نزدیک به چهار هزار تماشاگر سپاهانی حاضر در ورزشگاه آزادی بیشتر آن حال و هوا را در ذهن تداعی میکردند. زردی ورزشگاه اما آنقدر چشمگیر نبود که میزبانی استقلال تحت سلطه اصفهانیها قرار بگیرد. لااقل ٢٥ هزار استقلالی سکوهای ورزشگاه را پر کرده بودند. حضور چشمگیر استقلالیهای پایتخت نشان میداد این تقابل همان است که در سالهای اوج دو تیم بود.
دیداری که از همان ثانیههای آغازین یخها را میشکند و اعماق وجودت را گرم میکند. ورزشگاه آزادی بعد از شعبدهبازی سرخها در بازی با السد هرم تازهای داشت. گرمایی وامدار تقابل ابرقدرتهای فوتبال ایران.
سپاهان ٥ ستاره رخ در رخ استقلال ٣ ستاره. برخورد موفقترین سرمربی تاریخ لیگ برتر که با دو تیم میدان ٥ قهرمانی را در کارنامهاش ثبت کرده و آنسو پیرمردی پرورش یافته از مکتب فوتبال آلمان.
استقلال بازی را پر انگیزه آغاز کرد. از همان دقایق نخست جنب و جوش قائدی و طارق در نقش وینگر راست و چپ استقلال، میهمان را عمیقا عذاب میداد و سپاهان میکوشید از ضرب حملات میزبان بکاهد. برتری محسوس استقلال در نیمه اول میتوانست آبیها را به گل برساند اما سپاهان به آنچه میخواست دست یافت تا استدلال این حربه که قلعهنویی آمده تا بازی را به نیمه دوم ببرد تقویت شود.
قلعهنویی میدانست هرچه از زمان بازی بگذرد مردانش با فضای حاکم بیشتر هماهنگ میشوند و شفر هم کاملا آگاه بود که هرچه از زمان بازی بگذرد گل زدن برای تیمش دشوارتر خواهد شد.
سپاهان حوالی دقیقه ٨٠ بعد از اینکه از موقعیت پنالتی محروم ماند با ضربه سر استنلی پیش افتاد. گلی محصول صبر و حوصله بازیکنان و البته تعویضهایی که درست و آگاهانه انجام شد.
قلعهنویی جمعه شب تیمش را با استراتژی مناسب وارد میدان بازی با استقلال کرد و از آنسو چنین برداشتی به واقعیت نزدیک شد که شفر همچنان در انتخاب تعویضهای خود دچار کاستیهای بسیاری است و نتیجه را فدای نامهایی میکند که آدرس را اشتباهی آمدهاند.
شکست استقلال مقابل سپاهان گویای این واقعیت ملموس بود که جام لیگ هجدهم بعید است که این فصل بر فراز دستهای استقلال قرار گیرد. با این نمایشها بیشک به این استقلال جام نمیدهند.