//
کد خبر: 102785

هشدار به مسئولان آموزشی کشور:

خطر خالی ماندن صندلی‌های ریاضی و انسانی در دانشگاه‌ها جدی است

طبق اعلام سازمان سنجش آموزش کشور در حالی حدود 65 درصد متقاضیان امسال ورود به دانشگاه‌ها داوطلب حضور در گروه آزمایشی تجربی هستند که فقط یک سوم این داوطلبان در رشته‌های علوم تجربی پذیرفته می‌شوند. در عین حال که گرایش به سمت این رشته‌ها هر سال بیش از سال پیش می‌شود، تعداد داوطلبان گروه‌های آزمایشی علوم انسانی و علوم ریاضی روی هم رفته کمتر از این میزان است.

اختلاف معنادار تعداد داوطلبان متقاضی در گروه آزمایشی علوم تجربی در مقایسه با سایر گروه‌های آزمایشی به موضوعی چالش برانگیز نظام آموزش عالی کشور طی سال‌های اخیر تبدیل شده  است، موضوعی که کارشناسان در خصوص تبعات آن هشدار داده‌اند و این مساله نگرانی‌هایی را برای مسئولان ارشد کشور ایجاد کرده است، به نحوی که رهبر انقلاب نیز در دیدار اخیر خود با جمعی از مسئولان، استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاه‌ها از توزیع نامتوازن دانش‌آموزان و دانشجویان در رشته‌ها و گروه‌های آزمایشی مختلف انتقاد کردند و گفتند:"خطر نامتوازن شدن رشته‌های دانشگاهی و افزایش گرایش به رشته‌های درآمدزا که باعث کم شدن گرایش به رشته‌های بسیار مهمی همچون ریاضی و فیزیک شده است" موضوعی است که باید مورد توجه مسئولان آموزشی عالی و جامعه دانشگاهی قرار بگیرد.

در واقع ورود نامتوازن به رشته‌های دانشگاهی مشکل امسال نظام آموزش عالی نیست. این معضل چند سالی است که گریبانگیر دانشگاه‌های کشور شده  و هر سال نیز بیشتر می‌شود.

همچنان که بر اساس اعلام سازمان سنجش آموزش کشور در کنکور 97 جمعا تعداد یک میلیون و 11 هزار و 825 داوطلب ثبت نام نموده‌اند که از این تعداد 642 هزار و 451 داوطلب در گروه آزمایشی علوم تجربی،  تعداد 205 هزار و 26 نفر در گروه آزمایشی علوم انسانی، تعداد 144 هزار و 550 نفر در گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی و مابقی در گروه‌های آزمایشی زبان‌های خارجی و هنر ثبت‌نام نموده‌اند.

تعداد داوطلبان 5 گروه آزمایشی سال 97

ردیف     گروه آزمایشی                 تعداد کل شرکت کنندگان

1             علوم تجربی                   642 هزار و 451

2             علوم انسانی                  205 هزار و 26

4            علوم ریاضی و فنی         144 هزار و 550

5               هنر                               12 هزار و 260

6            زبان های خارجی             7 هزار 538

در سال 96 نیز بیش از 594 هزار داوطلب از تعداد 984 هزار و 359 داوطلب گروه آزمایشی علوم تجربی را انتخاب کردند و این آمار در سال 95 تعداد 519 هزار و 488 داوطلب از بین بیش از 860 هزار متقاضی شرکت در کنکور بوده است. بر این اساس بیش از 60 درصد متقاضیان ورود به دانشگاه‌ها، تمایل دارند وارد رشته‌های علوم تجربی شوند و گروه علوم انسانی و ریاضی و فنی با بی‌رغبتی نسبی داوطلبان مواجه شده است.

