یامال، کابوس ۱۷ ساله اینتر: آیا "قفس سهنفره" نراتزوری برای مهار نابغه بارسا کافیست؟ / از "نقشه گاتزتا" تا خندههای عصبی اینزاگی!
در آستانه بازی نیمهنهایی لیگ قهرمانان، پدیده ۱۷ ساله بارسلونا، یامال، به دغدغه اصلی اینتریها تبدیل شده است؛ رسانههای ایتالیایی از "قفس سهنفره" برای مهار او میگویند و سیمونه اینزاگی نیز با طنزی عصبی به چالش مقابله با این ستاره جوان اذعان میکند.
صفحات صورتیرنگ روزنامه معتبر "گاتزتا دلو اسپورت" با انتشار نموداری از محاصره لامین یامال توسط سه بازیکن اینتر، نشان از اهمیت فوقالعاده این پدیده ۱۷ ساله در آستانه دیدار برگشت نیمهنهایی لیگ قهرمانان دارد. "نقشه اینتر برای یامال... قفس، سرعت، و صبر"؛ تیتری که شاید روی کاغذ راهکاری منطقی به نظر برسد، اما در عمل، مهار جوانی که پس از درخشش در بازی رفت (تساوی ۳-۳) لقب "پیرمرد ۱۷ ساله" را از آن خود کرده، چالشی بسیار بزرگتر برای شاگردان سیمونه اینزاگی خواهد بود. شهر میلان غرق در هیجان این بازی است و به نظر میرسد تأثیر این بازیکن جوان بر اردوی نراتزوری و تحلیلهای تاکتیکی، فراتر از یک نگرانی عادی پیش از یک بازی بزرگ است. همه نگاهها امشب نه تنها به نتیجه، بلکه به نمایش خیرهکننده دیگری از سوی یامال دوخته شده است.
نوشته کریگ هوپ، خبرنگار ارشد دیلی میل: دیروز، در صفحات صورتی روزنامه «گاتزتا دلو اسپورت»، نمودار تاکتیکیای منتشر شد که لامین یامال را در محاصره سه بازیکن اینتر نشان میداد.
در کنار آن، مطالب مفصلی به تشریح جزئیات راهبردی اختصاص یافته بود که برای مقابله با ستاره بارسلونا ضروری دانسته شدهاند. رسانههای ایتالیایی، همانطور که مدافعان بزرگشان با اشتیاق یارگیری میکنند، با همان شدت به تحلیل تاکتیکی میپردازند.
تیتر روزنامه بیپرده به اصل موضوع پرداخته بود: «نقشه اینتر برای یامال… قفس، سرعت، و صبر».
روی کاغذ، همهچیز ساده به نظر میرسید — نسخهی صورتیرنگ اینتر برای پیروزی.
اما وقتی یامال از قفس میگریزد و از شما سریعتر میدود، صبر خیلی زود جای خود را به وحشت میدهد.
و به نظر میرسد که اینتر واقعاً از این «پیرمرد ۱۷ ساله» میترسد؛ لقبی که پس از عملکرد درخشانش در دیدار رفت نیمهنهایی که با تساوی ۳-۳ پایان یافت، به او داده شد. شگفتانگیزتر اینکه این دیدار صدمین بازی رسمی او برای باشگاه بود.
در زمین تمرینی نراتزوری، دیروز لحظهای طنزآمیز رقم خورد؛ وقتی سیمونه اینزاگی، سرمربی تیم، با جدیت کامل از احتمال استفاده همزمان از دو مدافع کناری شناختهشده، فدریکو دیمارکو و کارلوس آگوستو، برای مقابله با یامال در سمت راست بارسا صحبت کرد.
آلساندرو باستونی، مدافع میانی سمت چپ که کنار او نشسته بود، پرسید: «یعنی من بازی نمیکنم؟»
همهچیز حال و هوای خندههای عصبی داشت. این همان تأثیری است که آن پسر بر مردان اینتر گذاشته است.
هرچند بازیکنانی چون رافینیا، پدری و دنی اولمو هم شایسته احتراماند، اما در روزهای اخیر هیچکدام به اندازه یامال مورد توجه نبودهاند — و امشب هم نخواهند بود.
در کنفرانس مطبوعاتی شب گذشته در سنسیرو، خبرنگاری اسپانیایی از دنی اولمو پرسید که نظرش درباره یامال و مراقبت او توسط دو بازیکن اینتر چیست.
جواب ساده بود: برو روزنامه را بخوان، رفیق! سه نفر هستند!
اولمو با لحنی کنایهآمیز گفت: «این یعنی ما یک بازیکن آزاد خواهیم داشت. بههرحال، یامال نشان داده که در برابر یک، دو یا حتی سه نفر هم میتواند خوب عمل کند. او میخواهد ثابت کند چرا همه میگویند او بهترین بازیکن جهان است.»
بیرون، آسمان میلان سیاه و تهدیدآمیز بود و باران، همچون یامال، از میان سنگفرشهای پُرشیار خیابانها پیچوخم میخورد. اما هیچچیز نتوانست شور و شوق فراگیر اینجا را کاهش دهد.
