کد خبر:
          461922        
        
        
            
          
        
      
      
                
      
    
            حکایت امام و دعای زیرکانه برای نجات از ظلم
دعایی که حاکم را نشانه گرفت
«زمانی در مازندران، علاء نام حاکمی بود سخت ظالم. خشکسالی روی نمود. مردم به استسقا (دعای باران) از شهر بیرون رفتند. چون از نماز فارغ شدند، امام بر منبر دست به دعا برداشت و گفت: اللهم ادفع عنا البلاء و الوباء و العلاء (یعنی خداوندا، بلا و وبا و علاء را از ما دفع کن!)»