مقایسه توزیع داوطلبان پنج گروه آزمایشی در سال‌های 95 و 96

سال     ریاضی     علوم تجربی     علوم انسانی     هنر     زبان

1395     162 هزار و 872     519 هزار و 488     161 هزار و 500     9 هزار 881     6 هزار و 361

1396     148 هزار و 429     594 هزار و 301     184 هزار و 322     10 هزار 485     6 هزار و 454

باید گفت عوامل مختلف طی سالیان گذشته بر اینکه داوطلبان کنکور کدام رشته را برای رسیدن به موفقیت دارای موقعیت بهتری ببینند موثر بوده است. عواملی مانند جو روانی جامعه نسبت به اینکه کدام گروه و رشته دانشگاهی جایگاه اجتماعی بالاتری دارد و یا کدام یک فرصت های شغلی بیشتری را فراهم می کند. ولی شاید یکی از اصلی ترین عوامل تاثیرگذار بر اینکه آمار شرکت کنندگان کدام گروه بالاتر از بقیه شود میزان درآمدی است که از قبیل فرصت های شغلی هر گروه برای فارغ التحصیلان ایجاد می‌کند. ضمن اینکه  اکثر دانش‌آموزان به دلیل اینکه آینده شغلی مناسبی برای خود در رشته علوم تجربی متصور می‌شوند و گمان می‌کنند که در این رشته بازار کار وجود دارد و با مشکل بیکاری مواجه نمی‌شوند. بنابراین به سمت انتخاب «علوم تجربی» گرایش پیدا می‌کنند اما در این میان تعصب خانواده‌ها نیز به‌شدت تاثیرگذار است.

در واقع گرایش به سمت رشته‌های علوم تجربی معضلی است که از آموزش پرورش به دانشگاه‌های کشور وارد شده است بطوریکه بر اساس آمار مسئولان آموزش پرورش در سال تحصیلی 95-94، بیش از 31 درصد دانش آموزان متوسطه نظری در رشته علوم انسانی، 21 درصد در رشته ریاضی فیزیک و 48 درصد در رشته علوم تجربی فارغ‌التحصیل شدند که تداوم این امر توازن شغلی آینده کشور را دچار اختلال می‌کند.

با توجه به ظرفیت محدود پذیرش در رشته‌های علوم تجربی باید گفت گرایش به رشته پزشکی اغلب برگرفته از علاقه دانش‌آموزان نیست و بسیاری از خانواده ها به دلیل برخی نگرانی‌ها و همچنین تفکر غالب در خصوص درآمد و بازار کار به سمت رشته‌های پزشکی می روند و نبود ساز و کار مشخص درآمدی در بین رشته‌های دانشگاهی در کشور ما موجب شده است همواره تعداد اندکی از رشته ها در گروه‌های آزمایشی مختلف با استقبال مواجه شوند و بسیاری از رشته‌های دانشگاهی مظلوم واقع شده و همواره در حاشیه قرار بگیرند.

اصولا در هر جامعه ای دولت ها سعی شان بر این است که با افزایش عوامل مشوق، گرایش جامعه را به تحصیلات عالی در رشته هایی سوق دهند که نیاز جامعه به این رشته ها بیشتر است در جامعه ما نیز مسئولان آموزش و پرورش نیز اجرای طرح "هدایت تحصیلی دانش آموزان" را راهکاری برای رفع مشکلات مربوط به افزایش علاقه‌مندی دانش‌آموزان به رشته علوم تجربی عنوان و آن را در مدارس کشور اجرایی کردند.اگر چه در عرصه دانشگاهی نیز اقداماتی در این راستا صورت گرفت بطوریکه دانشگاه شهید بهشتی به صورت پایلوت طرحی را تجربه کرده که بر اساس آن، متقاضیان تحصیل در رشته پزشکی ابتدا در رشته‌های مرتبط با پزشکی تا مقطع فوق دیپلم و لیسانس تحصیل می‌کنند تا علاوه بر افزایش اطلاعات آن‌ها در زمینه پزشکی، توانمندی و علاقه خود را به این دروس بسنجند و سپس در صورت تمایل در مقطع کارشناسی ارشد وارد رشته پزشکی شوند؛ این طرح نتیجه موفقی نیز داشته است.

