//
کد خبر: 504120

بنای رفیع فرهنگ؛ از نفی اسراف تا نشر احسان

با زدودن نشانه‌های انحطاط فرهنگی و گسترش دامنه فضائل اخلاقی، می‌توانیم معماری فرهنگی اصیل و بالنده‌ای را برای ایران ترسیم کنیم.

فرهنگ یک ملت، همچون بنایی است که خشت به خشت آن با ارزش‌ها، باورها و آداب و رسوم شکل می‌گیرد. اما گاه این بنا دچار فرسودگی و آسیب می‌شود. مبارزه با مظاهر فرهنگ استعماری، در واقع تلاشی برای زدودن این فرسودگی‌ها و ترمیم این بنای ارزشمند است.

اسراف و تبذیر، همچون موریانه‌ای است که پایه‌های اقتصاد و اخلاق جامعه را می‌خورد. نفی این رفتار ناپسند و ترویج فرهنگ مدیریت منابع و مصرف بهینه، استحکام بخشیدن به این پایه‌هاست.

لغو و بیهودگی، همچون گرد و غباری است که چهره فرهنگ را تیره می‌کند. زدودن این غبار و ترویج فرهنگ اندیشه، خلاقیت و فعالیت سازنده، جلا بخشیدن به این چهره است.

تجمل‌پرستی، همچون تزئینات کاذب، اصالت بنا را پنهان می‌کند. نفی این ظاهرسازی و ترویج ساده‌زیستی و توجه به جوهر ارزش‌ها، نمایان ساختن اصالت است.

اشاعه فحشاء و بی‌اخلاقی، همچون ترک‌های عمیق در ساختار بنا، انسجام آن را تهدید می‌کند. نفی این انحطاط اخلاقی و ترویج عفت و حیا، ترمیم این ترک‌ها و استحکام بخشیدن به ساختار است.

در مقابل این تلاش برای زدودن آسیب‌ها، ترویج و تبلیغ فرهنگ اصیل اسلامی و گسترش فضائل اخلاقی، همچون افزودن مصالح مرغوب و نقش‌های زیبا به این بناست. فضائلی چون احسان، گذشت، همدلی و عدالت، زینت‌بخش این معماری فرهنگی خواهند بود.

گسترش فضائل اخلاقی، نه تنها به زیبایی فردی می‌افزاید، بلکه پیوندهای اجتماعی را مستحکم‌تر کرده و فضایی سرشار از اعتماد و همکاری ایجاد می‌کند. این فضائل، روح حاکم بر معماری فرهنگی ما خواهند بود.

معماری فرهنگی ایرانی، نیازمند نفی هرگونه انحطاط و اثبات هر فضیلتی است. این یک پروژه ملی است که نیازمند مشارکت همه جانبه هنرمندان، رهبران فکری و تک تک شهروندان است.

با همت و آگاهی، می‌توانیم بنای رفیع فرهنگ ایرانی را بر پایه‌های اصیل خود استوار سازیم و آن را به زیباترین و ماندگارترین شکل ممکن به نسل‌های آینده منتقل کنیم.