این شهر به اشباع لیگ قهرمانان رسیده است. «گاتزتا» ۱۱ صفحه از شماره خود را به این بازی اختصاص داد، پیش از آنکه سراغ مرور آخر هفته سریآ برود. قیمت هتلهای اطراف کلیسای تاریخی دومو به ارقامی همچون شماره تلفن میماند. شبکههای تلویزیونی چیزی جز فوتبال (کالچو) نشان نمیدهند — آیا «کرونیشن استریت» به تعویق افتاده است؟ و در تاکسیهایی که بهتر است پیش از سوار شدن به آنها کمربند ببندید، صدای رادیوهای پرهیاهو شنیده میشود که موضوع گفتوگوها مشخص است — اینزاگی، مارتینس، یامال!
و این تازه پیشدرآمد بازی برگشت هیجانانگیز است.
مسأله این نیست که نیمهنهایی به تعادل رسیده است؛ بلکه این است که بازی رفت هیچ ظرافتی نداشت. در پایان آن دیدار، همهچیز شبیه دعوای دو مست در یک بار تاپاس در ساعت ۲ بامداد بود — سرگرمکننده؟ بله. دفاعی عالی؟ نه.
ولی چه اهمیتی دارد؟
اینکه این بازی بیشتر شبیه چکرز است تا شطرنج، بخشی از جذابیت آن است.
با وجود رساله دفاعی گاتزتا، بهترین راهکار اینتر همچنان حمله است — همانگونه که در نیوکمپ بود.
رسانههای اسپانیایی روح آن دیدار را بهتر منتقل کردند، وقتی تیتر زدند: «دیوانه!»
خط دفاعی بارسا در آن بازی مثل راه رفتن بر طناب بود. دیگر نمیتوان شمرد که چند بار تا مرز سقوط رفتند.
اینتر باید پیروز میشد. تنها چیزهایی که مانع شدند، یک آفساید میلیمتری، بیدقتی در تمامکنندگی، و نبوغ یامال بود.
برای لحظهای بحث از یامال جدا شد، وقتی از هانسی فلیک، سرمربی بارسا، درباره خطر تکرار اشتباه تاکتیکی در دادن فضا به بازیکنان اینتر سؤال شد.
فلیک، مردی خوشبرخورد، از این سؤال خوشش نیامد.
او گفت: «از بیرون شاید به نظر برسد که “واو، اینتر خیلی خوب بازی کرد”، اما دلیلش این است که ما در جای درست برای پرس، بازیکن مناسب نداشتیم. باید برخی مسائل را اصلاح کنیم.»
خب، برگردیم به یامال.
فلیک گفت: «لامین نابغه است. کاری که او با توپ میکند باورنکردنی است. هر پاسش با فشار و جهت درست است. در بازی رفت با کیفیتش ما را به بازی بازگرداند. او زیباست. اما حالا باید همیشه این را نشان دهد.»
دقایقی بعد، وقتی بارسلونا زیر باران در زمین سنسیرو تمرین کرد، نگاهمان به نوجوانی افتاد که جهان زیر پای اوست.
او با توپ خوشحالتر از هر زمان دیگری به نظر میرسید.
حتی به موی بلوند نیاز ندارد تا دیده شود. در تمرینی با پدری و فرانکی دییونگ، یک حرکت نمایشی انجام داد که لبخند را به چهره همتیمیها و ما خبرنگاران نشاند. همکاران ایتالیاییمان کمی بیشتر نگران شدند.
پاسخ آنها به این نگرانی، جشن گرفتن بازگشت به آمادگی لائوتارو مارتینس، قهرمان جام جهانی آرژانتین بود که در نیمه اول چهارشنبه گذشته از بازی بیرون رفت.
صفحه اول گاتزتا تصویر او را در حال گرفتن گوشهایش نشان میداد با تیتر درشت و پررنگ: «اینتر — من اینجام!»
اگر اینتر میخواهد به فینال برسد، مارتینس باید همهجا حضور داشته باشد.
اگر او در نیمه دوم بازی رفت در زمین بود — زمانی که بارسا نظم و حتی گاهی عقل خود را از دست داد — شاید اینتر امشب با برتری وارد بازی میشد.
نه اینکه امتیاز میزبانی سرنخی به ما بدهد از اینکه بازی چگونه خواهد گذشت. در بازی رفت نظمی دیده نشد — به جز لحظات فردی الهامبخش — و این اصل ساده که باید بیشتر از حریف گل بزنی، خودش لذتبخش است، حتی اگر تحلیلها علمیتر باشند.
پایان رساله گاتزتا درباره مهار یامال با یک ندا تمام شد:
«موضوع این است که بدانید چگونه نگاهتان را فراتر از دندانهای یامال گسترش دهید. سپس، کافی است تا همه بارسلونا را زمین بزنید و به سوی شبی بزرگ در مونیخ بدوید.»
اما نخست، باید از یک شب بزرگ در میلان لذت برد.
و بهویژه از یک بازیکن بزرگ که شاید روزی، بزرگترینِ همه باشد.