//
کد خبر: 360819

محرّم؛ ننگ ابدی برای ستم گران و افتخار تاریخی برای اهل کربلا

محرم ننگ ابدی بری ستم گران می باشد.

محرّم؛ بی تردید از هرحیث بی بدیل است و پهلوانانش بی همال. می گویند وقتی که نوجوانی؛ زره می پوشد و سلاح بر می گیرد

بی آن که از التهاب و اضطراب، نَفَس بزند و از فرط رشادت و غیرت، لرزه بر اندام خصم دون، می افکَنَد، قمربنی هاشم را چه بگوییم که از هیبت و صلابت اش، کوه به کُرنِش وادار می شود و درختان، سرخَم می کنند و رودها از حرکت باز می ایستند، چرا که ابافاضل قهرمان، تشنه است و لبانی خشکیده دارد، مع الوصف وقتی که به یاد سالار لب تشنگان، حسین ابن علی، برادرش می افتد

وقتی که زنان و کودکان خیمه های اباعبدالله الحسین را به خاطر می آورد، آب از لابلای انگشتان مردانه اش در نهر، فرو می ریزد، مشک ها را انباشته می کند، بردوش حمایل می کند، اسب را سوار می شود و می تازد، اما چندصباحی نرفته است که حرامیان راه بر او می بندند و هر کار که می کنند، حریف این پهلوان زیباروی نمی شوند و یکی پس از دیگری، همچون برگ های پاییزی، فرو می ریزند و آن گاه است که تیر بارانش می کنند و چندین نفری در محاصره اش، قرار می دهند و بالاخره یک دستش را از بازو جدا می کنند و اوست که شمشیر به دست دیگرش می گیرد و به این نبرد ناجوانمردانه و نامتوازن، ادامه می دهد و پس از مدتی، دست دیگرش را تقدیم خدای حسین می کند، مشک ها می خواهند از دوش اش بیافتند، آن هارا به دندان می گیرد و قصد رفتن می کند، که نابکاران زرپرست و کوردلان دنیاطلب، باتیر، مشک ها را سوراخ می کنند. آن اشک های غلتان که از گونه های ماه بنی هاشم فرو می ریزد، نه از اندوه و ناراحتی، که از حسرت بی آبی و لب تشنگی برادرش حسین، اهل خیام و مبارزان همراه اوست.

السلام علیک یا اباالفضل العباس، برادر باوفا، قهرمان کربلا، یل بی مثال بنی هاشم.

هرگز از یاد من آن سروخرامان نرود

هرگزم یاد تو از لوح دل و جان نرود.