//
کد خبر: 46881

رازهایی جالب از زندگی شخصی آنجلینا جولی

به نظر می‌رسد که این روزها بیشتر در مورد زندگی هنری آنجلینا جولی می‌دانیم تا زندگی شخصی او. او همیشه از داستان سازی و حاشیه آفرینی استقبال کرده است و فرزندانش تنها چیزهایی بوده‌اند که سعی کرده، زندگی آنها را از چشم و تعقیب رسانه‌ها دور نگه دارد.

به نظر می‌رسد که این روزها بیشتر در مورد زندگی هنری آنجلینا جولی می‌دانیم تا زندگی شخصی او. او همیشه از داستان سازی و حاشیه آفرینی استقبال کرده است و فرزندانش تنها چیزهایی بوده‌اند که سعی کرده، زندگی آنها را از چشم و تعقیب رسانه‌ها دور نگه دارد.

 

همه ما آنجلینا جولی را به عنوان یک بازیگر و فعال حقوق بشر دوست داشتنی می‌شناسیم، اما او رازهای مخفی زیادی دارد و این روزها بسیاری از آنها افشا شده‌اند. در طول زندگی همواره به خاطر کارهایی که کرده، مورد انتقاد قرار گرفته است. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با حقایقی جالب در مورد زندگی شخصی این بازیگر سرشناس هالیوود آشنا کنیم.

 

مادرش تاثیر زیادی بر زندگی او داشت

او می گوید من دختر آن مادر هستم. عشق من به فرزندانم، ارزش هایم، اهمیت دادن به اتفاقاتی که در سراسر جهان رخ می دهد، همه این ها را از مادرم دارم. هر روز به شدت برای او دلتنگ می شوم. من سعی می کنم همانطور که مادرم مرا بزرگ کرد، بچه هایم را بزرگ کنم.

 

وقتی پای انظار عمومی به میان بیاید، او بسیار حساب شده عمل می کند

وقتی که پای رسانه‌ها به میان می‌آید جولی سعی می‌کند که وجهه خود را به هر طریقی حفظ نماید. هر چه سن او بالاتر رفته چیزهای عجیبی که در مورد او در رسانه های شنیده‌ایم، کمتر شده است و بدون شک دلیلی برای این موضوع وجود دارد. وی در این باره گفته است: «من دوست دارم پشت شخصیت هایی که بازی می کنم خود را قایم کنم. علی رغم باورهای عمومی من زندگی ام را بسیار شخصی نگه می دارم و از مشهور بودن دل خوشی ندارم. دوست دارم که خیلی راحت با عموم مردم در ارتباط راحتی باشم. دوست ندارم وقتی که حرف می زنم رازی را پنهان کنم یا مجبور باشم مراقب حرف زدنم باشم. دوست ندارم برای حرف هایم برنامه ریزی کنم. می‌خواهم رک باشم. دوست دارم عقایدم را آزادانه بگویم و امیدوار باشم که منظور درستی از حرف هایم استنباط شود. دوست ندارم دست از آزاد بودن بردارم و دست نیز برنخواهم داشت».

 

او می‌خواست که فرزندانش مادر او را به خوبی بشناسند

جولی زمانی که جوان بود با مرگ مادرش روبرو شد و این موضوع و نداشتن مادر در آن دوران او را به شدت تحت تاثیر قرار داد. به همین دلیل یکی از دغدغه های اصلی او این بود که مبادا فرزندانش مادربزرگشان را خوب نشناسند. او در جایی گفت: مادرم آن قدر زنده ماند که اولین نوه هایش را ببیند و آنها را بغل کند. اما فرزندان من هیچ وقت این شانس را نداشتند که او را بشناسند و عشق و مهربانی او را لمس کنند. ما همیشه از «مادر مامان» صحبت می کنیم و همیشه سعی دارم که در مورد بیماری که او را از ما گرفت، صحبت کنم.

 

جولی از مرگ مادرش به شدت الهام گرفت

وقتی که وی روی فیلم «قلب قدرتمند» (A Mighty Heart) به عنوان بازیگر کار می کرد، در واقع واکنش به مرگ مادرش را نشان می‌داد. به نظر می رسد که کنار آمدن با مرگ مادر کار بسیار سختی برای او بوده است. در آن زمان که مدت زمان زیادی از مرگ مادرش نمی‌گذشت. وی در مصاحبه با شبکه NBC گفته بود: مادرم از آن دسته زن هایی بود که هفته‌ها برای برگزار کردن درست یک مراسم جشن تولد برنامه‌ریزی می‌کرد و چهار پیش نویس نیز برای کارت جشن تولد می‌نوشت که در آنها احساسات خود را بیان کند و این بدان معنا بود که او برای مادر بودن به دنیا آمده بود. او بسیار مهربان بود و با مرگش نیز به من درس داد، درس قوی بودن. این بزرگ ترین درس بود.

 

جولی رابطه خوبی با پدرش نداشت

اگرچه جولی و پدرش، جان وویت در انظار عمومی رابطه خوب و شادی را به نمایش می گذاشتند اما در واقعیت جولی رابطه خوبی با پدر خود نداشت.

 

حضور در فیلم «بچه اشتباهی» او را به شدت به هم ریخت

جولی در سال 2008 در فیلم «بچه اشتباهی» (Changeling) حضور یافت که داستانی را در دهه 20 در مورد یک مادر تنها که بچه‌اش گم می شود، روایت می کند. نیروهای پلیس به جای این که به او کمک کنند بچه اش را پیدا کند، مانند یک زن دیوانه با او رفتار و سعی می کردند بچه ای سر راهی را به او قالب کنند و به او القا کنند که بچه خود اوست.

 

این داستان آن چنان برای جولی آزار دهنده بود که بر رابطه او با بچه هایش تاثیر گذاشت. وی در این باره گفته است: به عنوان یک مادر این موضوع بسیار وحشتناک بود. بچه هایم را تا جایی که امکان داشت در هنگام ناهار در کنار خودم داشتم و بعد از یک روز کار سریع به سمت خانه می رفتم. فقط می خواستم که خودم را به حماقت بزنم. چنان احساساتی بودم که دیدم رفتارم با کودکانم بسیار بسیار احمقانه شده است. از اینکه می دانستم فرزندانم کجا هستند و حالشان خوب است، بسیار خوشحال بودم.

 

منبع: افکارنیوز