//
کدخبر: ۲۳۴۳۷ //

چرا یک کاندیدا انتحاری عمل می کند

مناظره اول نامزدهای ریاست‌جمهوری انجام شد. در این مناظره همان‌گونه که انتظار می‌رفت نامزدهای اصلی و فرعی انتخابات خود را نشان دادند و نظرات مطروحه و واکنش‌های ایجاد شده و جواب‌های عرضه شده نشان داد که چه کسانی در این انتخابات با هم رقابت خواهند کرد. بنده در این باره چند نکته را متذکر می‌شوم.

چرا یک کاندیدا انتحاری عمل می کند

اول- در انتخابات سال ٨٨ مناظره ماهیت دیگری داشت، چون نامزدهای ریاست‌جمهوری به صورت دو به دو با هم مناظره می‌کردند و این امکان فراهم می‌شد که نامزدها به برنامه‌ها، سوابق، عملکردها و مواضع رقیب رو در روی خود بپردازند و همین امر فرصتی ایجاد می‌کرد که نقدها، صراحت بیشتری پیدا کند و حتی گاهی از اعتدال خارج شود و کار به مطرح کردن مسائل شخصی و خصوصی هم بکشد. در مناظره امسال ما شاهد مناظره گروهی هستیم که هر کسی هم مجال مشخصی دارد و بنابراین خیلی این امکان و فرصت ایجاد نمی‌شود که نامزدهای انتخابات علیه یکدیگر حرف بزنند زیرا مجبورند به سوالات مشترک جواب بدهند. در این وضعیت مناظره از کنترل مجری کمتر خارج می‌شود و هدایت مناظره هم آسان‌تر است. به نظر می‌رسد این شیوه تدبیر خوبی است که صدا و سیما اتخاذ کرده است چون پیامدهای منفی مناظره‌های سال ٨٨ را ندارد.

دوم- انتخاب موضوع «اجتماعی» برای مناظره اول هم یک اقدام بجا و مدبرانه بود. در واقع در دو حوزه دیگر یعنی «سیاسی» و «اقتصادی» بحث مناقشه‌برانگیز زیاد و احتمال بروز چالش میان نامزدهای انتخاباتی بسیار بیشتر است در حالی که در موضوعات اجتماعی، می‌تواند گونه‌ای قرابت میان نامزدها ایجاد شود و طبعا برای مناظره اول بسیار بجاست که نامزدها کمتر به طرح مسائل اختلافی بپردازند و کمتر به یکدیگر جواب بدهند و انتخاب موضوعات اجتماعی کمکی به این هدف بوده است.

سوم- از قبل از برگزاری مناظرات معلوم بود که دو نامزد مستقل از دو جناح یعنی آقایان هاشمی‌طبا و میرسلیم در این مناظره انتخاباتی در متن قرار نخواهند گرفت و همینجور هم شد. در واقع این دو بزرگوار سخنان خوبی را مطرح کردند و مواضع معقولی داشتند اما یک طرف مناظره نبودند و انتظار هم نداشتیم که کاندیداهای اصلی آنان را مخاطب قرار دهند چون آنان از پشتوانه‌های رای بالایی برخوردار نیستند و به همین دلیل رقیب اصلی تلقی نشدند.

