//
کد خبر: 23148

زیباکلام روحانی را مردود کرد

نائب رئیس حزب اعتدال و توسعه گفت: در زمینه توسعه سیاسی و جامعه مدنی به روحانی نمره ۱۱ را هم نداده و ردش می کنم و می گویم برو شهریور بیا و دوباره امتحان بده چون از وی انتظاراتی داشتم.

به گزارش فرتاک نیوز،صادق زیباکلام شامگاه پنجشنبه در مراسم افتتاحیه ستاد جوانان و دانشجویی ستاد روحانی خوزستان با تسلیت شهادت مرزبانان حادثه تروریستی اخیر اظهار کرد: همواره گفته می شود که این انتخابات مهم است و همواره در تمامی دوره ها این جملات باید تودهنی محکمی به استکبار زد و امثالهم را تکرار می کنند؛ اما واقعیت این است که به معنای واقعی کلمه در یک مسیر سرنوشت سازی قرار گرفتیم.
 

وی افزود: از من انتظار می رود از دولت روحانی به صورت تمام قد دفاع کنم و افراد دیگر هم برای حمایت سایر کاندیداها تمام دستاوردهای دولت را زیرسوال می برد و اینکه برجام دستاوردی نداشته است.
 

نائب رئیس حزب اعتدال و توسعه تصریح کرد: می خواهم نه از باب اینکه طرفدار دولت روحانی هستم بلکه ساده، صمیمانه و منصفانه این حدود چهار سال مدیریت قوه مجریه توسط روحانی را بررسی کنم. با فرض بر بی طرفی می توان گفت که منصفانه اگر بخواهیم عملکرد وی را داوری کنیم نباید نمره کلی بدهیم که صرفا موفق بوده و یا اینکه بنا به اعلام مخالفان بگوییم صرفا ناموفق بوده است.
 

عملکرد روحانی کارنامه ای با سرفصل های متفاوت دارد و هر نوع داوری در ارتباط با وی باید شامل بخش های مختلف شود؛ نمره دهی به روحانی را می توان در سه بخش  سیاست خارجی، اقتصاد و در نهایت حوزه کلی سیاسی، اجتماعی، جامعه مدنی و احزاب انجام داد.
 

نه به واسطه طرفداری از روحانی بلکه به واسطه حل مشکل و پرونده، مناقشه و بحران هسته ای که ایران را از چاه ویل هسته ای درآورد باید نمره قابل قبولی را در این عرصه به روحانی داد چون دولت قبل ایران را با کله در چاه ویل هسته ای انداخته بود.
 

روحانی بعد از ۲۱ ماه مذاکرات سخت و دشوار توانست کشور را از چاه ویل هسته ای رهایی داده و بیرون آورد. خیلی ها در جریان مذاکرات از همان ابتدای شروع کار بنای مخالفت گذاشته و پاییز ۹۲ در سفارت آمریکا جمع و جریان دلواپسان را شروع کرده و به مخالفت پرداختند.
 

در سال های ۹۳ و ۹۴ هم این مخالفات ها ادامه پیدا کرده و زمان توافق نهایی هسته ای در سال ۹۴ (به نام برجام) باز هم مخالفت کردند.   در حمله به روحانی در جریان انتخابات دیگر خیلی به برجام اشاره نمی شود چون ترامپ هم با تمام وجود بر علیه برجام هست پس اگر برجام به زعم دلواپسان هیچ دستاوردی برای ایران نداشته پس چرا ترامپ اینقدر با آن مخالفت می کند.
 

بر خلاف آنچه مخالفان برجام به دروغ از تریبون های نماز جمعه، رادیو و تلوزیون گفتند برجام به نفع ایرانیان نیست ولی مخالفت های ترامپ خود گواهی بر اشتباه بودن این سخنان است.
 

وی با اشاره به اینکه جریان تندرو مجبو هستند که بگویند برجام به نفع آمریکاست، گفت: فرض بگیریم که تندروها درست می گویند و برجام شکست خورده و هیچ دستاوردی هم نداشته خب پیشنهاد شما چیست؟ جلیلی ۶ سال با کاترین اشتون مذاکره کرد ولی نتیجه آن چیست که حتی خود علی اکبر ولایتی اصولگرا هم در مناظره سال ۹۲ از آنها سوال کرد چه دستاوردی داشتید.
 

برجام بزرگترین دستاورد هسته ای است و برای همین به سیاست خارجه دولت روحانی نمره بالایی می دهم. روحانی هرگز آرزوی مرگ، نابودی و نیستی را برای هیچ کشور و دولتی نداشته و با همه ضمن رعایت احترام ارتباط برقرار می کند؛ روحانی سر جنگ با هیچ کشوری نداشته و ندارد.

