نامه یک جانباز: چه باید کرد که تاریخ تکرار نشود؟!
به عنوان یک جانباز و خانواده شهید و به نمایندگی از طرف خانواده شهدا، جانبازان، ایثارگران و آزادگان جای سوال است: چه باید کرد که تاریخ تکرار نشود؟
به عنوان یک جانباز و خانواده شهید و به نمایندگی از طرف خانواده شهدا، جانبازان، ایثارگران و آزادگان جای سوال است: چه باید کرد که تاریخ تکرار نشود؟
تاریخ میگوید که مسلمانان به سوی علی(ع) رفتند و با شعار: علی است امیرمومنان .... علی است امیرمومنان وارد خانه علی(ع) شدند و گفتند: یا علی تو خود بهتر میدانی که مسلمانان به رهبر نیازمندند و جز تو کسی سزاوار رهبری نیست. ما آمدهایم که با تو بیعت کنیم و تو را به رهبری مسلمین برگزینیم.
علی(ع) در جواب آنان فرمود: دست از دامن من بردارید و مرا بحال خود بگذارید زیرا من نیازی به امر خلافت ندارم و فردی از شما مسلمانانم، هرکسی را بدین مقام شایسته بدانید و با وی دست بیعت دهید من نیز بر آن راضی خواهم بود و هیچگونه اعتراضی بر عمل شما نخواهم داشت. (این یعنی امام علی به مردم احترام میگذاشت و اندیشه و خرد جمعی مردم را قبول داشت).
بالاخره بعد از اصرار و پافشاری بیش از حد مسلمانان ودرخواست مکرر آنان، امام علی تا حدودی جواب مساعدی بمردم داد و فرمود: من پیشنهادی دارم که اگر شما آن را بپذیرید من هم بیعت شما را میپذیرم. گفتند: یا علی تو هر چه گوئی ما با جان و دل میپذیریم. آنگاه مردم به مسجد رفتند و علی(ع) هم به مسجد آمد و فرمود: ای مردم: من اشتیاق نداشتم که بر کرسی خلافت بنشینم اما شما دست از من برنداشتید و بر این مسئولیت سنگین وا دارم ساختید. لذا باید نکتههایی را برای شما خاطر نشان سازم و از شما بر آنها پیمان بگیرم که در دوران خلافت من سه موضوع ذیل اجرا خواهد گردید:
- امتیازات طبقاتی لغو میگردد.
- مشاغل بر مبنای تقوی و شایستگی خواهد بود.
- تساوی حقوق انسانی در میان تمام مسلمانان اجرا خواهد شد.
بنابراین دندان طمع خود را بکنید ، توقع و انتظار هیچگونه امتیاز سیاسی و اجتماعی و حقوق اضافی را از من نداشته باشید. آیا با این شرایط که گفتم بر خلافت من راضی هستید؟
همه گفتند: بلی یا علی. بعد از آن که مردم مسلمان با شور و اشتیاق تمام با علی(ع) بیعت نمودند و مراسم بیعت پایان پذیرفت و امیرمومنان نیز برنامه کار و خط مشی کلی حکومت آینده خود را اعلان نمود، مخالفتها به عناوین مختلف از گروهها و گروهکها و حتی افراد آشنا از هرسو آغاز گردید. بخصوص پولداران بزرگ که از راه نامشروع و چپاول و غارتگری و متاسفانه بنام اسلام ثروت کلان اندوخته بودند و آ نرا در خطر میدیدند با روحانی نمایان و دینداران مزّور متحد شدند و دین مداران ناآگاه و حتی ولایت مداران خوش قلب و ساده لوح را گاهی با تطمیع و گاهی با تزویر فریب دادند و مشکلات بیشماری برای امیرمومنان ایجاد کردند. با جنگ جمل، جنگ صفین، جنگ نهروان و سایر مسائل، موانعی درمقابل امیرمومنان ایجاد کردند که بیان آنها بسیار دردناک است. شیّادی دشمنان، نادانی و ساده لوحی اطرافیان موجب شد که قرآن ناطق در مقابل قرآن بر نیزه مجبور به مدارا گردد. آری پولداران و شیادان دین مدار با دشمنان متحد شدند، امیرمومنان را به شدّت آزرده خاطر و شهید کردند، امام حسن را مجبور به صلح و عاقبت شهید کردند، امام حسین را تشویق کردند که به تکلیف عمل کند. با تزویر و ریا و دروغ او را به دام دشمن آوردند، در نیمههای شب به راه انحراف رفتند و شد آنچه که نباید میشد.
