//
کد خبر: 519033

مردم در دلِ جنگ چه می‌پوشند؟ بررسی روان‌شناسی رنگ‌ها در روزهای بحران

این روزها، نفس‌هایمان سنگین شده‌اند؛ نه از گرمای هوا، بلکه از سایه‌ای که بر آسمان شهر افتاده است.

وقتی صدای آژیر، جای موسیقی را می‌گیرد و پنجره‌ها به‌جای نور، هراس را قاب می‌کنند، ناگهان چیزهایی که روزمره و پیش‌پاافتاده به‌نظر می‌رسیدند، معناهایی تازه می‌یابند. لباس، دیگر فقط پوشش نیست؛ انتخابی‌ست میان دیده‌شدن یا پنهان‌ماندن، میان استتار و ایستادگی، میان ترس و آرامش.

اما حتی در دلِ بحران، انسان همچنان انسان است؛ با احساس، با سلیقه، با انتخاب. یکی از عجیب‌ترین ابعاد این انتخاب، رنگ لباس است؛ انتخابی که گاه ناخودآگاه صورت می‌گیرد، اما حامل پیام‌هایی عمیق و روان‌شناختی است.

خاکی، مشکی، یا شاید آبی خاکستری

در دوران جنگ جهانی دوم، مردم انگلستان و کشورهای اروپایی اغلب لباس‌هایی به رنگ‌های خنثی مانند خاکستری، قهوه‌ای و سبز زیتونی می‌پوشیدند. این انتخاب، تنها به‌دلیل محدودیت پارچه و کمبود تولید نبود، بلکه نوعی استتار اجتماعی به شمار می‌رفت؛ در دل بحران، کسی نمی‌خواست برجسته یا متفاوت دیده شود. لباس‌های رنگارنگ و روشن، نشانه‌ای از بی‌توجهی یا بی‌ملاحظگی تلقی می‌شد.

در خاورمیانه، به‌ویژه در سرزمین‌هایی مانند فلسطین و لبنان، رنگ سیاه همواره نمادی از سوگ و مقاومت بوده است، اما در کنار آن، کوفیه‌های سفید و مشکی یا شال‌های خاکی نیز به عنوان نمادهایی از ایستادگی و تداوم شناخته می‌شوند.

در جریان جنگ سوریه، بسیاری از ساکنان مناطق آسیب‌دیده لباس‌هایی با ترکیب رنگ‌های طوسی، مشکی و خاکی می‌پوشیدند. این انتخاب نه فقط ناشی از سوگواری، بلکه راهی برای کمتر دیده‌شدن در دل ویرانی‌ها بود.

روان انسان چه می‌گوید؟

رنگ‌ها مستقیماً با احساسات انسان در ارتباط‌ هستند. مطالعات روان‌شناسی نشان می‌دهند که در شرایط اضطراب، خطر و ناامنی، ذهن انسان به‌طور طبیعی به‌سوی رنگ‌هایی گرایش می‌یابد که یا حس امنیت بصری ایجاد می‌کنند (مانند خاکی، بژ یا سبز زیتونی)، یا قدرت و کنترل را القا می‌کنند (مانند مشکی یا سرمه‌ای).

در مقابل، برخی افراد ناخودآگاه به رنگ‌های نرم و آرامش‌بخشی مانند آبی آسمانی یا بژ تمایل پیدا می‌کنند؛ رنگ‌هایی که نماد صلح، طبیعت و امیدند و می‌توانند نوعی پناه روانی فراهم کنند.

ایرانِ امروز و پوشش فردا

اگر به خیابان‌های ایران در این روزها نگاه کنیم، خواهیم دید که بسیاری از مردم ناخودآگاه به سوی رنگ‌های تیره گرایش یافته‌اند؛ رنگ‌هایی مانند سیاه، خاکستری، سبز تیره و آبی نفتی، انتخاب‌های رایج این روزها هستند. شاید این انتخاب‌ها نه از سر ترس، بلکه از دل همدلی برخاسته باشند؛ لباسی برای آن‌که فریاد نمی‌زنیم، اما ایستاده‌ایم.

در روزهای بحران، لباس فقط پوششی ساده نیست؛ بیانیه‌ای است خاموش اما رساتر از هزار کلمه. رنگ آن شاید همه‌چیز را نگوید، اما حال درونی یک ملت را به تصویر می‌کشد. وقتی واژه‌ها کم می‌آورند، رنگ‌ها زبان احساس می‌شوند؛ پناهی کوچک در دلِ آشوبی بزرگ.