در واقع با اجرای طرح هدایت تحصیلی علاوه بر علاقه و توانمندی دانش‌آموزان به ظرفیت‌های استان و نیاز کشور به شغل‌های مختلف نیز توجه می‌شد؛ به عنوان مثال زمانی که ظرفیت یک استان برای رشته علوم تجربی 200 نفر باشد در صورت تکمیل ظرفیت دانش‌آموز دیگری در این رشته ثبت نام نخواهد شد زیرا کشور در آینده نیاز به تمام رشته‌ها و حرفه‌ها دارد.

اما در میان دلایل فوق بسیاری از کارشناسان بر این باورند گرایش به رشته‌های علوم تجربی ریشه‌دار فرهنگی دارد که عبور از آن به فرهنگ‌سازی و تشریح عواقب آن همچون سرخوردگی، ناامیدی از درس و گریز از آموزش و صد البته بیکاری نیاز دارد و خانواده‌ها به دلیل نگرانی از اشتغال و آینده فرزندانشان زمینه تحصیل و گرایش دانش آموزان به رشته تجربی را فراهم می‌کنند و این موضوع سبب شده تا در جامعه ذهنیتی شکل بگیرد که فارغ التحصیلان رشته ریاضی یا علوم انسانی عاقبت خوبی ندارند و نمی‌توانند وارد بازار کار شوند. باید این نکته را نیز مورد توجه قرار داد که اگر امروز رشته تجربی یک رشته تحصیلی متورم است و تراکم دانش آموز در آن زیاد، محصول کار امروز و دیروز نیست بلکه یک فرهنگ نادرست در طول سال های متوالی مسبب این وضع بوده است؛ همان فرهنگی که در چهره هر کودک، پزشک آینده را می‌بیند، بی آن که بداند این کودک استعداد و توان رسیدن به آن نقطه را دارد یا خیر.

بسیاری از کارشناسان نیز  میل بیشتر خانواده ها برای تحصیل فرزندان در رشته پزشکی را که لازمه اش تحصیل در رشته تجربی است در کم کاری های سیستم آموزشی می دانند، چون به اعتقاد آنها اگر برای خانواده ها درباره رشته های تحصیلی و بازارکار و آینده آن صحبت می شد، عطش درباره این رشته تا این اندازه زیاد نبود. آنها همواره تاکید می کنند در همه سال های گذشته گرایش به سمت رشته های فنی و حرفه ای فقط در صدور بخشنامه ها خلاصه شده در حالی که کسی درباره فواید این رشته ها و بازار کار خوب آنها با خانواده ها و دانش آموزان سخن نگفته است آن هم در شرایطی که واقعیات بازار کار نشان می دهد مثلایک تعمیرکار دستگاه های پزشکی درآمدش چند برابر یک پزشک است.

موضوع عطش داوطلبان برای ورود به رشته‌های تجربی مختص دانشگاه‌ها نیست در آموزش و پرورش نیز گرایش به انتخاب رشتۀ تجربی بسیار بیشتر از سایر رشته‌ها شده است و تقاضای تحصیل در رشته های علوم انسانی و ریاضی به مراتب بسیار کمتر شده است. اگر چه مسئولان آموزش و پرورش سیاست‌های متفاوتی نظیر طرح " هدایت تحصیلی" را برای رفع این معضل اجرا کردند اما هیچ کدام از این برنامه‌ها نتوانسته عطش حضور در رشته‌های پزشکی را کم کند و مدیران اجرایی و تصمیم گیرنده باید سازوکارهای دقیق و اساسی در این زمینه اتخاذ کنند چرا که عدم توجه به توازن در رشته‌های تحصیلی می تواند تأثیرات مهمی بر انتخاب های تحصیلی و شغلی دانش آموزان بگذارد و آینده کشور را نیز با درد سر بزرگی مواجه کند.

 

منبع: ايسنا