چهارم- به نظر می‌رسد که وحدت نیروهای اصلاح‌طلب و همسویی آنان بیش از نامزدهای اصولگرا بوده است یعنی کاملا روشن بود که دکتر روحانی و مهندس جهانگیری کاملا با هم هماهنگ هستند زیرا از بطن یک دولت برخاسته‌اند و عملکرد دولت کنونی به هر دو نفر باز می‌گردد و مورد نقدهای یکسان و مشابهی قرار گرفتند و دفاع آنان هم از کلیت دولت و عملکرد خودشان همسو بوده است. درست است که جهانگیری به صراحت اعلام کرد که نماینده اصلاح‌طلبان است و از منظر آنان سخن می‌گوید ولی از منظر اجرایی، اقدامات دولت دکتر روحانی مورد حمایت او هم بوده است و به همین دلیل هر چه روحانی و جهانگیری گفتند در یک راستا قرار داشت. در جریان اصولگرایی هم قرار بود همین اتفاق بیفتد یعنی قرار بود که جمنا حدود ٥ نامزد را برگزیند و آنان را وارد عرصه رقابت کند و با ایجاد هماهنگی و تقسیم کار از آنان بخواهد که دولت روحانی را در مناظرات و برنامه‌های خود مورد نقد قرار دهند اما اولا جز دو نامزد مورد نظرشان تایید صلاحیت نشدند و ثانیا آنان هم بنا دارند با یکدیگر رقابت کنند و هیچ کدام به نفع دیگری هم کنار نخواهند کشید. بنابراین در عمل رییسی و قالیباف نتوانستند با هم هماهنگ باشند و تقسیم کار کنند و هدف مشخصی را پی بگیرند و البته علیه یکدیگر هم سخنی نگفتند.

پنجم- قالیباف را باید نامزدی دانست که در این مناظره به شکل انتحاری وارد شده است. او می‌داند که این انتخابات آخرین باری است که او می‌تواند در آن شرکت کند و احتمال پیروزی هم برای خودش قایل است. بعد از این مرحله اگر رییس‌جمهور نشود دیگر باید خود را از صحنه رقابت انتخابات ریاست‌جمهوری کنار بکشد چون بسیار بعید است که کسی سه بار در انتخابات شکست بخورد اما باز هم انتظار رای آوردن داشته باشد و نامزد ریاست‌جمهوری شود. به همین دلیل او تلاش زیادی می‌کند که خود را طرف اصلی رقابت با رییس‌جمهور مستقر معرفی کند. در واقع او مجبور است دو کار را با هم انجام دهد. هم با جبهه متحد روحانی و جهانگیری رقابت کند و در نتیجه به عملکرد دولت حملات بی‌محابا می‌کند و هم با این کار امیدوار است که در جبهه اصولگرایان هم به نامزد اصلی تبدیل بشود و رییسی را از دور خارج کند.

ششم- رییسی هنوز نمی‌داند که این روش رقابت کردن نیست و خود را فراتر از جریان‌های سیاسی نشان دادن و مدعی دغدغه‌مند مشکلات مردم بودن به تنهایی رای نمی‌آورد. او بعد از این مناظره در درون جریان اصولگرایان هم در موضع برتر قرار نگرفته است و بعید است که دوستان افراطی و تندروی ایشان در طیف اصولگرایان از این شیوه حرف زدن او راضی باشند.

هفتم- قالیباف را باید بازنده اصلی این مناظره قلمداد کرد. تقریبا به همه انتقادهای او از سوی روحانی و جهانگیری جواب داده شد و حتی خودش هم در جایگاه متهم نشست. مدعی شد روحانی وعده ایجاد ٤ میلیون شغل داد ولی روحانی توضیح داد که آن سخن را مشروط به رونق صنعت توریسم کرده بود. مدعی کمک بابک زنجانی به ستاد روحانی شد و پاسخ شنید که دروغ است و قول یک مفسد محکوم به اعدام شرعا حجت نیست. مدعی شد که روحانی به بابک زنجانی جایزه داد و روحانی جواب داد که بله ولی او را فعالان اقتصادی به عنوان کارآفرین آورده بودند و روحانی اصلا او را نمی‌شناخت. در مقابل جهانگیری به قالیباف حمله کرد که شما با بابک زنجانی رابطه داشتی و به او در ایران‌زمین مجوز ساخت بلندترین برج را داده‌ای. فهرستی از اتهامات علیه قالیباف در این مناظره مطرح شد که هر کدام از آنها برای تخریب وجهه او کافی است. در روزهای آینده این فهرست و واکنش‌های ایجاد شده را می‌توان شاهد بود.

 

منبع: ایران آنلاین
آیا این خبر مفید بود؟
کدخبر: ۲۳۴۳۷ //
ارسال نظر
 
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان
اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان