//
کد خبر: 319000

عبدی، یکی از رازهای پرسپولیس؛ نوسان از یک تا صد

مهدی عبدی را می‌توان یکی از رازهای پرسپولیس در دو، سه فصل اخیر تلقی کرد.

این مهاجم قائمشهری که هم‌ولایتی علی علیپور فوروارد سابق پرسپولیس و بازیکن کنونی لیگ پرتغال است، در بعضی روزها گل‌های حساس و جالبی را می‌زند که سرخ‌های تهرانی را تا مرز فتح جام‌ها پیش می‌برد اما در عین‌حال در برخی روزها دیگر ضعف‌هایی را بروز می‌دهد که حتی نزد فورواردهایی به‌غایت کم تجربه‌تر و غیر نامدارتر هم مشاهده نمی‌شود. چه بسیار روزها که عبدی حتی با اشاره‌ای به توپ می‌توانست اسباب ارتقای سرخ‌ها شود اما فرصت‌هایی عالی را بر باد داده و به وضعیت و جایگاه تیمش ضرباتی سنگین وارد کرده و چه موقعیت‌های طلایی پرشماری که با همت اطرافیان عبدی ساخته شده و در مسیر وی قرار گرفته تا از آن بهره‌برداری کند اما او آنها را هدر داده و در تحقق آرزوهای «سرخ» تأخیری تلخ انداخته است.
 
ریسک مؤثری که کالدرون انجام داد
تولد و شروع شهرت عبدی در تیم فوتبال پرسپولیس در دربی رفت لیگ نوزدهم و در زمانی شکل گرفت که هدایت این تیم با گابریل کالدرون آرژانتینی بود. این مربی نامدار در شرایطی عبدی را در 20 دقیقه پایانی‌آن شهر‌آورد مقابل استقلال به میدان فرستاد که چنین چیزی از هیچ مربی دیگری سر نمی‌زد (و ‌نمی‌زند) زیرا همیشه این باور درست یا غلط وجود دارد که اگر قرار است در کار پیچیده تیم در این گونه مسابقات سخت و عصبی و سرشار از تنش گشایش ایجاد شود، باید آن را از با‌تجربه‌ها و مردانی طلب کرد که نیک می‌دانند راز و رمز و راه و چاه توفیق یا ناکامی در پیکارهای سنگین و پرمسئولیت چیست و این یک باور پر طرفدار است که چنین راه حل‌هایی را لااقل در رقابت‌هایی مثل دربی‌های سنگین نباید از جوانترها طلب کرد و در این زمینه‌ها پر تجربه‌اند و ده‌ها بار در چنین مسیرهایی طی طریق کرده و مار خورده و افعی شده‌اند. کالدرون خلاف این باور رایج عمل کرد و از عبدی بی‌تجربه و گمنام در آن لحظات حساس و سرنوشت‌ساز سود جست و شاید به یاد داشته باشید که این مهاجم لاغر اندام اما تیز‌هوش در فاصله هفت، هشت دقیقه به پایان وقت در پی یک همکاری کوتاه با یارانش از گوشه 6 قدم و با ضربه‌ای تندوتیز سدشکن شد و گلزنی کرد که کمتر کسی توقع آن را داشت و در غافلگیری محض حریف شوکی را به آبی‌ها وارد و آن را متحمل شکست 1-صفر کرد که دقایق اندک باقیمانده به هیچ روی برای جبران آن کافی نبود و نمی‌شد پادزهری بر نیشی یافت که یک مهاجم تازه‌وارد به لطف استفاده از عامل ناشناختگی‌اش توانسته بود بر پیکر حریف وارد و رقیب را در جا کیش و مات کند.
 
آنجا که اشتباهات پذیرفتنی نیستند
اما آن‌ شروع عالی و خبرساز و شوکه‌کننده در پرسپولیس با انواع ادامه‌های جورواجور همراه شد و همانطور که پیشتر آمد از عبدی مردی ساخت که هم می‌توانست و می‌تواند فرشته نجات باشد و هم تیری زهر‌آگین و مهلک برای خودزنی. عبدی در روز خوبش گلی را زد که پرسپولیس را در فینال غرب آسیا از تیم ساخته و پرداخته النصر عربستان (البته در جنگ ضربات پنالتی) عبور داد و در روز بدش گل‌های آسان متعددی را نزد که قرمزهای تهرانی را از ادامه حضور در جام حذفی باز داشت و یا در فینال لیگ قهرمانان آسیا از کسب جام دور کرد. هر مهاجم و به‌واقع هر بازیکنی را باید با خوب‌ها و بدهایش پذیرفت و برای او این حق را قائل بود که در بعضی روزها آماده و به قول قدیمی‌ها «سردماغ» نباشد و حتی آسان‌ترین فرصت‌ها را هدر بدهد اما در تیمی مثل پرسپولیس و در هر باشگاه بزرگ و پر‌مسئولیت دیگری میزان پذیرش و طبعی تلقی شدن این خطاها باید مشخص باشد و نمی‌توان از یک تا صد در نوسان بود. تیم‌های کوچک شاید بازیکنانی از این دست را بر‌تابند و در طولانی مدت با آنها کار کنند اما باشگاه‌های بزرگ که محکوم به فتح اکثر قریب به اتفاق دیدارهایشان و تصاحب حداقل یک جام در هر فصل هستند، نمی‌توانند این لغزش‌ها را عادی بشمارند و عواملی را حفظ کنند که باعث این لغزش‌ها هستند.
 بدبینی طبیعی و ماندگار
مهدی عبدی بازیکنی از این قبیل برای قرمزهای تهرانی بوده و همانقدر اسباب رضایت و تحسین خود از سوی ناظران شده که گاه موجب حیرت شدید و ناامیدی کامل هواداران از خودگشته است. برخی گل‌های دویست درصد (!) هدر رفته توسط او حتی لقمه آسانی در دهان کودکان 10 ساله نشان داده و در زمان‌هایی او فرصت سوزی‌های عظیمی کرده که ساده‌ترین کار گلزنی در موقعیت‌های تک‌به‌تک و در مواجهه با دروازه تقریباً خالی بوده است. با کارهایی از این دست جایگاه عبدی نزد ناظران و هواداران به قدری سست و نامطمئن شده که برخی گل‌های حرفه‌ای و جالب وی نیز به اندازه کافی به چشم نیامده و او مشمول تحسینی نشده که سزاوار آن بوده است.
او در مسابقه بسیار حساس 3 مردادماه سرخ‌ها مقابل تراکتور با دو گل به غایت ارزشمندی که در نیمه دوم زد، سبب تغییر شکست یک-صفر آنها به پیروزی نهایی یک-3 شد و در هفته پیش از آن نیز عبدی دو گل حرفه‌ای و فرصت‌طلبانه برابر ماشین‌سازی به‌ثمر رساند و همکاری مؤثری با شهریار مغانلو داشت که کمک کرد این فوروارد پیشین سانتا کلارای پرتغال نیز مثل او دوباره گلزنی کند و بازی با برد یکطرفه 5-صفر قرمزها پایان یابد. با این حال نوسان‌های قبلی عبدی که به ویژگی ثابت او تبدیل شده، همیشه این بدبینی را به‌وجود آورده که او در دیدارهای بعدی‌اش مثل شماری از مسابقات قبلی خود کارهایی را انجام ندهد که از وی انتظار آن می‌رود. چنین گمان‌های منفی و برداشت‌های توأم با ناامیدی به این خاطر به‌وجود آمده که عبدی حتی به لحاظ ذهنی و فکری خود را آماده تمام بالا و پایین‌های حرفه‌اش نکرده و این اطمینان را به‌وجود نیاورده که اگر هم در روزی بد به‌سر می‌برد، لااقل از فرصت‌های 100 درصدی به آسانی عبور نکند.