تمام ائمه، زندانی، شکنجه و شهید شدند، چون همیشه پولداران و افراد به ظاهر دین مدار منافع خود را در حمایت از ائمه اطهار نمیدیدند.
اکنون در عصر ما چه خبر؟
سرمایه داران و دین مداران مزّور منافع خود را در چه میبینند؟
آن زمان که مردم شعار میدادند: جنگ جنگ تا پیروزی، رهبر کبیر انقلاب فرمودند: جنگ تا رفع فتنه در عالم. چه شد که غیرمنتظره با صلح موافقت کردند؟
چند درصد از تصمیم امام به علّت وحشیگری دشمنان خارجی بود؟ چنددرصد از تصمیم امام بخاطر فشار سرمایه داران و روحانی نمایان داخلی بود؟
یکی از برنامههای امام این بود که مردم پول آب و برق ندهند، سهم مردم از سرمایه های ملی محاسبه و به آنها پرداخت شود اما در زمان حیات حضرت امام به علت هزینههای سنگین جنگ تحمیلی این امر مقدور نگردید. اکنون چه شده آن چه راکه قرار بود از مردم گرفته نشود و آن چه را که قراربود به مردم داده شود، مکّرر به جیب دزدان و غارتگران می رود؟
این دزدان و غارتگران از خارج نیامدهاند، در داخل کشور هستند، ظاهری دین مدار و حتی ولایتمدار دارند اما تیشه به ریشه دین و مردم و مقدسات میزنند. یکی دیگر از هدفهای امام این بود که حکومت اسلامی باید در دلهای مردم جاذبه ایجاد کند. استقبال تاریخی که از آمدنش شد، رای 98 درصدی ملت،تلاش بیشائبه و جهاد مردم در زمان جنگ تحمیلی، سوگواری بینظیر مردم برای رحلت امام نشان داد که در دل جامعه نسبت به راه امام وحکومت اسلامی جاذبه ایجاد شده بود.
آیا دزدیها، دروغها و فسادهای متعدد ولایت مداران مزوّر و دین مداران فرصتطلب در دل جامعه به جای جاذبه موجی از دافعه ایجاد نکردهاند؟
خلف صالح امام(حضرت آیتاله العظمی خامنهای مدظلهالعالی) مکرراَ با لحنی سوال برانگیز و دردمندانه و تاسفآور موضوع بیکاری جوانان را بیان میفرمایند، اما بیکاری بیشتر میشود! همچنین میفرمایند قاچاق نباشد امّا قاچاق در سطحی وسیعتر ادامه دارد؟ تمام درد دلهای مردم از زبان ایشان جاری میشود. چرا گوش شنوائی نیست؟
آنهایی که در جهت منافع خودشان از خط امام و خط رهبری و آرمان شهدا و ارزش های انقلاب کمک میگیرند چرا ساکتاند؟
آیا سکوت این جماعت مشابه سکوت اطرافیان امام علی و نظیر بیخیالی و بیتفاوتی اطرافیان امام حسن نیست؟
آیا غیر از این است که باز هم سرمایهداران و دین مداران مزّور متحد شدهاند و فقط به فکر حفظ منافع خود هستند؟
متاسفانه به شرایط بسیار نامناسب خاورمیانه و جنایتکاری قدرتهای فاسد جهان و شیطنت حاکمان دست نشانده منطقه توجه نمیکنند. به جان هم افتادهاند، به هم تهمت میزنند و حیثیت اسلام و ایران و انقلاب و مردم ایران را نادیده گرفته برای حفظ منافع شیطانی خود با انواع دروغها، وعدههای واهی و بیاساس به مردم میدهند.
در وضع روزگار نظر کن به چشم عقل
احوال کس مپرس که جای سوال نیست
درموج فتنه ای که خلایق فتاده اند
چراغ راه به جز اندیشه زلال نیست
مسائل تاریخی نشان میدهند که موضوع فتنه یک ماجرای تکراری است. در مسیر قیام انبیا و نهضت ائمه و بزرگان تاریخ همواره فتنه ایجاد کردهاند.
آیا همهی این فتنهها فقط از جانب دشمنان بوده است؟
آیا دوستان نادان و دشمنان دوست نما یکی از ستونهای فتنه نبودهاند؟
آیا ریشهی همه مشکلات متعدد جامعهی کنونی ما فقط از دشمنان است؟
چند درصد این مشکلات از جانب دشمنان خارجی است؟
چند درصد این مشکلات از جانب دشمنان داخلی است؟
برای ورود به کانال تلگرام فرتاک نیوز کلیک کنید.