 

یک بار تاکنون مشاهده نشده که وزیر امور خارجه ایران در دولت روحانی از جریان هسته ای بهره وری سیاسی کند ولی دقیقا در دهه ۸۰ و در دولت احمدی نژاد از انرژی هسته ای به عنوان سوخت آمریکاستیزی استفاده کردند.

 

در اقتصاد حداکثر نمره من به روحانی بین ۱۲ و ۱۳ هست و اینکه در چنین حوزه ای روحانی را رد یا نمره بالا نمی دهم به خاطر اصل قضاوت منصفانه است؛ روحانی دولت را با تورمی بالغ بر ۴۰ درصد و رشد اقتصادی منفی به دست گرفته ولی رشد اقتصادی را از منفی چهار به بالای پنج رسانده و این دستاورد کمی نیست، حتی تورم ۴۰ درصدی را به زیر ۱۵ رسانده و قیمت دلار را هم در عین حال ثابت نگه داشته است.

 

نمره ۱۳ به روحانی در حوزه اقتصاد به خاطر هفت میلیون بیکار و تداوم رکود در کشور است؛ البته وقتی مسئله اشتغال و رکود مطرح می شود باید پیچیده بودن موجود اقتصاد در جمهوری اسلامی ایران را درنظر داشت.

 

طرح سوال کرد: اگر تولید ناخالص ملی را از صفر تا ۱۰۰ درنظر بگیریم باید قبل آن مشخص کنیم چند درصد از اقتصاد ایران زیرنظر دولت اداره می شود و در مقابل چند درصد آن برای بنیاد مستضعفان، ستاد علوی، کمیته امداد، آستان قدس رضوی و سپاه است؟

 

اضافه کرد: قوه مجریه و مجلس شورای اسلامی هیچ کنترلی روی این نهادهای نامبرده ندارد و چند بار از کمیته امداد، قرارگاه خاتم، آستان قدس رضوی و بنیادهای این چنینی که در عین بنگاه اقتصادی بدون مالیات بودن تحت نظر دولت هم نیستند، طرح تحقیق و تفحص انجام شد؟ آیا نهادهای فوقی که تحت کنترل دولت و مجلس نیستند در رکود و نبود اشتغال مقصر نیستند و آیا فقط دولت باید برای بیکاری پاسخگو باشد.

 

ظرف چند روز اخیر صحبت پرداخت یارانه ۲۵۰ هزار تومانی شده و وعده دادن برای اینکه بیکاران با برنامه ضربتی شاغل می شوند ولی در مقابل این صبحت ها باید اعلام کرد که برخی موارد تحلیلی و برخی نیز فقط عدد و رقم هستند.

 

در شرایط فعلی بین پنج تا هفت میلیون بیکار داریم و برای اشتغالزایی نیاز به طرح، برنامه و بودجه هست؛ بر اساس اعلام اقتصاددانان برای ایجاد یک شغل بین ۱۰۰ تا ۳۰۰ میلیون باید سرمایه گذاری شود و با یک حساب یعنی اشتغالزایی پنج میلیونی نیایز به اعتباری ۵۰۰ هزار میلیارد تومانی دارد. آقای رئیسی که یک شبه می خواهد پنج میلیون شغل ایجاد کند باید بدانیم که چنین رقمی را از کجا قرار است تأمین کند.

 

کل بودجه عمرانی ایران در سال گذشته ۳۸ هزار میلیارد تومان بود که در برابر آن رقم مورد نیاز برای اشتغالزایی پنج میلیون نفر بسیار ناچیز است. دولت ایران با این وجود حتی قادر به تأمین همین اعتبار کم هم نبوده و در نهایت فقط ۱۳ هزار میلیارد تومان آن محقق شده است.
 

رقم دومی که باید مقایسه شود در حوزه دانشگاه های کشور است که کل بودجه آنها در سال قبل تنها پنج هزار میلیارد تومان بود؛ سوال پیش می آید که چرا بودجه حوزه علمی باید اینقدر کم باشد و جواب آن روشن است چون دولت ندارد و قطعا اگر داشت برای دانشگاه بیشتر از اینها هم خرج می کرد.
 

