//
کد خبر: 193010

با مارک ویلموتس، دیگر هیچ یوز سپیدی، پشت میلۀ قفس نیست!

تیم ملی ایران با مارک ویلموتس، شروع بسیار خوبی را تجربه کرد، شروعی که نویدبخش آینده‌ای روشن و شیرین برای یوزهای سپید در قارۀ آسیا بود.

سرانجام از چهرۀ جدید تیم ملی ایران با حضور مارک ویلموتس رونمایی شد تا در اولین دوئل آقای بلژیکی با آسیایی‌ها، یک پیروزی شیرین 5 گله در استادیوم آزادی، خانه‌‌ای که دیگر او باید به فضا و جو آن عادت کند، موجی از هیجانات را به فوتبال ایران تزریق کند، موجی که پس از جدایی کارلوس کی‌روش  خیلی‌ها آن را از دست رفته و فوتبال ایران را ویران شده خطاب می‌کردند!

 همه می‌دانیم که پیروزی ابتدایی مارک ویلموتس در تیم ملی ایران، آن هم در دیداری دوستانه برابر سوریه‌ای که در گذشته تیمی بسیار آزاردهنده نشان داده بود، حتی با برتری 5 گله، نمی‌تواند تضمینی برای سطح کیفی یوزها زیر نظر ویلموتس باشد، اما در شروع کار، برای هر مربی چنین نتیجه‌ای کاملاً خوش‌آیند خواهد بود، خصوصاً وقتی که نگاه‌های منفی فراوانی نسبت به جدایی کی‌روش از تیم ملی ایران وجود داشت و خداحافظی پیرمرد پرتغالی از تهران، به زعم بسیاری از موافقینش، پایان افتخار آفرینی ایران در فوتبال جهان تلقی می‌شد! باوری که به اشتباه به بخش بزرگی از جامعۀ فوتبال القا شد و ویلموتس با یک پیروزی دست‌گرمی بخشی از آن را چون یک شوک از بین برد.

مارک در نقطۀ مبداء قرار دارد و برای قضاوت او راه بسیار بلندی در پیش است، پس اگر نسبت به ویلموتس بخواهد در این مقطع اظهار نظر فنی صورت بگیرد، رفتاری کاملاً مبتدیانه صورت گرفته که موجب سردرگمی مخاطبین خواهد شد؛ این پیروزی در گام نخست جز اینکه بار روانی مثبتی را برای آیندۀ تیم ملی داشته باشد، مطمئناً خروجی دیگری را نداشته و طبیعتاً نمی‌بایست هم داشته باشد، ولی نگاه ویلموتس به فوتبال و پتانسیل فوتبال ایران در دیدار برابر سوریه، تا حدودی امیدبخش بود!

یکی از نقدهایی که همواره بر کارلوس کی‌روش وارد بود، ارائۀ بازی تدافعی با وجود در اختیار داشتن قوای هجومی برتر بود! نقطۀ قوتی که به دفعات و در ناچاری‌ها کی‌روش مجبور به استفاده از آن شد تا برای 8 سال، تیم ملی کاملاً محبوس شده‌ای را برابر معمولی تا بهترین‌ تیم‌های جهان را شاهد باشیم؛ اگر نگاه ویلموتس به فوتبال ایران در ادامه، شبیه به آنچه که در دیدار برابر سوریه از خود نشان داد بوده باشد، باید گفت که ایران بسیاری از طلسم‌ها را خواهد شکست! چرا که نسل کنونی تیم ملی، فقط به مقداری ایمان و باور و اعتماد به نفس، برای تبدیل شدن به یک هیولای تهاجمی دارد و مارک می‌تواند همان قطعۀ پازل گم‌شدۀ قصۀ ما باشد، مردی که در نبردهای بزرگ به 11 جنگجویش فرمان حمله می‌دهد و آنها را در دروازۀ خودی حبس نمی‌کند!