل تازه و پیریزی تیمی جدید بودند که قسمتش نشد.
با ورود هاشمیان به کادر فنی پرسپولیس و همین که در وهله نخست دو جوان توانمند تیم چشم او را گرفتهاند، میتوان امیدوار شد که سرمربی جدید سرخها اقبال ویژهای به بازیکنان جوان تیمش داشته باشد که این مسأله با توجه به خاستگاه فوتبالی و مربیگری او، آلمان اصلاً دور از ذهن نیست. از یک سو هاشمیان با توجه به دوری از فوتبال ایران بیشتر بازیکنان پرسپولیس را نمیشناسد و مثل یک مربی خارجی تازهوارد قاعدتاً نباید فرقی بین بازیکن جوان و نامدار بگذارد و کیفیت و آمادگی آنها را برای بازی دادن ملاک قرار دهد اما از سوی دیگر در نهایت او یک مربی ایرانی است که احتمال دارد از محیط و شرایط فوتبال ایران تأثیر بپذیرد.
نکته مهم اما اینجاست که پرسپولیس فصل قبل بعد از چند سال قهرمانی و کسب جامهای مختلف از این حیث کاملاً ناموفق بوده و بعد از یک فصل ناکامی در تمام رقابتها حالا دیگر هیچ هواداری حوصله شکست را نخواهد داشت و همین مسأله درصد ریسکپذیری هاشمیان را کم و کمتر میکند.
در عین حال با ورود به فصل تازه و تحت فشارهای رسانهای، مصاحبههای پیشکسوتان و خواستههای هواداران در طول فصل مشخص خواهد شد که هاشمیان چقدر با دست فرمان نیمه آلمانی خود پیش میرود تا دوز رقابت و هیجان را در اسکواد تیمش بالا ببرد یا چقدر تحت تأثیر نیمه ایرانی خود محافظهکارانه و بدون ریسک عمل خواهد کرد.
محمد قراگزلو