کل بودجه محیط زیست ایران در سال قبل کمتر از ۳۰۰ میلیارد تومان بوده است و باید با چنین اعتبار بسیار ناچیزی ریزگردها را مهار، آب و هوای سالم را تأمین، جنگل ها را از آتش سوزی نجات، دریاچه ارومیه و تالاب انزلی را احیا و رودخانه کارونی که پر از فاضلاب شده را دوباره جانی تازه بخشید.
 

همه می دانیم بیکاری ام الفساد است و آسیب های اجتماعی همچون طلاق را به دنبال دارد ولی می توانیم بپرسیم که آقای رئیسی این هزینه های کلان اشتغالزایی را از کجا می آورید؟

 

سال گذشته یارانه ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی که به قول خیلی ها مبلغ بسیار ناچیزی هست در سرجمع پرداختی به مردم ۴۳ هزار میلیارد تومان شده که خیلی بیشتر از اعتبارات عمرانی می شود.

 

اگر بنا به پرداخت یارانه ۲۵۰ هزار تومانی باشد یعنی باید ۲۲۰ هزار میلیارد تومان به مردم پرداخت شود؛ متأسفانه یکی از بدبختی های این مملکت عوام زدگی و پوپولیسم است. اگر تحریم ها سرجای خود هستند پس چطور میزان تولید ایران در پارس جنوبی با کشور قطر برابری می کند؟

 

آخرین بخش نمره دهی من در زمینه توسعه سیاسی و جامعه مدنی است که در این بخش به روحانی همان نمره ۱۱ و ۱۲ را هم نداده و ردش می کنم و می گویم برو شهریور بیا و دوباره امتحان بده چون از وی انتظار داشتم تا در این حوزه گام هایی را بردارد.

 

روحانی در مورد حصر، آزادی زندانیان، آزادی مطبوعات و در زمینه تأیید صلاحیت های شورای نگهبان چه اقداماتی را انجام داده است؛ درست هست که هیچ کدام از این مسائل دست وی نیست ولی باید با اقداماتی به من نشان می داد که برای حصر دلش می تپد و می خواهد کاری کند اما دستش بسته است.

 

تکلیف من در مورد حصر مشخص است و معتقدم حصر یک موضوع غیراخلاقی، غیرانسانی و حتی غیراسلامی است؛ تندروها می گویند با حصر ارفاق کرده اند و در صورت محاکمه باید آنها را اعدام کرد!! خب آنها که خودشان می گویند ما را در دادگاه علنی محاکمه کنید. هشت سال است که در مورد فتنه هر حرفی می خواهند می زنند و اگر سالی تنها یک دقیقه به ازای ۳۶۵ روز اتهام مستقیم به آنها تریبون و اجازه رفع اتهام داده می شد سرجمع فقط هشت دقیقه می شود ولی حتی هشت ثانیه هم به آنها تریبون ندادند.

 

در مهر ماه سال ۸۸ انگار گرد مرگ در دانشگاه های کشور پاشیده شده بود؛ تشکل ها و انجمن های مستقل از دولت اجازه فعالیت را نداشتند و حتی انجمن اسلامی دانشجویی دانشکده حقوق را سه قفله کرده و مرتب دانشجویان را برای بازخواست می بردند.

 

در نهایت در هر سه بخش با نمره کلی ۱۲ و ۱۳ به روحانی می گویم برو و برای دوره دوباره برگرد.

اصولگرایان بین پنج تا ۱۰ میلیون رأی ثابت بدون نیاز به تبلیغات و در مقابل اصلاح طلبان بین ۱۰ تا ۱۵ میلیون رأی ثابت و بدون نیاز به تبلیغات دارند. در این بین ۱۵ تا ۲۰ میلیون رأی خاکستری در کشور داریم که اگر به آنها بگویی به چه کسی رأی می دهی در جواب اعلام می کنند که اصلا در انتخاب شرکت نمی کنند.

 

باید تمام تلاش خود را به کار بگیریم تا آنها هم در انتخابات شرکت کنند چون تجربه نشان داده آنها رأی دهندگان بالقوه اصلاحات هستند و در صورت حضور یقینا به اصلاح طلبان رأی می دهند.

 

دوم خرداد سال ۷۶ خاتمی ۲۰ میلیون رأی آورد و ۲۴ خرداد سال ۹۲ نیز روحانی ۱۹ میلیون رأی آورد و این دو تجربه صحه ای روشن بر اصلاحاتی بودن آن رأی های خاکستری است. بنابراین باید با تمام توان تلاش کنیم که روحانی با رأی بالاتری نسبت به دور قبلی خود پیروز شود چون آن وقت است که می تواند با دست و بال بازتر و محکم تر عمل کند.

 

 

منبع: افکار نیوز